امروز
(دوشنبه) ۲۱ / آبان / ۱۴۰۳
رنگ مو یخی هایلایت
رنگ مو یخی هایلایت | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو یخی هایلایت را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو یخی هایلایت را برای شما فراهم کنیم.۲۰ مهر ۱۴۰۳
رنگ مو یخی هایلایت : تهدید صرف درد یا خطر؟ ای برای نفسی از دریا و کوه های بزرگ! یک مرد زنده سرسخت برنزی که راهش را از میان همه راه میرود. هزاران مرد همراه امواج و طوفان ها، در سلامتی باشکوه، سینه برهنه، شیر را با دستان خود می گیرند. هزار زن تیزپا و آزاد، صاحبان خود، خود را فراموش کرده اند.
رنگ مو : تا زمانی که سه مشکل عصر – انحطاط انسان در اثر فقر، تباهی زنان در اثر گرسنگی و کوتوله شدن دوران کودکی در شب جسمانی و معنوی – حل نشود. تا زمانی که در مناطق خاصی، خفگی اجتماعی ممکن است. به عبارت دیگر، و از دیدگاهی گسترده تر، تا زمانی که جهل و بدبختی در زمین باقی است، کتاب هایی مانند این نمی توانند بی فایده باشند.
رنگ مو یخی هایلایت
رنگ مو یخی هایلایت : مقید توسط می بیلز (نویسنده و مدرس معاصر آمریکایی) گاهی موج زندگی را در خود احساس می کنم سیل به سمت بالا، بالا و بالاتر، تا زمانی که من بایستم نوک پا، شعله ور از انرژی، یک خدا، جوان، مرد، در جوانی و قدرت من شکوهمند. اما نه برای مدت طولانی؛ چنگال فقر مرا می گیرد، وظیفه روزانه ام را تعیین می کند.
لینک مفید : لایت و هایلایت مو
چشمها از کسانی که دوستشان دارم، به دنبال نان من هستند مرا مانند منقار عقاب در عشق بسیار سوراخ کن. من پرومتئوس مقید هستم. این نگرانی ها و ترس ها چیزهای حیاتی ام را پاره کن، مرا شکسته، خرج کن. و بیهیچ عمر من صرف شد، زندگی شگفتانگیز من، باردار با قدرتهای غنی. آن چیزهای در من که از آن اعمال قهرمانانه، ممکن است.
افکار عالی و اشعار شریف ساخته شود از من سلب شده، در مال ساخته شده و انفاق شده است توسط دیگران؛ جز اینکه من و من دریافت می کنیم وجودی صرف، خالی از امید و شادی، حتی از راحتی. رفقا، کشیده و مقید در عذاب روی سنگ کار، ما زندگی می کنیم- و بمیر – برای چاق کردن.
کرکس ها! به یک انقلابی اروپایی فویل نوشته والت ویتمن (اصیل ترین و خلاق ترین شاعر آمریکا، ۱۸۱۹-۱۸۹۲؛ چاپگر و روزنامه نگار، در طول جنگ، یک پرستار ارتش، و بعداً یک کارمند دولتی، به دلیل انتشار کتابی که مافوقش آن را «بی نزاکت» می دانستند، از خدمت اخراج شد.) اینها تنها آهنگ های وفاداری نیستند، اما آهنگ های شورش نیز; زیرا من شاعر قسم خورده هر یاغی بیهوده در سراسر جهان هستم.
و همراهی با من آرامش و روال را پشت سرش می گذارد، و جانش را به خطر می اندازد که هر لحظه گم شود …. وقتی آزادی از جایی خارج می شود، نه اولین نفری است که می رود و نه دومین یا سومی که می رود. منتظر می ماند تا بقیه بروند – این آخرین است. وقتی دیگر خاطره ای از شهدا و قهرمانان نیست و هنگامی که تمام زندگی و تمام ارواح مردان و زنان از هر نقطه ای از زمین تخلیه شود.
تنها آن وقت است که آزادی یا ایده آزادی از آن قسمت از زمین رها می شود، و کافر به تصرف کامل در می آید. شعارهای اشتراکی نوشته هوراس ترابل (شاعر و ویراستار آمریکایی، متولد ۱۸۵۸؛ شاگرد و زندگی نامه نویس والت ویتمن) شما برای مدت طولانی در مقابل من مقاومت خواهید کرد. با پیروزی های اولیه خود را فریب خواهید داد. مرا ضعیف خواهی یافت من را فقط یک در مقابل یک میلیون حساب می کنید.
