بخش رنگ مو
بخش رنگ مو
-
رنگ پلاتینه روشن
رنگ پلاتینه روشن : سپس ایستاد. “این باید آنجا باشد.” او مرا وادار کرد تا کمی از مسیری بالا بروم و به یک میدان بروم، چهارطاقی بزرگ در میان درختان بلند، و پر از عطر یونجه. “تینز!” در حالی که به زمین نگاه می کردم، گفتم: «اینجا همه چیز زیر پا گذاشته شده است، باید کاری کرد.» سولهارد به من گفت: “بیا.” او مرا به داخل میدان برد. رنگ مو : او لباس فرم خوبی داشت – بهتر بود برای اپرا-کامیک پیشنهاد دهد. من چه می گویم – “او بهتر عمل می کرد؟” او بهتر بود دید لعنتی، اوی. حداقل…
-
رنگ مو پلاتینه روشن
رنگ مو پلاتینه روشن : انبوهی از زباله ها، بقایای کثیفی و کثیفی بر ستون شکسته سنگفرش جاده و مرزهای تیره آن در سردرگمی نهایی انباشته می شوند. درختان به زمین ریخته اند یا ناپدید شده اند، کنده شده اند و کنده هایشان در هم ریخته است. رنگ مو : نه چندان دور از دروازه آن. گروهی از سربازان آنجا بودند و با صدای آهسته صحبت می کردند. همراهم دستش را دراز کرد. این شاهراه ژولیده بزرگی است که تنها با گلوله ها و دسته ها و گلوله ها طی می شود که آن را شیار کرده و برافراشته اند،…
-
رنگ موی عسلی دودی
رنگ موی عسلی دودی : از میان خلأ به مه افق خیره می شود. سپس روی یک تیر می نشیند و ابتدا با یک لگد قابلمه ای را که روی آن قرار داشت به پرواز درآورده است و من در کنارش می نشینم. رنگ مو : حاشیه های جاده بر اثر شلیک گلوله واژگون و واژگون می شود. در تمام طول مسیر، در دو طرف این بزرگراه، جایی که فقط صلیبها ایستادهاند، سنگرهایی وجود دارد که بیست بار در آن دمیده شده و دوباره حفر شدهاند، حفرههایی – برخی با گذرگاههایی به داخل آنها – موانعی روی باتلاقها. هر چه…
-
رنگ موی پلاتینه دودی روشن
رنگ موی پلاتینه دودی روشن : فقط بگذارید ما مردگان خود را دفن می کنیم. و ببینید که ما کنار هم کار می کنیم و حتی با هم صحبت می کنیم چون آنها اهل آلزاس بودند و راستش را بخواهید از جنگ و افسرانشان غصه می خوردند، گروهبان ما کاملاً می دانست که صحبت با دشمن ممنوع است. رنگ مو : نم نم باران ملایمی در حال باریدن است. رطوبت مه در قطرات کوچکی حل می شود که همه چیز را با کمی براق شدن می پوشاند. زمزمه می کند: آه، لا، لا! پیشانیاش را پاک میکند و چشمهای التماسآمیز…
-
رنگ موی پلاتینه دودی با دکلره
رنگ موی پلاتینه دودی با دکلره : در حال حاضر به طور گسترده با زباله و سرگین پوشیده شده است. در لبه کمپ، یک ون بزرگ و سفید رنگ، به دلیل تمیزی مرتبش از بقیه متمایز است. اگر در وسط یک نمایشگاه بود، میتوان گفت این نمایش شیک است که در آن بیشتر از بقیه هزینه میشود. این همان ون معروف «دندانشناختی» است که بلر درباره آن میپرسید. در واقع، بلر جلوتر است و به آن نگاه می کند. رنگ مو : و حتی برای ما خوانده بودند که ما فقط باید با تفنگ خود با آنها صحبت کنیم. اما…
-
رنگ موی پلاتینه دودی بدون دکلره
