امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
مدل رنگ موی استخوانی روشن
مدل رنگ موی استخوانی روشن | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت مدل رنگ موی استخوانی روشن را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با مدل رنگ موی استخوانی روشن را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
مدل رنگ موی استخوانی روشن : بعلاوه، اگر تغییرات اندازه گیری ها را به عنوان توابع مجاورت با ماده، سرعت بیان کنیم[ ۳۳۲ ]و غیره، عبارات ما برای این تغییرات، به عنوان یک مورد خاص، شامل این خواهد شد که در جایی که ماده وجود ندارد، اگرچه ممکن است مقیاس و ناظر همچنان باقی بماند.
رنگ مو : و فرض کنید من خودم را بر روی این زمین در فضای خالی میبینم. شما باید در نقطه ای از فضا بنشینید و کارهای من را تماشا کنید. اگر من در وضعیت ذهنی مردم دوره سلطنت شاه هنری هشتم باشم، باور خواهم کرد که زمین نمی چرخد. اگر سنگی را رها کنم. بدون جاذبه، متوجه می شوم که با شتاب از من دور می شود.
مدل رنگ موی استخوانی روشن
مدل رنگ موی استخوانی روشن : به گونهای است که بهراحتی از نظر قدرت بیان نمیشود. ذهن با تلاش برای به تصویر کشیدن چنین نیروهایی که لازم است چیزی به دست نمی آورد. با این حال، با قابلیت تجسم از نظر آنچه در نهایت مفهومی بسیار ساده تر است، این را جبران می کند. برای درک ایدههای اساسی درگیر، برای لحظهای فرض کنید که گرانش میتواند به طور کامل از بین برود.
با این حال، می دانید که سنگ واقعاً در یک خط مستقیم با سرعت ثابت حرکت می کند، و شتاب ظاهری که من درک می کنم ناشی از چرخش زمین است. اگر استدلال کرده باشم که شتاب ناشی از نیرو است، می گویم که زمین سنگ را دفع می کند و سعی می کنم قانون حاکم بر آن را بیابم.[ ۳۲۹ ]تغییر این نیرو با فاصله ممکن است دورتر بروم و سعی کنم دلیلی را برای نیرو تصور کنم.
و به خاطر این همه کار بیهوده و به ویژه تلاش من برای یافتن مکانیزمی برای محاسبه نیرو به من متاسف خواهید شد، زیرا می دانید که اگر اندازه گیری های شما را بپذیرم همه چیز بسیار ساده به نظر می رسد. با این حال، اجازه دهید این موضوع را از موضع خودم کمی دورتر بررسی کنیم. من باید به واقعیت نیرو ایمان داشته باشم.
مدل رنگ موی استخوانی روشن : زیرا برای جلوگیری از خروجم از زمین باید به صندلی خود ببندم. ممکن است تعجب کنم که این میدان نیرو چگونه بر انتشار نور، عمل شیمیایی و غیره تأثیر می گذارد. زیرا، با وجود اینکه متوجه شده بودم که با استفاده از اقدامات شما، میتوانم تأثیرات ظاهری میدان نیروی خود را تا آنجا که به قدرت آن در پرتاب سنگ به آن مربوط میشود.
از بین ببرم، همچنان میتوانم این را یک تصادف ریاضی بدانم و معتقدم که نیرو واقعاً آنجا بود. اگرچه ممکن است گمان کنم که همان تغییر دیدگاه که تأثیر میدان را در مورد سنگها خنثی میکند، تأثیر آن را در مورد نور و غیره نیز باطل میکند، من نباید مانند شما در این مورد مطمئن باشم. و وجدان من به سختی به من اجازه میدهد که بیش از فرضیه هم ارزی کامل بین میدان ظاهری و تغییر در سیستم اندازهگیری به عنوان یک فرضیه نگاه کنم.
