امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره را برای شما فراهم کنیم.۱ مهر ۱۴۰۳
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره : زاییده افکار گروهی از دانشمندان برجسته بود که عمدتاً به مسئله بقا پس از مرگ توجه داشتند و معتقد بودند که تحقیقات علمی ممکن است نسبت به عقاید مذهبی فعلی راه حل رضایت بخشی برای این مشکل ارائه دهد (گالد) ، ۱۹۶۸). S.P.R و همچنین انجمن خواهرش که چند سال بعد در آمریکا تأسیس شد.
رنگ مو : انرژی خود را صرف دو خط اصلی تحقیقات ESP کرد. اولین مورد، بررسی کامل گزارشهای تجربیات روانی «زندگی واقعی» (مانند تله پاتی، تجارب ظاهری، تسخیر) با هدف نشان دادن اینکه نمیتوان آنها را بهاندازه کافی با دلایل «عادی» توضیح داد.
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره : اگرچه ادعاهای مربوط به پدیده های روانی از دوران باستان با ما بوده است، اما آغاز تحقیقات سازمان یافته در مورد ماهیت این پدیده ها معمولاً با تأسیس انجمن تحقیقات روانی در لندن در سال ۱۸۸۲ همراه است.
رویکرد دوم شامل بررسی رسانه های معنویت گرا بود که ادعا می کردند توانایی برقراری ارتباط با مردگان را دارند. اگرچه ثابت شد که برخی از این رسانه ها تقلبی هستند، برخی دیگر به طور مداوم قادر به ارائه اطلاعات بسیار دقیق در مورد افراد متوفی بودند.
اطلاعاتی که جان پالمر • دانشگاه جان اف کندی، اوریندا، کالیفرنیا (ویرایشها)، پیشرفتها در تحقیقات فراروانشناختی جان پالمر تصور اینکه آنها با ابزارهای عادی به دست آوردهاند دشوار است. شاید برجسته ترین این رسانه ها لئونور پایپر (هاجسون، ۱۸۹۷-۱۸۹۸) و گلدیس لئونارد (اسمیت، ۱۹۶۴) باشند.
اینکه آیا اطلاعات دریافت شده توسط این رسانه ها از “طرف دیگر” سرچشمه می گیرد یا صرفاً منعکس کننده ESP خود آنها است، هنوز یک مسئله حل نشده در فراروانشناسی است، اگرچه اکثر فراروانشناسان امروزی از تفسیر معنویت گرایانه خودداری می کنند. رویکرد مشاهده ای تنها به تدریج جای خود را به آزمایش های آزمایشگاهی داد.
اگرچه تعداد انگشت شماری از آزمایشات آزمایشگاهی تجزیه و تحلیل کمی در ربع اول قرن بیستم در اروپا (مثلاً بروگمنز، ۱۹۲۲) و ایالات متحده (مثلاً کوور، ۱۹۱۷؛ استابروکس، ۱۹۲۷ / ۱۹۶۱) گزارش شده است. وضعیتی که امروزه روش تجربی از آن برخوردار است تا حد زیادی به J. B. Rhine نسبت داده می شود.
اگرچه راین پارادایم حدس زدن کارت را در فراروانشناسی ایجاد نکرد، اما او آن را گستردهتر و موفقیتآمیزتر از محققین قبلی به کار گرفت. در سال ۱۹۳۴ او یک تک نگاری منتشر کرد که در آن مجموعه گسترده ای از تست های حدس زدن کارت با هشت دانشجوی کالج توصیف می شد.
که هر یک از آنها نمرات فوق العاده ای را با درجه بالایی از ثبات به دست آوردند (راین، ۱۹۳۴ / ۱۹۷۳). متأسفانه، بیشتر این تحقیقات در شرایط غیررسمی انجام شد که همیشه به خوبی کنترل نمی شد، و خود مونوگراف بیشتر شبیه یک کتاب محبوب است.
تا یک گزارش علمی دقیق. این حقایق همراه با تسلط رفتارگرایی روششناختی و متافیزیکی در روانشناسی آمریکایی در این زمان، باعث شد که مونوگراف مورد حملات شدید بخشهای متعارفتر جامعه علمی قرار گیرد. اگرچه این حملات همیشه منطقی نبودند.
اما راین را به سمت تشدید کنترلهای تجربی سوق دادند و تا سال ۱۹۴۰ او و همکارانش توانستند یک جلد علمیتر منتشر کنند که نشان میداد آزمایشهای حدسزنی بعدی به طور مؤثر بر انتقادات مشروع غلبه کردند. از دیگر دانشمندان (راین، پرت، استوارت، اسمیت، و گرینوود، ۱۹۴۰ / ۱۹۶۶). ۱.۲. شواهدی از سوژههای منتخب: سوپراستارهای روانی احتمالاً مهمترین و مشهودترین آزمایشهای اولیه راین، سریهای فاصلهای به اصطلاح پیرس-پرات (Rhine et al.، ۱۹۴۰ / ۱۹۶۶; راین و پرت، ۱۹۵۴). هوبرت پیرس دانشجوی الوهیت در دوک و یکی از هشت موضوع ستاره ای بود که در تک نگاری راین در سال ۱۹۳۴ به آنها اشاره شد.
برای این آزمایش، روش روشن بینی BT انتخاب شد، با موضوع (پیرس) و آزمایشگر (پرات) در ساختمان های مختلف قرار گرفتند. روشهای تست انتخاب اجباری مانند BT، DT، و STM در فصل ۱، صفحات ۲۴-۲۵ مورد بحث قرار گرفته است. ادراک فراحسی: یافته های تحقیق ۶۱ و امتیازدهی به طور مستقل توسط راین و پرات بررسی شد.