رنگ موی پلاتینه دودی بدون دکلره : که پپره که تحت فرمان قانون دالبیز قرار گرفته است، به عقب میرود تا به یک هنگ سرزمینی اعزام شود. کاراسوس که بینی بزرگ و بامزه ای در وسط صورتش دارد که برای بیمار مناسب است، می گوید: «این یک اشاره برای بلر است. در دهکدهها، گروههای پولوس یا دوتایی میروند که با پیوندهای متقاطع گفتگو به هم میپیوندند. رنگ مو : مدتی است که بدون شک دور آن می چرخد و خیره می شود. سامبرموز منظم بیمارستان صحرایی، از بخش، در حال بازگشت از کارهای انجام شده، از پله های قابل حمل…
-
بلوند زیتونی پلاتینه خیلی روشن
بلوند زیتونی پلاتینه خیلی روشن : که در امتداد سنگر ارتباطی میروند». ما شاهد عبور یک دسته از جوجه اردکهای تمام طلایی هستیم – هنوز تقریباً تخم مرغ روی پا – سرهای بزرگ آنها بدنهای کوچک لنگ خود را با نخ گردنشان می کشند. رنگ مو : ما افراد منفرد را میبینیم که در زوجها با هم متحد میشوند، از هم جدا میشوند، سپس با الهام جدیدی از صحبتها دوباره دور هم جمع میشوند و گویی مغناطیسی شدهاند. وسط جمعیت هیجان زده کاغذهای سفید تکان می خورد. این فروشنده روزنامه است که به دو کاغذ سوس می فروشد که باید…
-
بلوند زیتونی پلاتینه روشن
بلوند زیتونی پلاتینه روشن : این مرد از ما شادتر است. ما خوب می دانیم و او هم خوب می داند. سرش را بلند کرده، به نوبه خود، با همان نگاه دور، به پشت پیرمردی که برای جستجوی گنج رفته بود، و به گروهی که دیگر از رفتن نمیگویند نگاه کرد. بر رفیق حساس و احساساتی ما نوعی زرق و برق شخصی می درخشد که از او موجودی جدا میسازد. رنگ مو : آن هم به سرعت. سگ بزرگ از گوشه خود آنها را نیز با چشم عمیق تیره خود دنبال می کند که خورشید مایل روی آن حلقه ای…
-
رنگ موی زیتونی پلاتینه با دکلره
رنگ موی زیتونی پلاتینه با دکلره : واضح است که قصد فریب دارد. “شیطان بیچاره!” تولاک گفت. پارادیس گفت: “می بینید، ما نه تنها آنها را برای کشته شدن می گیریم. بلکه اول آنها را به هم می ریزیم!” “به هر حال به نفع آنهاست!” “اوه اوی، و ما هم، این به نفع ماست!” نزدیک غروب سربازها رسیدند. رنگ مو : که او را طلایی میکند و از ما جدا میکند، به رغم خودش، گویی زبانههای افسری از آسمان بر او افتاده است. بطالت او با در اینجا ادامه یافته است. ما شواهد را داشتیم. و در واقع یک بار…
-
رنگ بلوند زیتونی پلاتینه
رنگ بلوند زیتونی پلاتینه : اما دیگر نه زور داریم و نه تازگی.” کوکون ادامه می دهد: «من اطلاعاتی به دست آورده ام. “نیروها – سربازان واقعی – فقط از نیمه شب وارد خواهند شد. آنها هنوز اینجا و آنجا در دهکده ها در اطراف ده کیلومتر جمع آوری می شوند. رنگ مو : از هر طرف به سمت ایستگاه سرازیر شدند. افراد غیر کام با صدای عمیق. جلوی پرونده ها دوید. آنها موج انسانها را مهار میکردند و آنها را در امتداد موانع یا میدانهای نردهدار جمع میکردند – به خوبی همه جا. مردان بازوهای خود را انباشته کردند،…
-
