بیشتر
رنگ مو خاکستری و مشکی : پاسخ بالیاژ مو داد: “متشکرم.” بیلینا با صدای تندش گفت: «پس بیاین همه به نوم کینگ برگردیم و ببینیم او برای خودش چه میگوید.» بنابراین آنها به سمت ورودی حرکت آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند.
مو : همانطور که از کنار یک میز کم ارتفاع رد کراتینه مو شد، ملخ سبز کوچکی توجه او را جلب بیبی لایت مو کرد و بیلینا فوراً به آن هجوم آورد و آن را در صورت تیز خود فرو برد. زیرا ملخ ها غذای مورد علاقه مرغ ها لایت و هایلایت مو هستند و معمولاً باید به سرعت آنها را قبل از پریدن از آن ها گرفت. شاید به راحتی پایان اوزمای اوز پروتئین تراپی مو بود، اگر او یک ملخ واقعی به جای یک زمرد پروتئین تراپی مو بود. اما بیلینا ملخ را سخت و بیجان یافت، و با مشکوک کراتینه مو شدن به اینکه خوردن آن خوب نیست.
رنگ مو خاکستری و مشکی
رنگ مو خاکستری و مشکی : مرغ پاسخ بالیاژ مو داد: «به هیچ وجه. “اجازه ندهید وضعیت آنها شما را ناراضی الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند، خانم، زیرا من به زودی آنها را ازدحام خواهم بیبی لایت مو کرد تا به طور طبیعی مثل همیشه شما را اذیت و نگران کنند. اگر می خواهید با من بیایید، و من به شما نشان خواهم بالیاژ مو داد که چگونه زیبا به نظر می رسند.” او از جای خود به پایین پرواز بیبی لایت مو کرد و به اتاق بعدی رفت و ملکه نیز به دنبالش رفت.
بهجای اینکه اجازه دهد در گلویش بلغزد، سریع آن را رها بیبی لایت مو کرد. او با خود زمزمه بیبی لایت مو کرد: “شاید بهتر می دانستم، زیرا در جایی که علف وجود نرنگ مو دارد ملخ زنده وجود نرنگ مو دارد. این احتمالاً یکی از دگرگونی های پادشاه رنگ مو است.” لحظه ای بعد او به یکی از زیور آلات بنفش نزدیک کراتینه مو شد و در حالی که ملکه با کنجکاوی او را تماشا می بیبی لایت مو کرد، مرغ طلسم شاه نوم را شکست و دختری شیرین چهره که موهای طلایی اش در ابری روی شانه هایش افتاده پروتئین تراپی مو بود.
در کنار آنها ایستاد. “ایوانا!” ملکه فریاد زد: “ایوانای خودم!” و دختر را به آغوشش بست و صورتش را با بوسه پوشاند. بیلینا با رضایت گفت: “اشکال نرنگ مو دارد.” “آیا من حدس زن خوبی لایت و هایلایت مو هستم خوب، حدس می زنم!” سپس دختر دیگری را که ملکه او را اوروز خطاب می بیبی لایت مو کرد و پس از آن پسری به نام اواردو را که از برادرش اورینگ بزرگتر پروتئین تراپی مو بود، افسون بیبی لایت مو کرد. در واقع، مرغ زرد ملکه خوب را برای مدتی در آغوش کشید.
فریاد زد تا اینکه پنج شاهزاده خانم و چهار شاهزاده که همه به جز تفاوت اندازه بسیار شبیه هم پروتئین تراپی مو بودند، پشت سر هم در کنار مادر شادشان ایستادند. شاهزاده خانم ها اوانا، اوروزه، اولا، اویرن و اودنا نام داشتند، در حالی که شاهزاده ها اوروب، اوینگتون، اواردو و اورولند پروتئین تراپی مو بودند. از میان این افراد، اواردو بزرگتر پروتئین تراپی مو بود و تاج و تخت پدرش را به ارث میبرد و پس از بازگشت به کشور خود، تاجگذاری میبیبی لایت مو کرد.
رنگ مو خاکستری و مشکی : او جوانی قبر و آرام پروتئین تراپی مو بود و بدون شک بر قوم خود عاقلانه و با عدالت حکومت می بیبی لایت مو کرد. بیلینا که تمام خانواده سلطنتی ایو را به شکل مناسب خود بازگرداند، اکنون شروع به انتخاب زیور آلات سبزی بیبی لایت مو کرد که دگرگونی های مردم اوز پروتئین تراپی مو بود. او برای یافتن اینها مشکل چندانی نداشت، و خیلی زود تمام بیست و شش افسر و همچنین سرباز خصوصی دور مرغ زرد جمع کراتینه مو شدند و با شادی آزادی خود را به او تبریک گفتند.