با این حال، من باید به شدت وسوسه شوم که این فرضیه را مطرح کنم. اکنون سؤالی که انیشتین مطرح می کند این است که آیا نیروی گرانش که ما آن را به عنوان یک بسیار تجربه می کنیم یا خیر؟[ ۳۳۰ ]امر واقعی را می توان بر پایه ای قرار داد که به نوعی مشابه نیروی گریز از مرکز ساختگی است که در بالا ذکر شد: آیا گرانش را می توان زاییده تخیل ما دانست که از طریق اندازه گیری اشیا ایجاد می شود.
او متوجه شد که می توان آن را چنین در نظر گرفت. او هنوز دورتر رفت، و در اصل هم ارزی خود ، فرض کرد که اثرات ظاهری گرانش در همه پدیده ها را می توان به همان تغییر در سیستم اندازه گیری ما نسبت داد که پدیده های معمولی گرانش را توضیح می دهد. بر اساس این فرضیه، او توانست برای تایید تجربی بعدی، اثرات گرانش بر نور را استنباط کند.
مدل رنگ موی استخوانی روشن : او خود را به تغییرات ساده ای در اندازه گیری های ما محدود نکرد که برای تأمین هدف مسئله نیروی گریز از مرکز ذکر شده در بالا کافی بود. اما، در نظریه نسبیت قدیمی تر، جسورتر از فرضیات تغییر در معیارهای طول و زمان به دلیل حرکت، حتی فراتر از این هم رفت و امکان تغییر اندازه های ما را به دلیل نزدیکی صرف به ماده در نظر گرفت.
مشکل او تلاشی برای یافتن راهی بود که از طریق آن بتوان مقیاس ها و ساعت های ما را تغییر یافته، نسبتاً به مجموعه ای بنیادی تر، تصور کرد، به طوری که اجازه دهیم حرکات سیاره ای با توجه به این معیارهای اساسی یکنواخت و مستطیل باشند. اگر چه آنها مانند آنها برای ما ظاهر می شوند. با این حال، انیشتین معرفی می کند.
اگر به تصورات خود آزادی کامل در مورد چگونگی تغییر ترازو بدهیم، از این که تغییرات را به هر شکلی که بخواهیم متفاوت فرض کنیم، مخالفت نخواهیم کرد.[ ۳۳۱ ]محدودیت هایی بنا به دلایلی که اکنون خواهیم دید. اگر کل جهان خود را با ناظران، مدارهای سیارهای، ابزار و هر چیز دیگری در یک ژله تصور کنیم و سپس ژله و محتویات آن را به هر نحوی تحریف کنیم.
اعدادی که سیارههای ما در آنها میچرخند (یا بهتر بگوییم تصاویر تلسکوپی آنها) متقاطع مقیاس های ما بدون تغییر خواهد بود. علاوه بر این، ما میتوانیم به هر نحوی زمانهایی را که در آن همه اجرام (از جمله عقربههای ساعت) موقعیتهای اعوجاج خود را اشغال میکنند، تغییر دهیم، و عقربه برخی از ساعتها در نزدیکی نقطهای که تصویر سیارهای از مقیاس عبور میکند.
مدل رنگ موی استخوانی روشن : برای این اتفاق یکسان را ثبت میکند. شماره گیری خواندن مانند قبل. یک ساکن این جهان تحریف شده کاملاً از این تغییر بی خبر است. اکنون نظریه نسبیت عام که خود را در اشکال کمی متفاوت بیان میکند، با بیان اینکه قوانین طبیعت که جهان ما را کنترل میکنند باید به گونهای باشند که جهان دیگری مانند جهان فوق، که ساکنان آن میخواهند، ارضای ولع فلسفی خاصی از ذهن را برآورده کند.
از تغییر آنها ناخودآگاه باشد، این قوانین را نیز نه تنها از دیدگاه ساکنان خود، بلکه از دیدگاه اندازه گیری های ما نیز برآورده می کند . به عبارت دیگر، این جهان دوم باید برای ما و همچنین برای ساکنان آن ممکن به نظر برسد. انیشتین تصمیم میگیرد نظریهاش را با این میل فلسفی مطابقت دهد و این تغییرات ساعتها و مقیاسها را که برای نمایش گرانش به خود اجازه میدهد، بسیار محدود میکند.