رنگ زیتونی پلاتینه بدون دکلره
رنگ زیتونی پلاتینه بدون دکلره : این تلاش بیش از حد برای تصور آنها است. آنها علاقه خود را از دست می دهند و از بزرگی این ارقام خسته می شوند. خمیازه می کشند و با چشمانی پرآب دنبال می کنند، در آشفتگی عجله و فریاد و دود، غرش و برق و برق، خط وحشتناک قطار زرهی که در دوردست حرکت می کند، با آتش در آسمان پشت سرش. [نکته ۱:] این کلمه احتمالاً به کاربرد بین المللی تبدیل می شود. رنگ مو : همه بخش های سپاه ارتش ابتدا حرکت می کنند و عناصر غیر انفرادی. کوکان با اجبار…
-
رنگ مو بلوند پلاتینه زیتونی
رنگ مو بلوند پلاتینه زیتونی : چهرهها هنوز آنقدر خاکستری یا سیاه هستند، میتوان گفت که تا نیمه شب را رها کردهاند. در واقع، در حال حاضر، هرگز آن را به طور کامل دور نمی اندازد. این شرکت بزرگ به فصل جدیدی می رود – این بار برای استراحت. جایی که باید هشت روز در آن زندگی کنیم چگونه خواهد بود؟ آنها می گویند – اما هیچ کس از چیزی مطمئن نیست. رنگ مو : یک توپخانه که در لبه چوب نشسته بود – آنجا که ردیفی از اسب ها و گاری ها شبیه بیواک کولی ها به نظر می…
-
رنگ پلاتینه زیتونی
رنگ پلاتینه زیتونی : دوچرخه سواران، افسران، مأموران از توده متحرک طولانی جدا می شوند. سپس، همانطور که آنها بالا می آیند، چند نفر از مردان در یک زمان توسط انبارها بلعیده می شوند، خانه های هنوز در دسترس برای افسران و ادارات رزرو شده است. نیمه شرکت ما ابتدا به انتهای دهکده هدایت میشود و سپس – بر اثر سوء تفاهم بین اربابها – به انتهای دیگر، همان جایی که ما وارد آن شدیم، هدایت میشود. رنگ مو : هر چیزی را در مغازه ها تهیه کنید.” «فکر میکنی میتوانیم یک میز برای تیم پیدا کنیم؟» – «هرچه میخواهی،…
-
پلاتینه زیتونی
پلاتینه زیتونی : زن نگاهی مبهوت آمیز به او می اندازد و انگار می خواهد بطری لاموز را به او بدهد. اما لموز که به امید نوشیدن شراب در نهایت به راه افتاد، چنان که گونههایش سرخ میشوند، گویی پیشنوشها با رنگ سپاسگزاری آنها را فراگرفته است. رنگ مو : به نظر میرسد که ماهی در یک کاسه است – چهرهای به طرز عجیبی صاف، و با چین و چروکهای موازی، مانند صفحهای از نسخههای خطی قدیمی. “شما آلونک کوچک آنجا دارید.” “در آلونک جایی نیست، و وقتی شستشو در آنجا تمام شد -” بارکی از فرصت استفاده می کند.…
-
رنگ پلاتینه روی موی طبیعی
رنگ پلاتینه روی موی طبیعی : بیکت در مورد غم و اندوه خود در جستجوی یک لباسشویی می گوید که می پذیرد نوبت خوبی برای شستن چند کتانی برای او انجام دهد، اما “خیلی لعنتی بود عزیزم.” تولاک صف بیرون خواربارفروشی را توصیف می کند. ممکن است کسی وارد نشود. مشتریان مثل گوسفند بیرون جمع شده بودند. رنگ مو : سه بشکه چربی آن را با چرخشی چشمگیر اشغال می کند. “این فروشگاه خصوصی کوچک شماست؟” بارک غرغر می کند: «او راهش را می داند، بانوی پیر. زیرک، با خشم، روی پاشنهاش میچرخد: “آیا میخواهی خودم را با این جنگ…
-