جلسه انجام شد که عموماً هر جلسه شامل ۲ جلسه بود. میانگین امتیاز پیرس ۷.۵ ضربه در هر اجرا بود، که در آن تعداد بازدیدهای مورد انتظار ۵ بود. احتمال اینکه چنین نرخ امتیازی به طور تصادفی در این تعداد اجرا رخ دهد کمتر از ۱۰ تا ۲۲ است.
البته، هیچ آزمایش واحدی، صرف نظر از میزان اهمیت نتایج یا کنترل های دقیق، نمی تواند بدون قید و شرط به عنوان تأیید قطعی هر فرضیه علمی، به ویژه فرضیه ای به بحث برانگیز بودن وجود ESP، پذیرفته شود. مورد ESP نه بر روی یک مطالعه بلکه بر نتایج تجمعی صدها آزمایش کنترل شده استوار است.
اکثر این آزمایشها از گروههایی از افراد انتخابنشده (عمدتا دانشآموزان دبیرستانی و کالج) استفاده کردهاند که ادعا میکنند هیچ توانایی روانی برجستهای ندارند. در حالی که نمرات ادغام شده از چنین نمونه هایی اغلب شواهد آماری قابل توجهی از ESP ارائه می دهند، نتایج به ندرت چشمگیر هستند.
اگرچه برابر کردن بزرگی یک اثر با ارزش شواهدی آن تاکتیکی مشکوک است، اما تعداد کمتر آزمایشها با افراد با استعداد – که در شرایط آزمایشگاهی کنترلشده نمرات فردی بسیار قابلتوجهی ایجاد میکنند – است که معمولاً به عنوان ارائهکننده در نظر گرفته میشود. قوی ترین شواهد در حمایت از فرضیه ESP. به طور کلی، اینها تنها مطالعاتی هستند.
که آنچه را که دانشمندان خارج از حوزه فراروانشناسی در تحقیقات ESP نشان داده اند، نشان داده اند. برای دیدگاه تاریخی در مورد تحقیق با موضوعات برجسته ESP، به پرت (۱۹۷۵) مراجعه کنید. بدون احتساب آزمودنیهایی که قبل از سال ۱۹۴۰ در آزمایشگاه راین آزمایش شدهاند.
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره : شش آزمودنی نشان دادهاند که توانایی کسب نمرات بالا در آزمونهای ESP انتخاب اجباری را در یک دوره زمانی طولانی نشان دادهاند. این قابلیت اطمینان عملکرد آنها به اندازه، اگر نه بیشتر از، بزرگی نمرات آنها است که باعث می شود این آزمودنی ها موقعیت های برجسته ای را در سالنامه تحقیقات فراروانشناختی به خود اختصاص دهند.
دو نفر از این افراد، یک عکاس به نام باسیل شاکلتون و یک زن خانه دار به نام گلوریا استوارت، توسط فراروانشناس بریتانیایی S. G. Soal مورد آزمایش قرار گرفتند که به زودی در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. چهار مورد دیگر را اکنون به طور خلاصه به ترتیب زمانی مورد بحث قرار خواهم داد.
اولین مورد یک دانشجوی کالج با نام سی جی بود که در دانشگاه کلرادو مورد آزمایش قرار گرفت (Martin and Stribic, 1938a, b, 1940). این آزمودنی در آزمونهای حدس زدن کارت از نوع معمولی DT (یا UT) برتری داشت، که در آن او به طور میانگین بهتر از ۷ ضربه در هر دویدن بیش از ۲۰۰۰ دوش داشت.
اما در سایر تست های حدس زدن کارت نیز عملکرد خوبی داشت. دومین موضوع برجسته، کارمند اطلاعات کتابخانه در چکسلواکی به نام پاول استپانک (پرات، ۱۹۷۳) است. استپانک که توسط فراروانشناس چک میلان رایزل کشف شد، بیش از ۱۰ سال مورد آزمایش قرار گرفته است.
او احتمالاً بیش از هر موضوع دیگری در تاریخ فراروانشناسی جان پالمر تواناییهای حدس زدن کارت خود را بیش از هر موضوع دیگری حفظ کرده است، اگرچه به نظر میرسد توانایی او از سال ۱۹۶۸ کاهش یافته است. کدام طرف کارت سبز و سفید در داخل یک پاکت مقوایی رو به بالا است.
اگرچه او در اوایل کارش توانست در حدس زدن رنگ صحیح موفق باشد، اما موفقیت او همیشه با تمایل شدیدی که تماس هایش را بر اساس نشانه های بصری از پاکت نامه ها قرار می دهد، همراه بوده است. اهمیت نتایج بعدی او تا حد زیادی از ادامه این الگوهای امتیازدهی ثانویه ناشی می شود.
شماره رنگ موی قهوه ای روشن بدون دکلره : زمانی که پاکت ها در ظروف به تدریج بزرگتر پنهان می شدند که ظروف داخلی را از دید استپانک محافظت می کردند. ما این “اثر تمرکز” را با جزئیات بیشتر در پایان فصل مورد بحث قرار خواهیم داد. استپانک با آزمایش های انجام شده توسط تعدادی محقق، از جمله دانشمند بی طرفی که قبلاً با فراروانشناسی مرتبط نبوده است.