امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو مش دودی خاکستری
رنگ مو مش دودی خاکستری | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو مش دودی خاکستری را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو مش دودی خاکستری را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو مش دودی خاکستری : کلر، آگله، همه شما! عجله کن، شکار کن و پیدا کن!» تمام خانواده سر کار گذاشته شده اند. همه اعضای آن بسیار فعال شوند اما هیچ چیز مشخص نمی شود: سه ساعت می گذرد و هیچ یک از ما کاترپیلار را پیدا نکرده ایم.
رنگ مو : او محله را تا زمانی که آنچه را که می خواهد بیابد، جستجو می کند، یک سنگ مسطح کوچک کمی بزرگتر از دهانه سوراخ او. او این تخته را در آرواره های خود می برد و به عنوان دری موقت روی دهانه لانه می گذارد. فردا، وقتی از شکار برمی گردد، زنبور می داند چگونه خانه اش را پیدا کند که با این در سنگین امن شده است. او یک کاترپیلار فلج را که با پوست گردنش گرفته و بین پاهایش کشیده شده است، باز خواهد آورد.
رنگ مو مش دودی خاکستری
رنگ مو مش دودی خاکستری : با برخی از این دانه ها مانند بقیه رفتار نمی کند. او به جای پرواز و رها کردن آنها به دور از حیاط کار، آنها را پیاده برمی دارد و در نزدیکی لانه خود می گذارد. او استفاده خاصی از آنها دارد. وقتی خانه اش کنده می شود، او به این تپه کوچک سنگ نگاه می کند تا ببیند آیا سنگی برای او وجود دارد یا خیر. اگر وجود نداشته باشد.
او تخته ای را که دقیقاً شبیه سایر سنگ های کوچک اطراف است و او به تنهایی قادر به شناسایی آن است، بلند می کند. او بازی را تا ته چاهش رها می کند، تخم می گذارد و خانه را برای همیشه می بندد با جارو کردن تمام زباله هایی که او در نزدیکی خود نگه داشته است. زنبور شنی مودار نوع خاصی از شکار را شکار می کند، نوعی کاترپیلار بزرگ به نام کرم خاکستری، که بیشتر زمان خود را در زیر زمین می گذراند.
سپس او چگونه آن را به دست می آورد؟ خواهیم دید. یک روز از پیاده روی برمی گشتم که دیدم زنبور شنی مودار در پای یک دسته آویشن بسیار شلوغ است. من بلافاصله روی زمین، نزدیک به جایی که او کار می کرد، دراز کشیدم. حضور من زنبور را نترساند. در واقع، او آمد و برای لحظه ای روی آستین من نشست، تصمیم گرفت که ملاقات کننده او بی ضرر است، زیرا او حرکت نمی کند.
و به سمت دسته آویشن خود بازگشت. بهعنوان یک صحنهباز قدیمی، میدانستم چه چیزی این رام بودن به این معنی بود: زنبور آنقدر شلوغ بود که نمی توانست در مورد من اذیت شود. او آمد و برای لحظه ای روی آستین من نشست حشره زمین را در پای گیاه، جایی که ریشه به ساقه میپیوندد، خراشید، ریشههای باریک علف را بیرون کشید و سرش را زیر کلوخهای کوچکی که بلند کرده بود فرو برد.
او با عجله به این طرف و آن طرف دور آویشن دوید و به هر شکافی نگاه کرد. او برای خودش لانه حفر نمی کرد، بلکه در حال شکار بازی پنهان شده در زیر زمین بود. او مانند سگی بود که می خواهد خرگوش را از سوراخش بیرون بیاورد. در حال حاضر، هیجان زده از اتفاقی که بالای سرش می افتاد، یک کرم خاکستری بزرگ تصمیم گرفت که لانه خود را ترک کند و به روشنایی روز بیاید.
