امروز
(چهارشنبه) ۰۷ / آذر / ۱۴۰۳
سالن آرایش ابریشم
سالن آرایش ابریشم | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت سالن آرایش ابریشم را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با سالن آرایش ابریشم را برای شما فراهم کنیم.۱۶ مهر ۱۴۰۳
سالن آرایش ابریشم : او بارها و بارها میچشد و حتی پس از اتمام آن از نوشیدنی مینوشد تا زمانی که افکارش سرمست از لذت گناه آلود میشوند. این اولین چالش شیطان است که او باید ارائه دهد. ای فرزندان افرایم بنوشید، گلدسته غرور را به دور سر خود بپیچید و ما را دیوانه بخوانید زیرا جام را از خود دور می کنیم. با پورتو بنوشید و در جمع لذت جویان شاد باشید.
رنگ مو : برای انجام این کار خود را عاقل بدانید، اما ما می دانیم که بعد از این همه چیز بدتری در پی خواهد داشت. زیرا شراب شما شراب دشتهای سدوم و عموره است. شراب تو تلخی صفرا را پنهان می کند.
سالن آرایش ابریشم
سالن آرایش ابریشم : شراب تو زهر مار است رهبر حیله گر حزب که حواسش پرت شده بود اکنون از جای خود بلند می شود. قربانی او به اندازه کافی از بهترین شراب خورده است.
لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه
او این فنجان را برمی دارد و فنجان دیگری را جایگزین می کند که چندان درخشان نیست. به مایع نگاه کنید، با میوه های دلپذیر کف نمی کند. کسل کننده، بی مزه و بی مزه است: جام فراوانی است. مرد به اندازه کافی سرگرم شده است. مثل سگ استفراغ می کند و مثل سگ به استفراغش می آید: گریه کیست؟ چه کسی چشم قرمز دارد؟ برای کسانی که روی نان تست معطل می شوند.
من به صورت مجازی و همچنین در مورد شراب صحبت می کنم. شراب لذت نیز چشم را سرخ می کند. یک فرد فاسق به زودی متوجه می شود که فنجان سرگرمی با خالی شدن آن تنها باعث ایجاد کسالت و انزجار می شود. او میگوید: «چه کار بیشتری میتوانم بکنم؟ من خودم را مقصر هر نوع فسق کردهام، فنجانهای هر نوع لذتی را تا ته خالی کردهام.
چیز جدیدی به من بده! من همه نمایشها را دیدهام، و من یک ریال از آنها را با هم نمی دهم. من هر نوع لذتی را امتحان کرده ام. همه چیز تمام شده است. حتی خود لذت هم بی مزه و ملال آور است. چه باید کرد؟” و این دومین وسوسه شیطانی است – وسوسه کسالت – نتیجه مکر و هیپنوتیزم فسق قبلی. هزاران نفر هستند که هر روز آن غذای خسته کننده را می چشند.
و هر اختراع جدیدی که با آن می توانستند طراوت ببخشند برایشان بی ارزش خواهد بود. و اگر مردی پیدا میشد که شکل جدیدی از هرزگی را برای آنها ابداع میکرد، لذتی عمیقتر در ورطه ویرانی در عمیقترین جهنم، نام او را برکت میدادند، زیرا توانست هیجان جدیدی به آنها ببخشد. این دومین حمله روح شیطانی است.
و آیا کسانی را که در آن شرکت می کنند می بینید؟ بسیاری از آنها طعم زیادی از آن را چشیده اند. شما اسبانی هستید که توسط شیطان لذت رانده شده اید، همراهانی هستید که توسط شاهزاده لذت خیانت شده اند. خدا می داند که اگر پاک حرف می زدی ناچار می شدی بگویی: «لذت چشیده ام و می دانم لذتی نیست.
