امروز
(سه شنبه) ۲۴ / مهر / ۱۴۰۳
بالیاژ امبره
بالیاژ امبره | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت بالیاژ امبره را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با بالیاژ امبره را برای شما فراهم کنیم.۴ مهر ۱۴۰۳
بالیاژ امبره : کیست که تا به حال شاهد یکی از این صحنه های آزموده باشد، می تواند رفتار مردانه و صادقانه خود را فراموش کند، همانطور که در برابر مدعی بی امان و مغرور ایستاده بود و با چشم عقابی هر مرحله از روندی را که امیدوار بود قربانی خود را به دست آورد، تماشا کند.
رنگ مو : چه کسی با نگاههای رسا او به قاضی که نکتهای مشکوک در رسیدگی به پرونده به وجود آمد، تحت تأثیر قرار نگرفته است؟ چه کسی ابراز شادی پر جنب و جوشی را که از چهره او می تابید، هنگام افشای واقعیتی که تأثیر مطلوبی بر آزادی اسیر داشت، نگرفته است.
بالیاژ امبره
بالیاژ امبره : چه کسی خردمندی که با آن پرس و جوهایش دیکته می شد، و درایت و زیرکی که او با آن همه بخش های آرمان خود را مدیریت می کرد، تحسین نکرده است؟ اصل او این بود که بدون تردید تسلیم قوانین موجود باشد، هر چند احکام آنها ناعادلانه باشد.
لینک مفید : ایرتاچ
اما حقایق و اصول مربوط به هر مورد را به خوبی بررسی کند و ببیند که هیچ چیز در زنجیره شواهد و مدارک ناکافی نیست. نکات مورد بحث، به طور کامل برای برآوردن الزامات قانون. اگر نکته مشکوکی پیش میآمد، از تحقیق آن خسته نمیشد و ساعتها، روزها و حتی هفتهها را به مجموعه شهادت اختصاص میداد.
که فکر میکرد تأثیر مطلوبی بر زندانی میگذارد. با هوشیاری خستگی ناپذیر او، بسیاری از قربانیان از دست ستمگری که عنوان آزادی او، طبق قوانین این کشور مشترک المنافع، بی تردید بود، و بسیاری دیگر که بردگی آنها حداقل مشکوک بود، گریختند. زمان و زحمتی که توماس شیپلی برای محافظت از منافع مشتریان رنگین پوست خود صرف کرد.
برای کسانی که از تعهد فوق العاده او به این هدف آگاه نبودند، تقریباً باورنکردنی بود. تنها اطلاعیهای که در میان مقالات او یافت میشود، درباره پروندههای بردهداری مختلف که او در آن مشغول بود، در کتاب یادداشتی است که در تابستان ۱۸۳۵ شروع به کار کرد. او در این کتاب به ترتیب آنها اشاره کرده است.
چنین مواردی از دشواری یا ناراحتی که مداخله او را می طلبد، تقریباً بدون اظهار نظر. من از این کتاب دریافتم که نصیحت و کمک او در بیست و پنج مورد، از ماه هفتم انجام شده است. ۱۶ تا هشتم ماه ۲۴th 1836، یک دوره کمی بیشتر از یک ماه. تعدادی از این موارد مستلزم نوشتن نامه به نقاط دور بود.
در بعضی از آنها لازم بود که طرفین ذینفع را ملاقات کند. و دیگران خواستار حضور شخصی او در دادگاه شدند. شاید بتوان این را میانگین عادلانهای از میزان کاری که او در این بخش از تلاشهای خیرخواهانه خود صرف میکرد، در نظر گرفت. و هنگامی که زمان صرف شده.
برای وظایف ضروری مشاغل معمولی او را در نظر می گیریم، باید آشکار شود که او نه تنها دارای انسانیت خارق العاده ای بود، بلکه فعالیت و انرژی غیرمعمولی داشت که کارهای بسیار زیادی انجام داده است. در کتاب یادداشتی که به تاریخ دوازدهم ماه ۱۸۳۵ اشاره شده است.
