رنگ مو بلوند تنباکویی روشن

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن : و فلرهایی که برای من کار می‌کنند، فلرهایی هستند که من می‌شناسم. من کار خود را می کنم که آنجا باشم و کار آنها را ببینم. من ابزارم را در سوراخ گم نمی کنم و ماه ها را صرف ماهیگیری می کنم.

رنگ مو : پشت سر او مرد دیگری ایستاده بود، آن هم بزرگ گفت، و آنها دوچندان تحت تاثیر قرار گرفتند، این یک وکیل مشهور از شهر آنجل است. همچنین پسر کوچکی وارد شده بود که ظاهراً پسر آقای راس بود. زنانی که در اتاق بودند، بسیاری از آنها پسران کوچکی برای خود داشتند، که هر کدام قرار بود تبدیل به یک مرد نفتی بزرگ شوند.

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن : بنابراین آنها پسر راس را تماشا کردند و فهمیدند که چنین پسری در کنار پدرش می ماند و چیزی نمی گوید، اما همه چیز را با چشمان پرشور پرشور می پذیرد. در اسرع وقت روی طاقچه می نشیند، جایی که می نشیند و گوش می دهد، چنان که انگار یک مرد است. خانم گروتی تمام صندلی‌هایی را که همسایه‌هایش می‌توانستند در اختیارشان بگذارند.

به دست آورده بود، و از «مارتشی‌ها» دیدن کرده بود و ده‌ها صندلی کمپ اجاره کرده بود. اما هنوز هم کمبود وجود داشت و کتاب آداب به شما نگفت چه باید بکنید. اما این مردان خشن و آماده غربی مشکل را حل کرده بودند و به دنبال سوله چوبی بودند که در پشت گاراژ قرار داشت و تعدادی “جعبه” خالی آوردند، مانند زمانی که هلو و زردآلو و آلو برای کنسرو خریدید.

اینها در پایان راه اندازی شدند، صندلی های رضایت بخشی ایجاد کردند و شرکت به زودی مستقر شد. آقای اسکات با مهربانی گفت: “خب، مردم.” “همه چیز آماده است؟” صدای اسیدی آقای هنک گفت: “نه.” “ما آماده نیستیم. ما نمی توانیم توافق کنیم.» “چی؟” “سگ اجاره ای” فریاد زد. “چرا، به من گفتی که دور هم جمع شده ای!” “میدانم.

اما ما دوباره از کار افتاده ایم.» “مشکل چیه؟ چته؟” نیم دوجین نفر شروع به گفتن کردند که قضیه چیست. صدای آقای سهم بر بقیه چیره شد. برخی از افراد با وکلای خیلی خوبی به اینجا آمده اند و آنچه را که ادعا می کنند قوانینی را وضع کرده اند که بقیه ما از آن حمایت نخواهیم کرد. آقای اسکات با مودبانه گفت: «خب حالا، آقای اسکات. پرنتیس در اینجا وکیل بسیار خوبی است و شاید بتواند به روشن شدن موضوع کمک کند.

بنابراین، کم و بیش در گروه کر، توضیح دادند و اعتراضات خود را در همان زمان اعلام کردند. سپس وکیل آقای راس، که از کاتدرا صحبت می کرد، به آنها توصیه کرد که بیانیه قانون کاملاً صحیح است، اجاره نامه به شکل فعلی به معنای منطقه تا وسط خیابان ها و کوچه ها تفسیر می شود. اما مسلماً هیچ مانعی وجود نداشت.

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن : که در صورت صلاحدید، ترتیب دیگری را انجام دهند و در اجاره نامه مشخص کنند. و سپس چربی در آتش بود. آنها شروع به بحث در مورد حق و نادرست خود کردند و دشمنی های آنها چنان داغ شد که حتی حضور جی آرنولد راس و وکیل برجسته او را فراموش کردند. خانم اسنایپ گفت: “من یک بار گفتم و دوباره می گویم” – “هرگز! هرگز!” “اگر ما به آن رای دهیم.

شما امضا می کنید!” آقای هنک گریه کرد. “شما امتحان کنید و ببینید!” “یعنی فکر می کنید می توانید توافق را زیر پا بگذارید؟” منظورم این است که وکیلی دارم که می‌گوید هر روز که به او بگویم می‌تواند آن را نقض کند.» آقای دیبل را بنویسید: «خب، من این را خواهم گفت. به عنوان یک وکیل صحبت می کنم – و فکر می کنم همکارانم، آقای پرنتیس و آقای مریودر از من حمایت خواهند کرد.