رنگ طلایی پلاتینه
رنگ طلایی پلاتینه : من در جمع بیرون می روم. ما می رویم برای سانتر. امروز می توان در آرامش بود – به دلیل راهپیمایی یک شبه، استراحت کامل است. ممکن است بخوابیم، اما استفاده از بقیه برای تفرجگاه وسیع بسیار مناسبتر است. فردا دوباره ورزش و خستگی ما را می گیرد. رنگ مو : وقتی بارک محصول ماهیتابه را می آورد، اعلام می کند که مهماندار ما سربازانی را سر میز خود دارد – مردان آمبولانس مسلسل. فویا با تصمیم میگوید: «آنها فکر میکردند که بهترین وضعیت را دارند، اما این ما هستیم که همین است». اما چه کسی…
-
رنگ موی پلاتینه چه رنگی است
رنگ موی پلاتینه چه رنگی است: عمیقاً حفر شدهاند، و ما باید ببینیم که آنها از آن عبور نمیکنند، و ما باید آنها را یک روز یا در اسرع وقت از بین ببرم.” اوی، اوی، آنها باید به آن پایبند باشند، و هیچ اشتباهی در مورد آن وجود ندارد. انفجاری از موافقت بیحرمتی از فویا میآید، و او میافزاید: “همین است!” بارکی میگوید: «من از خرخر کردن دست کشیدهام. “در آغاز آن، من با همه جهنم بازی می کردم. رنگ مو : عده ای کمتر از ما خوش شانس هستند که در چرخ دنده های خستگی گرفتار شده اند. به…
-
رنگ مو بلوند خاکستری پلاتینه
رنگ مو بلوند خاکستری پلاتینه : او فقط روی چوب قوی بود. آنها یک تشییع جنازه درست کردند – برای او تابوتی از کف اتاق خواب درست کردند و میخ های عکس را از دیوارها بیرون آوردند تا آنها را به هم بچسباند و از آجر برای راندن آنها استفاده کردند. رنگ مو : با مردم در عقب، با غیرنظامیان، با بومیان، با شرک ها. بله، من جهنم بازی می کردم؛ اما این در ابتدای جنگ بود – من بودم جوان. حالا، همه چیز را بهتر میبینم.” “فقط یک راه برای گرفتن آنها وجود دارد – همانطور که می آیند!”…
-
رنگ موی بلوند خاکستری پلاتینه خیلی روشن
رنگ موی بلوند خاکستری پلاتینه خیلی روشن : آقایی که کت و شلوار توری به تن دارد با کمک چترش بالا می رود. بارک میگوید: “شما استاد ایستگاه را در دیدهاید، همه در بهترین حالت یکشنبهاش، و در اولین روز تیراندازی را به روی یک ورزشکار ثروتمند باز کرده است؟ با خود. آقای لو پروپریتر! – می دانید. رنگ مو : در حالی که داشتند او را می بردند، با خودم فکر کردم، “خوب است که او مرده است. اگر او این را می دید، هرگز نمی توانست خود را ببخشد که به کف اتاق خواب برای آتشش فکر نکرده…
-
رنگ موی پلاتینه فوق روشن خاکستری
رنگ موی پلاتینه فوق روشن خاکستری : زمانی که من در مرخصی بودم – یک معتاد. حالا او در پانتئون است. به عنوان سرایدار. او آن را برای من آماده کرده بود، بنابراین -” بنابراین، هر کدام بار کوچک خود را از حکایات تاریخی باز می کند. همه آنها شبیه هم هستند. رنگ مو : یکی از آنها نیست بلکه می گوید: “اما من مانند دیگران نیستم.” پس از سفارش! او مردی است قد بلند و پهن با گوساله های چاق. ظاهری راحت و مثل یک پلیس تمیز و مرتب. او در بدخلقی است. دستورات جدید هست و الان باید…