یادداشت زیر را میبینم: «هجده روز را در محاکمه A. همسلی و همسرش نانسی و سه فرزندش گذراند که در کوه هالی دستگیر شدند. شوهر مورد ادعای گلدزبورو پرایس، مجری آیزاک بوگز، از شهرستان ملکه آن، مریلند، و همسر و فرزندان توسط ریچارد دی کوپر، از همان شهرستان. جان ویلوبی، نماینده هر دو مدعی، بی. آر براون و بی. کلارک، وکیل برای شاکی، و دی. توقیف شد.
بالیاژ امبره : که در آن یک به قاضی ارائه شد و یک در دست کلانتر قرار گرفت. «الکساندر توسط دادگاه عالی، در ترنتون، سوم ماه پنجم، مرخص شد.شرایط پرونده به اختصار به شرح زیر بود: این زن و فرزندان مرتباً توسط پدر مدعی در دلاور رها شده بودند، در حالی که عنوان پدر برای آزادی کمتر مثبت بود.
اگرچه به اندازه کافی روشن بود که تلاش شدید او را تضمین کند. اولین هدف وکیل متهم فراری، اثبات انفاق مادر و فرزندان بود و همانطور که تصور می شد مدارک لازم برای آن جمع آوری و تنظیم شد. پس از محاکمه اما برای مدت کوتاهی، وکیل متهمان متوجه نقص شهادت در این مورد شد.
اسناد لازم که توسط فرماندار یا رئیس دادگستری دلاور تأیید شده بود، مفقود بود و بدون آنها امکان تهیه وجود نداشت. این حقیقت بلافاصله به توماس شیپلی اطلاع داده شد – او متوجه شد که اسناد باید در اختیار داشته باشد و نمی توان آنها را بدون بازدید از دوور در دلاور تهیه کرد. آنها را بدون اطلاع وکیل مدعی، که ممکن است.
از این قصور سوء استفاده کرده و پرونده را برای تصمیم گیری عجله کرده باشد. او در غروب روز ششم شروع کرد و با بیشترین سرعت ممکن به دوور سفر کرد، در میانه فصلی که به طور غیرمعمولی سرد و بد بود. صبح روز بعد در همه جهات برای دوست شیپلی پرس و جو انجام شد.
عجیب به نظر می رسید که او باید پست خود را در میان یک محاکمه بسیار هیجان انگیز و مهم، و در زمانی که حضور او به ویژه ضروری به نظر می رسید، رها کند. وکیل زندانیان که از حرکات او آگاه بودند، تا حد امکان به آهستگی بازجویی از شهود را پیش بردند تا فرصتی برای بدست آوردن این حلقه مهم در زنجیره شهادت فراهم شود.
در نتیجه مدت زمانی که باید انجام شود به تعویق بیفتد. خواستار جمع بندی پرونده شد. خوشبختانه، در غروب روزی که توماس شیپلی سفر خود را آغاز کرد، پیشنهاد به تعویق افتاد و رسیدگی بیشتر به صبح روز دوم به تعویق افتاد. در جلسه دادگاه، صبح، پیام آور مورد انتظار آنجا نبود.
و زیرکی وکیل برای به تعویق انداختن دوره مهم، مالیات بیشتری داده شد. پس از گذشت سه ساعت از بحث بر سر نکات حقوقی، او که با نگرانی به دنبالش بود، با عجله از میان جمعیت آمد و به سمت نیمکت رفت. قیافه و حرکاتش خیلی زود تماشاگران متعجب را متقاعد کرد که او حامل خبرهای خوشحال کننده ای است.
در دقایقی با تهیه سندی که حاصل تلاش او بود، راز غیبت او فاش شد. این اوراق به طور کامل عنوان قانونی مادر و فرزندان را به آزادی آنها تثبیت کرد و آنها را از دسترس آزار و اذیت بیشتر دور کرد. حمله بیماری نتیجه تلاش و خستگی مفرط این مرد فداکار در دفاع جدی از حقوق این موجودات بی دوست بود.
بالیاژ امبره : با این حال، آزادی شوهر و پدر همچنان در خطر بود. اگر تصمیم دادگاه بر علیه او بود، از آغوش خانواده شاد و رهایی یافته اش جدا می شد و به زندگی اسارت سپرده می شد.