رنگ مو مش دودی خاکستری : که حل شد او: زنبور بلافاصله در محل قرار گرفت، او را با پوست گردنش گرفت و با وجود انقباضاتش، او را محکم نگه داشت. زنبور که بر پشت هیولا نشسته بود، شکم خود را خم کرد و عمداً، بدون عجله، مانند یک جراح باهوش، نیش لانست خود را به سطح پشتی هر یک از حلقهها یا بخشهای قربانی، از اول تا آخر فرو برد. حلقه ای بدون ضربه چاقو باقی نمانده است.
همه، چه با پا و چه بدون پا، به ترتیب، از جلو به عقب برخورد می شدند. یک کرم خاکستری بزرگ تصمیم گرفت که لانه خود را ترک کند و به نور روز بیاید مهارت زنبور باعث می شود علم از حسادت سبز شود! او به طور غریزی چیزی را می داند که مرد به سختی می داند. او سیستم عصبی قربانی خود را می داند و دقیقاً به چه مراکز عصبی ضربه بزند تا بدون اینکه آن را بکشد، بی حرکت شود.
او این دانش را از کجا دریافت می کند؟ از قدرتی که بر جهان حکومت می کند و نادانان را با قوانین الهام خود هدایت می کند. من در مورد برخورد دیگری از یک زنبور شنی با یک کرم خاکستری که شاهد آن بودم به شما خواهم گفت. در ماه مه بود، زمانی که من یک زنبور شنی را دیدم که در مسیری هموار و سخت، آخرین بار از چنگک را به لانهاش میبرد.
رنگ مو مش دودی خاکستری : او احتمالاً کاترپیلار خود را فلج کرده بود و در حالی که در ورودی را آماده می کرد، آن را در چند متری خانه رها کرده بود. در نهایت، غار به اندازهای گشاد است که شکار بزرگ را بپذیرد. به جستجوی اسیر خود می رود. او به راحتی آن را پیدا می کند. این یک کرم خاکستری است که روی زمین افتاده است: اما افسوس که مورچه ها نیز آن را یافته اند. آنها قبلاً به آن حمله کرده اند.
زنبور اکنون تمسخر می کند آی تی. او کاری با کرمی که باید با مورچه ها به اشتراک بگذارد، نخواهد داشت. راندن آنها غیرممکن است. به ازای هر فرستاده شده به سمت راست، ده نفر به حمله باز می گردند. بنابراین به نظر می رسد که زنبور فکر می کند. زیرا او به شکار خود ادامه می دهد، بدون اینکه درگیر نزاع بی فایده ای شود.
او خاک را در شعاع ده فوتی از لانه، با پای پیاده، کم کم، بدون عجله کاوش می کند. او با آنتن خمیده اش مانند کمان، مدام به زمین ضربه می زند. نزدیک به سه ساعت، در گرمای خورشید، جستجوی او را تماشا می کنم. یافتن یک کرم خاکستری برای زنبوری که درست در همان لحظه به آن نیاز دارد، چه چیز دشواری است! برای انسان سخت نیست.
رنگ مو مش دودی خاکستری : من برنامه دارم می خواهم به زنبور کرمی بدهم تا ببینم چگونه او را فلج می کند. فاویر، دوست سرباز قدیمی من، آنجاست و مشغول باغبانی است. او را صدا می زنم: سریع بیا اینجا. من مقداری کرم خاکستری می خواهم!» موضوع را برایش توضیح می دهم. یکدفعه می فهمد و به جستجو می رود. پای کاهوها را حفر می کند، میان تخت های توت فرنگی می تراشد.
مرزهای زنبق را بررسی می کند. من چشمان تیزبین و هوش او را می شناسم. من به او اطمینان کامل دارم. در همین حال زمان می گذرد. “خب فاویر؟ آن کرم خاکستری کجاست؟» “من نمی توانم یکی را پیدا کنم، قربان.” “زحمت! پس شما دیگران به کمک بیایید!