-
رنگ موی خاکستری پلاتینه بدون دکلره
رنگ موی خاکستری پلاتینه بدون دکلره : قبلاً به این عکس نگاه میکردم” – او عکس زنی درشت و چاق را به من نشان داد – “و بعد از آن خیلی راحت میتوانستم به این حلقه لعنتی بپردازم. شاید بگویید که ما آن را با هم ساختهایم. رنگ مو : او از این دستور به گونه ای سوء استفاده می کند که گویی منحصراً علیه خودش بوده است. و حتی در حالی که سرجوخه ها را برای این پست فرا می خواند و چت معمول خود را با این مرد و آن مرد ادامه می دهد به شکایت ادامه می…
-
رنگ موی بلوند پلاتینه خیلی روشن n10
رنگ موی بلوند پلاتینه خیلی روشن n10 : انبوهی دیگر راه خود را می مالند. “آفریقایی ها!” آنها با چهرههای قرمز-قهوهای، زرد یا شاه بلوطی، ریشهای کمرنگ و ریز یا ضخیم و موخوره، کتهای سبز مایل به زرد، و کلاههای گل آلودشان که هلال را به جای نارنجک ما نشان میدهد. رنگ مو : میبینی؟ گواه آن این است که برای من شرکت بود، و وقتی آن را برای مادر بلر فرستادم با آن خداحافظی کردم.» او همین الان دارد دیگری می سازد و این یکی هم مس خواهد داشت. او با اشتیاق کار می کند. قلب او در این…
-
بلوند زیتونی پلاتینه ۱۰.۷
بلوند زیتونی پلاتینه ۱۰.۷ : و از زیر مشخصاتش با نیمچشم به شما میگوید: «من یک استاد هستم». وقتی خیلی زود بیدار میشود تا به مراسم عشای ربانی برود، میگوید: “من درد شکم دارم، باید بروم و یک دور بزنم و اشتباه نکنم.” کمی دورتر، پاپا رامور از وطن خود می گوید: “جایی که من زندگی می کنم، فقط یک دهکده است، هیچ تکان بزرگی وجود ندارد. رنگ مو : و بعد از اینکه حتی گونهشان را پیدا کردند که بروند و بگویند: «دوم کاپیتان، من یک اسلحه دارم. تفنگ که کمی درست است. من در آن عمل نیستم. این…
-
بلوند زیتونی پلاتینه ۱۰.۳
بلوند زیتونی پلاتینه ۱۰.۳ : یک مجموعه کامل برای هر تیم وجود دارد – اجاق گاز، سطل بوم، آسیاب قهوه، تابه، و غیره – و هر مرد در ماه مارس مقداری کالا را حمل می کند. – Tr. [یادداشت ۲] جانوران چوبی، صندوقچه حاوی جیره دو روزه و ظروف پخت و پز برای چهار یا پنج افسر.—Tr. XV تخم مرغ ما بدجوری از کار افتاده بودیم، گرسنه و تشنه بودیم. رنگ مو : آن را به دو نیم میکنی. و سپس دوباره دوتایی، و اندازه های مختلف دارید. سپس با یک نخ و چهار لغزش نی، ساقه لوله اش را…
-
بلوند زیتونی پلاتینه بدون دکلره
بلوند زیتونی پلاتینه بدون دکلره : بنابراین، پس از سرگردانی های معمول، ما را به اقامتگاه شبانه خود پذیرفتند – سقفی که توسط چهار ستون پشتیبانی می شود و چهار ربع قطب نما برای دیوارهای آن قرار دارد. اما سقف خوبی بود. رنگ مو : پنیر؟ نیکس. مربای ناپو، کره ناپو روی سیخ.” “ما هیچی نداریم، نه خطایی، نه چیزی؛ و هر طور که دوست دارید جهنم بازی کنید، این کمکی نمی کند.” در مورد محله های پوسیده صحبت کنید! “اینجا هیچ چیز کثیف وجود ندارد، ممکن است فقط پوست یک باب را در کیف خود داشته باشید، تا زمانی…