این توافق کاملاً آهنین است. «خب، حداقل می‌توانیم تو را در دادگاه ببندیم!» گریه کرد آقای سهم. “و شما را برای یک یا دو سال آنجا نگه دارم!” “خیلی خوب است که شما را خوب می کند!” مسخره کرد آقای هنک. خانم اسنایپ گفت: “خب، به محض اینکه یک سری دزد از ما دزدیده می شوند.” “حالا، حالا، مردم!” بن اسکات را با عجله قرار دهید. “مطمئناً ما هیچ یک از ما نیستیم.

که بینی خود را برای کینه توزی با صورت خود قطع کنیم. فکر نمی کنید بهتر است اجازه دهید آقای راس در مورد برنامه هایش به شما بگوید؟» “البته، بیایید آقای راس را بشنویم!” آقای گولایتی فریاد زد. و یک گروه کر وجود داشت – بله، آنها به هر طریقی آقای راس را می شنیدند. اگر کسی می توانست آنها را نجات دهد، او بود! ما آقای راس به آرامی و با جدیت بلند شد.

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن : او قبلاً کت بزرگش را درآورده بود و تا کرده بود و روی فرش کنار صندلیش گذاشته بود. خانم‌های خانه‌دار این را یادداشت کرده بودند و در بحث‌های خانگی آینده از آن استفاده می‌کردند. او اکنون با آنها روبرو شد، فردی خوش اخلاق با کت و شلوار سرژی راحت، با ظاهری جدی اما مهربان، و با صدایی خیرخواهانه و تقریباً پدرانه با آنها صحبت می کرد.

اگر از این واقعیت که او در استفاده از زبان با شما تفاوت دارد، ناراحت هستید، به خاطر داشته باشید که این زبان انگلیسی نیست، بلکه زبان آمریکای جنوب غربی است که استفاده می کند. شما باید بازی نفت را در آن کشور انجام دهید، تا متوجه شوید که مردی ممکن است بگوید “من از اول این کار را انجام دادم و می خواهم.

دوباره آن را انجام دهم” و در عین حال مانند لباس بپوشید. یک بانکدار کلان شهر، و از اطمینان آرام یک فرمانده سرلشکر و شأن مهربانانه یک اسقف اسقفی برخوردار باشید. آقای جی آرنولد راس گفت: «خانم‌ها و آقایان، من تقریباً نیمی از ایالت خود را برای رسیدن به اینجا طی کردم. نمی‌توانستم زودتر فرار کنم. زیرا چاه جدیدم در رودخانه لوبوس وارد شده بود و باید در مورد آن می‌دیدم.

آن چاه اکنون چهار هزار بشکه جریان دارد و درآمدی معادل پنج هزار دلار در روز به من می دهد. من دو تمرین دیگر گرفتم و شانزده بار در تولید کردم. خب، خانم ها و آقایان، اگر بگویم من نفتی هستم، باید قبول کنید. خانم ها و آقایان، شما در اینجا یک شعار عالی دریافت کردید. اما به خاطر داشته باشید، اگر مراقب نباشید می توانید همه چیز را از دست بدهید.

از میان همه فلرهایی که از شما التماس می کنند برای حفاری زمینتان شعاری بخواهید، شاید از هر بیست نفر یک نفر نفتی باشد. بقیه سفته بازان خواهند بود، فلرهایی که سعی می کنند بین شما و نفتی ها قرار بگیرند، تا مقداری از پولی را که حقوق باید به شما برسد، بدست آورند. حتی اگر کسی را بیابید که پول و ابزار حفاری داشته باشد.

رنگ مو بلوند تنباکویی روشن : او ممکن است چیزی در مورد حفاری نداند و مجبور باشد کار را به صورت قراردادی استخدام کند – و سپس شما به پیمانکاری وابسته هستید که سعی می کند عجله کند. کار را تمام کند تا هرچه سریعتر به یک قرارداد دیگر برسد. اما، خانم‌ها و آقایان، من تمرینات خودم را انجام می‌دهم.