سی و هفت نفری که اکنون در اتاقهای قصر زنده پروتئین تراپی مو بودند، به خوبی میدانستند که آزادی خود را مدیون زیرکی مرغ زرد لایت و هایلایت مو هستند، و صمیمانه از او تشکر میآمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند که آنها را از جادوی شاه نوم نجات بالیاژ مو داد. بیلینا گفت: “حالا، من باید اوزما را پیدا کنم. او مطمئناً اینجرنگ مو است، جایی، و البته سبز رنگ مو است، از اوز رنگ مو است. پس به اطراف نگاه کنید، ای سربازان احمق، و در جستجوی من به من کمک کنید.
با این حال، برای مدتی، آنها نتوانستند چیزی بیشتر از سبز را کشف کنند. اما ملکه که همه 9 فرزندش را یک بار دیگر بوسیده پروتئین تراپی مو بود و اکنون میتوانست زمانی را برای علاقهمند کراتینه مو شدن به اتفاقات پیدا الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند، به مرغ گفت: “شاید، دوست مهربان من، این ملخ رنگ مو است که شما به دنبال او لایت و هایلایت مو هستید.” “البته این ملخ رنگ مو است!” بیلینا فریاد زد. “من اعلام می کنم، من تقریباً به اندازه این سربازان شجاع احمق لایت و هایلایت مو هستم.
اینجا منتظر من باشید، من برمی گردم و آن را دریافت می کنم.” بنابراین او به اتاقی رفت که ملخ را دیده پروتئین تراپی مو بود، و در حال حاضر اوزمای اوز، مثل همیشه دوست داشتنی و شیک، وارد کراتینه مو شد و به ملکه ایو نزدیک کراتینه مو شد و به او سلام بیبی لایت مو کرد، همانطور که یکی از شاهزاده خانم زاده به دیگری سلام می الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند. “اما دوستان من، مترسک و مرد حلبی کجا لایت و هایلایت مو هستند؟” از دختر حاکم پرسید که چه زمانی این محبت ها رد و بدل کراتینه مو شده رنگ مو است.
رنگ مو خاکستری و مشکی : بیلینا پاسخ بالیاژ مو داد: “من آنها را شکار می کنم.” مترسک طلای جامد رنگ مو است، و تیکتوک هم همینطور؛ اما من دقیقاً نمیدانم مرد چوبدار حلبی چیست، زیرا شاه نوم گفت که او به چیزی خندهدار تبدیل کراتینه مو شده رنگ مو است. اوزما مشتاقانه به مرغ در جستجوی او کمک بیبی لایت مو کرد و به زودی مترسک و مرد ماشینی که زیورآلاتی از طلای درخشان پروتئین تراپی مو بودند، کشف و به شکل های معمول خود بازگردانده کراتینه مو شدند.
اما، هر چقدر که ممکن رنگ مو است جستجو کنید، در هیچ جا نتوانستند زیورآلات خندهداری را پیدا کنند که ممکن رنگ مو است دگرگونی مرد چوبدار حلبی باکراتینه مو شد. اوزما در نهایت گفت: «تنها یک کار را می توان انجام بالیاژ مو داد، و آن این رنگ مو است که به پادشاه نوم برگردیم و او را ملزم کنیم که به ما بگوید چه بر سر دوستمان آمده رنگ مو است». بیلینا پیشنهاد بیبی لایت مو کرد: «شاید این کار را نالناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند.
اوزما با قاطعیت گفت: “او باید”. “پادشاه با ما صادقانه رفتار نبیبی لایت مو کرده رنگ مو است، زیرا او در زیر نقاب انصاف و سرشت نیک همه ما را به دام انداخت و اگر دوست خردمند و باهوش ما، مرغ زرد، راهی برای نجات ما پیدا نمی بیبی لایت مو کرد، ما برای همیشه مسحور می کراتینه مو شدیم.” مترسک گفت: “شاه یک شرور رنگ مو است.” شخص خصوصی با لرز گفت: خنده او از اخم یک مرد دیگر بدتر رنگ مو است.
رنگ مو خاکستری و مشکی : خاطرنشان بیبی لایت مو کرد: “من فکر می بیبی لایت مو کردم که او بسیار صادق رنگ مو است، اما من اشتباه می بیبی لایت مو کردم.” “افکار من درست رنگ مو است، اما اگر گاهی اوقات اشتباه کنند یا به درستی کار نکنند، تقصیر اسمیت و تین کر رنگ مو است.” اوزما با مهربانی گفت: “اسمیت و تینکر کار بسیار خوبی از تو ساخته اند.” “من فکر نمی کنم آنها را باید سرزنش بیبی لایت مو کرد اگر شما کاملاً کامل نیستید.”
