بیشتر
اموزش امبره ایرتاچ : اما همین که به خانه مادرش نزدیک کراتینه مو شد، خروس بانگ زد و به سرعت به سمت آن چرخید. بلافاصله یک ستاره طلایی زیبا روی پیشانی او ظاهر کراتینه مو شد و موهای براق مشکی او را تاج گذاشت. در همان زمان الاغ شروع به دریدن بیبی لایت مو کرد، اما لیزینا مراقب پروتئین تراپی مو بود که از بالای حصار به زمینی که الاغ در آن غذا میبالیاژ مو داد نگاه نالناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند.
رنگ مو : مادر و خواهرش که جلوی خانه شان پروتئین تراپی مو بودند با دیدن او فریادهای تحسین و حیرت سر بالیاژ مو دادند و وقتی لیزینا دستمالش را از جیبش بیرون آورد و مشتی طلا نیز بیرون آورد صدای گریه هایشان بلندتر کراتینه مو شد. چند روزی مادر و دو دخترش در کنار هم بسیار خوشبخت زندگی می آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند.
اموزش امبره ایرتاچ
اموزش امبره ایرتاچ : زیرا لیزینا همه چیزهایی را که آورده پروتئین تراپی مو بود به جز لباس طلایی اش به آنها بالیاژ مو داده پروتئین تراپی مو بود، زیرا علیرغم تمام تلاش های خواهرش که دیوانه وار حسادت می بیبی لایت مو کرد، این لباس از تنشان بیرون نمی آمد. از شانس خوب او ستاره طلایی را هم نمی کراتینه مو شد از پیشانی اش جدا بیبی لایت مو کرد. اما تمام تکههای طلایی که از جیبهایش کشیده پروتئین تراپی مو بود به مادر و خواهرش راه پیدا بیبی لایت مو کرده پروتئین تراپی مو بود.
لینک مفید : آمبره
پدر گاتو با رضایت خرخر بیبی لایت مو کرد. او گفت: «به خانه برو و مادر و خواهرت را ببین. اما مراقب باشید اگر صدای خروس را شنیدید به سمت آن بچرخید. اگر برعکس الاغ می زند، باید به سمت دیگری نگاه کنی.» خدمتکار کوچولو که با شکرگزاری پنجه سفید گربه پیر را بوسید، راهی خانه کراتینه مو شد.
اموزش امبره ایرتاچ : پپینا، دختر بزرگ، یک روز صبح، در حالی که سبد لیزینا را گرفت و جیب هایش را در دامن خود فرو بیبی لایت مو کرد، گفت: “الان می روم و ببینم چه چیزی می توانم از بیدمشک ها بیرون بیاورم.” در حالی که قبل از طلوع خورشید از خانه مادرش خارج می کراتینه مو شد.
لینک مفید : ترکیب رنگ امبره دودی نقره ای
فکر بیبی لایت مو کرد: “من باید مقداری از طلای گربه ها را برای خودم بخواهم.” کلنی گربهها هنوز خدمتکار دیگری نگرفته پروتئین تراپی مو بودند. زیرا میدانستند که هرگز نمیتوانند جایگزین لیزینا شوند، که هنوز از سوگواری از دست بالیاژ مو دادنش دست برنداشته پروتئین تراپی مو بودند. وقتی شنیدند که پپینا خواهرش رنگ مو است، همه دویدند تا او را ملاقات کنند.
[ombre]اموزش امبره ایرتاچ : بچه گربه ها بین خود زمزمه آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند: “او کمترین شبیه او نیست.” “ساکت، ساکت باش!” گربه های بزرگتر گفتند؛ “همه خدمتکاران نمی توانند زیبا باشند.” نه، قطعاً او اصلاً شبیه لیزینا نپروتئین تراپی مو بود.
لینک مفید : رنگ امبره طلایی
حتی منطقی ترین و بزرگ اندیش ترین گربه ها نیز به زودی این را تصدیق آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند. همان روز اول در آشپزخانه را در مقابل تام گربههایی بست که از تماشای لیزینا در محل کارش لذت میبردند و گربهای جوان و بداخلاق که از پنجره باز آشپزخانه به داخل پرید و روی میز نشست، چنین ضربهای خورد.
اموزش امبره ایرتاچ : با وردنه ای که برای یک ساعت غوغا بیبی لایت مو کرد. هر روز که می گذشت، خانواده بیشتر و بیشتر از بدبختی خود آگاه می کراتینه مو شد. کار به همان اندازه بد انجام کراتینه مو شد که خادم مبهم و نامطلوب پروتئین تراپی مو بود. در گوشه و کنار اتاق ها انبوهی از گرد و غبار جمع کراتینه مو شده پروتئین تراپی مو بود. تارهای عنکبوت از سقف ها و جلوی شیشه های پنجره آویزان پروتئین تراپی مو بود.