سالن آرایش ابریشم : دور زده ام و مثل اسبی کور به آسیاب، باید دوباره دور بزنم. من با سحر و جادو مقید به گناه هستم، اما مانند گذشته از آن لذت نبر، زیرا درخشندگی آن مانند گل پژمرده است، مانند میوه رسیده قبل از تابستان.» برای مدتی، مسافر در افسون خود متوقف می شود، اما عمل دوم آغاز می شود. رهبر حزب دستور می دهد که یک نوشیدنی دیگر بیاورند.
این بار اهریمن جام سیاه را بلند می کند و در حالی که چشمانش از آتش مرگ پر شده و از نفرین می سوزد، بیرون می آورد. او میگوید: «از این بنوش» و قربانیش طعم آن را میچشد، اما با وحشت عقب مینشیند و فریاد میزند: «خدای من، که هرگز تا این حد نرفته بودم!» باید بنوشی کسی که اولین فنجان را می نوشد باید فنجان دوم و سوم را نیز بنوشد.
هر چند مثل آتش در گردنت بسوزد! بنوشید حتی اگر گدازه اتنا در روده شما باشد! بنوش، باید بنوشی! کسی که گناه می کند باید عذاب بکشد. هر که در جوانی بدی کند، بدنش سست می شود. هرکسی که در برابر قوانین خدا ایستادگی می کند باید میوه ها را در بدن خود در اینجا بر روی زمین درو کند.
آه، من می توانم چیزهای وحشتناک زیادی را در مورد سومین مهمان نوازی شیطان به شما بگویم. در ساختمان شیطان یک اتاق جلویی پر از هر چیزی است که چشم را به خود جلب می کند و می تواند ذهن را مجذوب خود کند. اما در عقب تر نیز ساختمانی وجود دارد که هیچ کس وحشت آن را ندیده و ندیده است.
یک اتاق مخفی پیدا می شود که در آن او موجوداتی را که خودش خراب کرده است هل می دهد – اتاقی که زیر کف آن آتش جهنم شعله ور است و گرمای سوزانش از شکاف های کف بیرون می زند. یک دکتر لازم است تا وحشتهایی را که بسیاری از افراد در نتیجه بدیهای خود متحمل میشوند، بگوید.
من این را ترک می کنم؛ اما اجازه دهید به ولخرجی که مرتکب شرارت می شود بگویم که فقری که باید متحمل شود نتیجه تبذیر دیوانه وار اوست. این را نیز بداند که شمشیر وجدان که جان او را مسموم میکند، امری موقتی نیست، که تصادفاً از بهشت میافتد، بلکه پیامد نابخردی خود اوست. چون به آن اعتماد کنید.
ای مردان و برادران، گناه دست در دست بدبختی می رود و دیر یا زود میوه های وحشتناک خود را خواهد داد. اگر بکاریم، درو کردن از آن ماست. این قانون در جهنم است – “اول شراب خوب و سپس بدتر.” هنوز باید در مورد آخرین آزمون صحبت کنیم. و اکنون، ای مردان تنومند، که به هشداری که من با صدایی برادرانه و ذهنی لطیف به شما می دهم.
هر چند با کلماتی آزاردهنده، تمسخر می کنید. بیا اینجا و از این فنجان آخر بنوش. گناهکار بالاخره به لبه قبر رسیده است. امیدها و شادیهای او مانند طلایی بود در کیفی پر از سوراخ که برای همیشه از آن ناپدید شدهاند، حالا او به آخر رسیده است. گناهان او را آزار می دهد و گناهانش او را می ترساند.
سالن آرایش ابریشم : او مانند گوسفندی در تور گرفتار شده است و چگونه می تواند از آن فرار کند؟ می میرد و از رنج به قضاوت می رود. آیا تلاشی فانی برای بازگویی تمام وحشتهای این جام آخر، که بدکار باید برای همیشه آن را تخلیه کند، انجام میشود؟ تماشاش کن شما نمی توانید پایین آن را ببینید، اما به سطح درخشان آن نگاه کنید.
ناله جان های از دست رفته و دندان قروچه را می شنوم. به جام نگاه می کنم و صدایی از ته آن می شنوم: «اینها باید به لعنت ابدی بروند». زیرا «هواپیمایی از مدتها پیش آماده شده است.