امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
سالن رنگ مو در تهرانپارس
سالن رنگ مو در تهرانپارس | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت سالن رنگ مو در تهرانپارس را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با سالن رنگ مو در تهرانپارس را برای شما فراهم کنیم.۳۱ فروردین ۱۴۰۳
سالن رنگ مو در تهرانپارس : آنها به دلیل ناآگاهی از روش ها و علاقه وحشیانه پزشکان شهر، علائم مختلف و نگران کننده ای داشتند. دکتر خانواده یک “صحبت مستقیم” به من داد و از من پرسید که آیا قصد کشتن پدر و مادرم را دارم یا خیر . بابا سیگارش را ترک نمیکرد.
رنگ مو : بدن، برای سن من.” روزه و ذهن خواننده متوجه خواهد شد که من این سوال روزه را از دیدگاه مادی بحث می کنم. من می گویم با بدن چه می کند. اما در کنار این، البته روزه یک تمرین مذهبی است. روزی دیگر از مردی شنیدم که چهل روز روزه می گرفت تا وسیله ای برای افزایش روزه او باشد[صفحه ۷۵]”قدرت معنوی.” من نمی گویم که شما باید به او لبخند بزنید.
سالن رنگ مو در تهرانپارس
سالن رنگ مو در تهرانپارس : و من از تمام لذت های روحی و جسمی ناشی از روده های پاک لذت می برم. ما فکر می کنیم یاد گرفته ایم که چگونه زندگی کنیم. به زودی پس از روزه داری توسط دکتر S——، جراح برجسته لس آنجلس و کالیفرنیای جنوبی، معاینه شدم، که مرا شگفت انگیزترین فردی که تا به حال دیده است در مورد نرمی رگ ها و نرمی رگ ها می داند.
او اختیارات عالی برای این روش دارد. نکته ای که در مورد من وجود دارد این است که من زندگی را آنقدر پر از علاقه می بینم که اکنون فرصت زیادی برای فکر کردن به “روح” خود ندارم. من از یک مشت کشمش، یا یک حمام سرد، یا یک بازی تنیس آنقدر لذت می برم که می ترسم در رشد معنوی من اختلال ایجاد کند.
من اما دوست بسیار عزیزی دارم که سراغ امور روحی می رود و به من می گوید وقتی روزه می گیری، قوای بالاتر در شرایط حساسی قرار دارند و با خود ناخودآگاهت می توانی کارهای جالب زیادی انجام دهی. . به عنوان مثال، او همیشه خود را یک پرخور می دانست. و به این ترتیب، در طول یک روزه هشت روزه، درست قبل از خواب و درست پس از بیدار شدن.
در حالت خلسه دراز می کشید و فکر خویشتن داری در غذا خوردن را در ذهن خود می ساخت. او اعلام کرد که نتیجه این بوده است که از آن زمان تاکنون هیچ انگیزه ای برای پرخوری نداشته است. از این قبیل چیزهای کنجکاو بسیاری وجود دارد که ممکن است در مورد آنها در کتابهای یوگی ها و خداشناسان بخوانید – که در تجسمات قبلی روزه می گرفتند.
زمانی که من و شما در بالای درختان کنار دم خود تاب می خوردیم. اما من باید از یک آزمایش روزهداری که برای من فاجعهبار بود گزارش بدهم. قبلاً در این کتاب گفتم که چگونه توانسته ام بخش بزرگی از یک نمایشنامه را بنویسم[صفحه ۷۶]در حال روزه گرفتن اندکی بعد وارد نوشتن یک رمان جدید شدم و طبق معمول آنقدر به آن علاقه مند شدم که گرسنه نبودم.
گفتم روزه بگیرم و در وقت غذا خوردن و هضم غذا هم صرفه جویی کنم. بنابراین روزی شانزده ساعت یا بیشتر مینشستم و کار میکردم، گاهی اوقات شش ساعت بدون حرکت. بعد از دو یا سه روز از این مدت گرسنه بودم و چیزی می خوردم. اما خیلی هیجان زده بودم که نمی توانستم آن را هضم کنم، می گفتم: «به هر حال غذا بخور!» – و برای یک دوره دیگر کار ادامه می دهم.