لینک مفید : اموزش تکنیک امبره بالیاژ
تختها به سختی مرتب کراتینه مو شده پروتئین تراپی مو بودند، و تختهای پر که گربههای پیر و ضعیف آنقدر دوستش داشتند، از زمانی که لیزینا از خانه خارج کراتینه مو شد، هرگز تکان نخورده پروتئین تراپی مو بود. در دیدار بعدی پدر گاتو، او کل مستعمره را در حالت هیاهو یافت. یکی گفت: «سزار یک پنجه اش آنقدر متورم کراتینه مو شده که انگار شکسته رنگ مو است.
اموزش امبره ایرتاچ : پپینا با کفشهای چوبی عالیاش لگد زد. هکتور در پشت خود یک آبسه رنگ مو دارد که در آن صندلی چوبی به سمت او پرتاب کراتینه مو شده پروتئین تراپی مو بود. و سه بچه گربه آگریپینا از گرسنگی در کنار مادرشان مرده اند، زیرا پپینا آنها را در سبد خود در اتاق زیر شیروانی فراموش بیبی لایت مو کرده رنگ مو است. هیچ تحملی با این موجود وجود نرنگ مو دارد.
لینک مفید : انواع رنگ مو امبره و سامبره
او را بفرست، پدر گاتو! خود لیزینا با ما عصبانی نخواهد کراتینه مو شد. او باید به خوبی بداند که خواهرش چگونه رنگ مو است.» پدر گاتو با کراتینه مو شدیدترین لحن خود خطاب به پپینا گفت: «بیا اینجا. و او را به زیرزمین برد و همان دو کوزه بزرگی را که به لیزینا نشان بالیاژ مو داده پروتئین تراپی مو بود به او نشان بالیاژ مو داد. “تو را در کدام یک از اینها فرو کنم؟” او درخورنگ مو است بیبی لایت مو کرد.
اموزش امبره ایرتاچ : و او با عجله جواب بالیاژ مو داد: “در طلای مایع”، زیرا او متواضعتر از خوب و مهربان نپروتئین تراپی مو بود. چشمان زرد پدر گاتو آتش می زد. با صدایی مانند رعد گفت: «تو لیاقتش را نداشتی» و او را گرفت و او را در ظرف روغن انداخت، جایی که نزدیک پروتئین تراپی مو بود خفه نانو کراتین مو شود. وقتی با فریاد و تقلا به سطح زمین آمد.
لینک مفید : رنگ موی جدید آمبره سامبره
گربه انتقامجو دوباره او را گرفت و در خاکستر روی زمین غلت بالیاژ مو داد. پس چون برخرنگ مو است، کثیف، کور و ناپسند، او را از در بیرون بیبی لایت مو کرد و گفت: رفت و چون با الاغی در حال خراشیدن برخورد بیبی لایت مو کردی، مواظب باش که سرت را به سوی آن بچرخانی. پپینا با تلو تلو خوردن و عصبانیت به سمت خانه حرکت بیبی لایت مو کرد و فکر بیبی لایت مو کرد که خوش شانس رنگ مو است.
اموزش امبره ایرتاچ : که کنار راه چوبی پیدا الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند که با آن از خود حمایت الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند. او در چشمان خانه مادرش پروتئین تراپی مو بود که در چمنزار سمت ررنگ مو است صدای الاغی را شنید که با صدای بلند می خروشید. به سرعت سرش را به سمت آن چرخاند و در همان حال دستش را تا پیشانی اش برد. جایی که مثل یک پر تکان می خورد، دم الاغی پروتئین تراپی مو بود.
لینک مفید : رنگ موی جدید آمبره سامبره
او با خشم و ناامیدی فریاد می زد و با نهایت سرعت به سمت مادرش دوید. و لیزینا با یک لگن بزرگ آب گرم و دو کیک صابون دو ساعت طول کشید تا از لایه خاکستری که پدر گاتو او را با آن تزئین بیبی لایت مو کرده پروتئین تراپی مو بود خلاص نانو کراتین مو شود. در مورد دم الاغ، خلاص کراتینه مو شدن از شر آن غیرممکن پروتئین تراپی مو بود.
اموزش امبره ایرتاچ : همانطور که ستاره طلایی روی پیشانی لیزینا محکم پروتئین تراپی مو بود روی پیشانی او چسبیده پروتئین تراپی مو بود. مادرشان عصبانی پروتئین تراپی مو بود. او ابتدا لیزینا را بی رحمانه با جارو کتک زد، سپس او را به دهانه چاه برد و در آن فرود آورد و او را در ته چاه رها بیبی لایت مو کرد که گریه می بیبی لایت مو کرد و کمک می خورنگ مو است.