خواهید دید که دنیا همانطور که هست ادامه دارد. یک روز تایید دیگری. رؤسای جمهور جانشین رؤسای جمهور در حد متوسطی غیر قابل تغییر. میلیونرهای مرده در کودکان میلیونر دوباره متولد شدند. گرسنگی دست دادن گرسنگی در. مردم بی گناه علیه مردم بازی کردند. تقاضا و عرضه برای تولید فرزندان نابینا با هم زندگی می کردند. مالک زمین را زیر پا می گذارد. پولدار که پول را زیر پا می گذارد.
انباردار زیر مجموعه تولید است. به نظر می رسد همه چیز همانطور که هست ادامه خواهد داشت. و شما که در مقابل من مقاومت می کنید فریب خواهید خورد. خواهی گفت کائنات علیه من است. خواهی گفت من نفرین شده ام. یا در لحظات حساس خود خواهید پرسید: چه فایده ای دارد؟ اما در تمام این مدت ادامه خواهم داد. انجام هیچ کاری غیرعادی فقط ادامه دادن خواب یا بیدار، همچنان ادامه دارد.
رنگ مو یخی هایلایت : مجبورم که حرف عدالت را به تنهایی بگویم. مایل به صبر کردن تا زمانی که تکان بخورید و متقاعد شوید. تا زمانی که به خودت بگویی و به خودت بگو خواهی کرد چیزهایی در پیش است که شما را از بی تفاوتی یا بی حالی یا شک برمی انگیزد. بیداری جاودانه ای به تو بده. پس دیگر هرگز نخواهی خوابید. من فقط نمی دانم چه خواهد شد. اما یه چیزی و وقتی آمد آن را خواهید فهمید.
و آن وقت می فهمی که چرا آرامم. چرا من نگران نیستم تاخیر انداختن. چرا با تعویق ها شکست نمی خورم. چرا همه چیزهای بزرگی که به نظر می رسد علیه من است، به نظر نمی رسد یک چیز کوچک برای من نگران کننده باشد. چرا ایمان من در برابر اموال شما حفظ می شود. چرا روح من خود را در برابر بی عدالتی حفظ می کند. چرا من حاضرم کلماتی را بگویم که شخصاً ناخوشایند به نظر می رسند.
به خاطر نتیجه ای که در سطح جهانی شیرین است. چرا من خیلی قبل از اینکه بتوانید خود را ببینید به چهره شما نگاه می کنم و شما را می بینم. چرا با تمام حقوق مستحکم خود شک و ناامیدی دارید. چرا من اصلاً بدون هیچ حقی شاد و با اعتماد به نفس هستم. چرا وقتی یک مرد کوچک با صدای کوچک از شما سوالی می پرسد می لرزید؟ چرا من با همه ایالت ها و کلیساها و اقتصادهای سیاسی نمی لرزم.
این جمعیت ها ( از «به سوی دموکراسی» ) نوشته ادوارد کارپنتر (شاعر و فیلسوف انگلیسی، متولد ۱۸۴۴؛ شاگرد والت ویتمن) این جمعیت ها – خیلی ضعیف، سفید چهره، ماشینی، توسط کارخانه ها، خارج از دفاتر، خارج از اتاق نشیمن، توسط هزاران نفر به طور یکسان- جمع شده، بخیه زده، با لباس، از ترس یک سرما، یک قطره باران، با ترس به دریا و آسمان مانند هیولاهای عجیب و غریب نگاه می کنند.
رنگ مو یخی هایلایت : یا به سرعت به سمت دوی ها و گودال های حومه شهر می دوند. شیک، میل جنسی، بامزه، با چشمان کوچک شسته شده- این ها چه هستند؟ آیا آنها مرد و زن هستند؟ هر کدام خود را انکار می کند، خود را پنهان می کند؟ آیا آنها مرد و زن هستند؟ اینقدر ترسناک، مثل خرگوش – نفسی از نزاکت یا عرف، باد.