من آن را برای حدود شش هفته ادامه دادم، و دستنوشته های وحشتناک زیادی به دستم رسید. اما متوجه شدم که بیست و پنج پوند گوشت را برداشته بودم و به حدی رسیده بودم که نمی توانستم کمی شیر گرم را هضم کنم. این را ذکر میکنم تا خواننده متوجه شود که چرا من به روزهداری نگاهی نابخردانه و مادی دارم. توصیه من این است.
که زیر آفتاب دراز بکشید و کتاب داستان بخوانید و مراقب جسم خود باشید و تمرینات روحی و عصبیت را تا پایان روزه رها کنید. اما با این همه، می دانم که روزی شعرهای بزرگی سروده خواهد شد، زمانی که شاعران ما به ترفند روزه داری دست یابند – و زمانی که شاعران ما آنقدر به کار خود اهمیت بدهند که حاضر باشند آن را از گوشت خود تغذیه کنند.
سالن رنگ مو در تهرانپارس : نکته مهم در مورد روزه این است که شما را تنظیم می کند[صفحه ۷۷]استاندارد جدید سلامت شما عادت کرده اید به نوعی نگران باشید. اما اکنون امکانات خود را کشف میکنید و پس از آن راضی نمیشوید تا زمانی که راهی برای حفظ آن حالت باکره معده که یکی دو ماه پس از یک روزه موفق است، بیابید. البته این باید به معنای تغییرات زیادی در زندگی شما باشد.
اگر واقعاً می خواهید آن را حفظ کنید. این به معنای ترک تنباکو و الکل و زندگی بیش از حد بی تحرک و اتاق های بخار گرم است. مهمتر از هر چیز، این به معنای دست کشیدن از خوردن خودسرانه است. من و همسرم چند سال پیش در یک آسایشگاه با یک خانم جوان بیمار آشنا شدیم که وضعیت بسیار ضعیفی داشت، کم خون و عصبی بود.
ما او را متقاعد کردیم که پنج یا شش روز روزه بگیرد و بعد از آن رژیم شیر بگیرد، در نتیجه او با آنچه که او به عنوان “لبخند، گودی، انحنا و چشمان روشن” توصیف کرد، به خانه خود در ویرجینیا بازگشت. او آنقدر مشتاق درمان بود که آن را برای تمام خانواده و دوستانش به کار برد. و مدتی بعد او برای همسرم گزارشی از ماجراهای او نوشت.
پس از مدتی متقاعد کردن، من از او اجازه گرفتم که نامه او را نقل کند، و همه اسامی را به درستی حذف کردم. راه خارداری را که روزه داران باید در این دنیا طی کنند، روشن می کند. [صفحه ۷۸] من سعی خواهم کرد در یک زمان بسیار محدود به شما بگویم که چه چیزی مرا در این خانه برده نگه می دارد.
متاهل من در سلامتی وحشتناکی است و همسر و نوزادش خوب نیستند. تقریباً خودم را خسته کردم تا آنها را خوب کنم، و در عین حال سعی کردم رشتههایی از وظایف اجتماعی را که مدتها نادیده گرفته شده بود، بردارم. مردم شروع کرده بودند به من «چسبیده» (اصطلاح مبتذل وحشتناک) خطاب میکردند.
سالن رنگ مو در تهرانپارس : بنابراین اگر نمیخواستم با همسران و دختران دوستان تجاری پدر و برادر دشمنی کنم، مجبور بودم به چند مهمانی بروم و مبلغی را که مدتها از آن غفلت شده بود، بپردازم. تماس می گیرد. من همه این کارها را انجام دادم و سپس تصمیم گرفتم که آقای و بچه اش (!) رو روزه گرفتم و بعد وای بر من— مجبور شدم دوباره پیادهشون کنم!