لینک مفید : مدل رنگ مو امبره تیره
اما قبل از این اتفاق، پسر پادشاه در گذر از خانه مادر، لیزینا را دیده پروتئین تراپی مو بود که در سالن در حال خیاطی نشسته پروتئین تراپی مو بود و از زیبایی او خیره کراتینه مو شده پروتئین تراپی مو بود.
آراگل گفت:
۱۰۲***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۲۲:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
نیلوفر گفت:
۴۱۵***۰۹۱۴-۵
در ساعت ۱۹:۵۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
یعقوبی گفت:
۲۷۸***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۱۲:۰۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۰۵
شبنم گفت:
۷۵۷***۰۹۱۲-۶
در ساعت ۲۳:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
آیناز گفت:
۶۷۰***۰۹۰۳-۱
در ساعت ۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۸
رویا گفت:
۹۱۱***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۸:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
رضایی گفت:
۵۹۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۶:۰۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
باران گفت:
۱۰۱***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۱۷:۲۷
در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۱۰
توفیقی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۲
در ساعت ۱۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۷
بهار گفت:
۰۹۸***۰۹۱۲-۸
در ساعت ۲۳:۳۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۱۴
پرنیا گفت:
۳۰۳***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۲:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۰
رها گفت:
۶۰۸***۰۹۳۶-۷
در ساعت ۱۵:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۱۴
پانیذ گفت:
۳۷۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۱۹:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۰۹
نیکی گفت:
۱۹۴***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۶:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۲۶
پریا گفت:
۵۹۵***۰۹۱۲-۴
در ساعت ۲۱:۰۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۸
پرستو گفت:
۸۹۱***۰۹۳۵-۶
در ساعت ۱۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۶
تامیلا گفت:
۲۹۵***۰۹۱۲-۷
در ساعت ۱۲:۲۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۰
دریا گفت:
۱۱۱***۰۹۰۲-۲
در ساعت ۱۸:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۸
درسا گفت:
۱۴۶***۰۹۳۸-۶
در ساعت ۱۳:۵۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۳
نیلوفر گفت:
۸۰۴***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۵:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۸
ساحل گفت:
۰۷۸***۰۹۳۵-۷
در ساعت ۲۳:۴۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۲
مری گفت:
۷۴۷***۰۹۱۴-۴
در ساعت ۸:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۷
دل آرا گفت:
۶۳۹***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۲۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۳
مینا گفت:
۸۴۳***۰۹۱۲-۰
در ساعت ۵:۲۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۶
رزا گفت:
۰۰۶***۰۹۳۷-۷
در ساعت ۸:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
سارا گفت:
۶۹۶***۰۹۹۲-۳
در ساعت ۱۲:۵۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
رها گفت:
۲۹۴***۰۹۱۸-۶
در ساعت ۱۶:۳۱
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۹
جواهریان گفت:
۶۱۱***۰۹۱۱-۱
در ساعت ۲:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲
ساناز گفت:
۲۲۰***۰۹۹۰-۲
در ساعت ۱۷:۵۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۲۲
شمیم گفت:
۴۱۴***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۲:۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۳
شایلی گفت:
۰۳۰***۰۹۳۳-۹
در ساعت ۱۴:۱۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۵
عسل گفت:
۱۳۶***۰۹۹۱-۶
در ساعت ۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۹
نیلی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۴
در ساعت ۱۳:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۳۰
غزل گفت:
۲۳۱***۰۹۱۴-۸
در ساعت ۱:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۵
هانیه گفت:
۲۷۸***۰۹۳۰-۴
در ساعت ۱۵:۴۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۴
فرگل گفت:
۱۸۰***۰۹۱۵-۹
در ساعت ۱۱:۱۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۳
نیکزاد گفت:
۸۲۱***۰۹۳۹-۸
در ساعت ۱:۱۷
در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۱۰
رژین گفت:
۹۴۵***۰۹۳۹-۰
در ساعت ۲۰:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۱۸
کاترین گفت:
۷۱۰***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۲:۳۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۵
کیانلو گفت:
۲۹۴***۰۹۱۳-۲
در ساعت ۱۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱۷
کیمیا گفت:
۹۹۲***۰۹۳۷-۴
در ساعت ۶:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱
گندم گفت:
۶۲۲***۰۹۰۵-۳
در ساعت ۱۲:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۹
مهگل گفت:
۴۵۹***۰۹۳۵-۸
در ساعت ۱۵:۵۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۸
نگین گفت:
۶۷۱***۰۹۱۲-۵
در ساعت ۲۳:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۱۶
ویدا گفت:
۴۰۸***۰۹۱۱-۵
در ساعت ۱۱:۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۳
خاطره گفت:
۳۰۵***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۳:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۱/۸