آراگل گفت:
۱۰۲***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۲۲:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
نیلوفر گفت:
۴۱۵***۰۹۱۴-۵
در ساعت ۱۹:۵۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
یعقوبی گفت:
۲۷۸***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۱۲:۰۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۰۵
شبنم گفت:
۷۵۷***۰۹۱۲-۶
در ساعت ۲۳:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
آیناز گفت:
۶۷۰***۰۹۰۳-۱
در ساعت ۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۸
رویا گفت:
۹۱۱***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۸:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
رضایی گفت:
۵۹۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۶:۰۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
باران گفت:
۱۰۱***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۱۷:۲۷
در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۱۰
توفیقی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۲
در ساعت ۱۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۷
بهار گفت:
۰۹۸***۰۹۱۲-۸
در ساعت ۲۳:۳۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۱۴
پرنیا گفت:
۳۰۳***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۲:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۰
رها گفت:
۶۰۸***۰۹۳۶-۷
در ساعت ۱۵:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۱۴
پانیذ گفت:
۳۷۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۱۹:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۰۹
نیکی گفت:
۱۹۴***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۶:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۲۶
پریا گفت:
۵۹۵***۰۹۱۲-۴
در ساعت ۲۱:۰۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۸
پرستو گفت:
۸۹۱***۰۹۳۵-۶
در ساعت ۱۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۶
تامیلا گفت:
۲۹۵***۰۹۱۲-۷
در ساعت ۱۲:۲۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۰
دریا گفت:
۱۱۱***۰۹۰۲-۲
در ساعت ۱۸:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۸
درسا گفت:
۱۴۶***۰۹۳۸-۶
در ساعت ۱۳:۵۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۳
نیلوفر گفت:
۸۰۴***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۵:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۸
ساحل گفت:
۰۷۸***۰۹۳۵-۷
در ساعت ۲۳:۴۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۲
مری گفت:
۷۴۷***۰۹۱۴-۴
در ساعت ۸:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۷
دل آرا گفت:
۶۳۹***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۲۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۳
مینا گفت:
۸۴۳***۰۹۱۲-۰
در ساعت ۵:۲۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۶
رزا گفت:
۰۰۶***۰۹۳۷-۷
در ساعت ۸:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
سارا گفت:
۶۹۶***۰۹۹۲-۳
در ساعت ۱۲:۵۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
رها گفت:
۲۹۴***۰۹۱۸-۶
در ساعت ۱۶:۳۱
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۹
جواهریان گفت:
۶۱۱***۰۹۱۱-۱
در ساعت ۲:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲
ساناز گفت:
۲۲۰***۰۹۹۰-۲
در ساعت ۱۷:۵۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۲۲
شمیم گفت:
۴۱۴***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۲:۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۳
شایلی گفت:
۰۳۰***۰۹۳۳-۹
در ساعت ۱۴:۱۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۵
عسل گفت:
۱۳۶***۰۹۹۱-۶
در ساعت ۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۹
نیلی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۴
در ساعت ۱۳:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۳۰
غزل گفت:
۲۳۱***۰۹۱۴-۸
در ساعت ۱:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۵
هانیه گفت:
۲۷۸***۰۹۳۰-۴
در ساعت ۱۵:۴۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۴
فرگل گفت:
۱۸۰***۰۹۱۵-۹
در ساعت ۱۱:۱۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۳
نیکزاد گفت:
۸۲۱***۰۹۳۹-۸
در ساعت ۱:۱۷
در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۱۰
رژین گفت:
۹۴۵***۰۹۳۹-۰
در ساعت ۲۰:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۱۸
کاترین گفت:
۷۱۰***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۲:۳۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۵
کیانلو گفت:
۲۹۴***۰۹۱۳-۲
در ساعت ۱۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱۷
کیمیا گفت:
۹۹۲***۰۹۳۷-۴
در ساعت ۶:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱
گندم گفت:
۶۲۲***۰۹۰۵-۳
در ساعت ۱۲:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۹
مهگل گفت:
۴۵۹***۰۹۳۵-۸
در ساعت ۱۵:۵۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۸
نگین گفت:
۶۷۱***۰۹۱۲-۵
در ساعت ۲۳:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۱۶
ویدا گفت:
۴۰۸***۰۹۱۱-۵
در ساعت ۱۱:۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۳
خاطره گفت:
۳۰۵***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۳:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۱/۸