سالن زیبایی تهران

سالن زیبایی تهران

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی قصر صدف شعبه نازی آباد

    سالن زیبایی قصر صدف شعبه نازی آباد : ناگهان تازیانه تیز حاضر در گوشش می ترکد و سرما به مغزش می زند و او را به عمل برمی انگیزد. بلند می شود، پالتوی ژنده پوشی به تن می کند، از در بیرون می رود و از هفت پله پایین می آید. او مستقیماً با نان و پنیر، پیچیده شده در یک روزنامه قدیمی برمی گردد. دوباره می نشیند و غذا را می بلعد که طعم شهد خدایان دارد. رنگ مو : ستاره از شکاف به پایین نگاه می کند و با همدردی آسمانی چشمک می زند، زیرا مرد مبارزه طولانی…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی قصر صدف

    سالن زیبایی قصر صدف : کاتلین آنقدر عاقل بود که نمی توانست او را سرزنش کند. او سعی کرد همجنسگرا و شاد باشد، اگرچه تغییر در فرگوس قلب او را بسیار غمگین کرد. دوباره روز بعد، و یک بار دیگر روز بعد، اما یک بار، او را با وسوسه کم ابرو که تغییر ایجاد کرده بود دید. روز به روز فرگوس کثیف و رنگ پریده می شد. چهره زمانی شاد و خندان او خشن و متفکر شد. رنگ مو : او به ندرت با کسی صحبت می کرد، و یک بار که آقای اومالی یک اسکون بزرگ از بشکه ای…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی ثمین رضایی

    سالن زیبایی ثمین رضایی : او در عذاب تشنگی سرگردان بود که دید تکه‌ای یخ به بزرگی یک نارگیل از واگن یخ افتاد. او آن را در هر دو دستش گرفت و خود را پشت انبوهی از الوار پنهان کرد. با چشمانی خون آلود و دستان لرزان، یخ را با حرص مکید. پس از آن او یک کوزه آب در فروشگاه پشت چند بشکه زیر پیشخوان نگه داشت، و وقتی کسی نگاه نمی کرد. رنگ مو : خم می شد، و کوزه را بالا می گرفت، اجازه می داد چیزهای نفرین شده ای که نور چشمان تاریک کاتلین را به…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی ثریا اسپری

    سالن زیبایی ثریا اسپری : داستانی برای مردان این داستان کوچک برای زنانی که آن را می خوانند ناامید کننده خواهد بود. همه آنها خواهند گفت: “من چیزی در آن نمی بینم.” احتمالا چیز زیادی نیست. خانم جسامین در هیوستون زندگی می کند. شما می توانید هر روز با هر تعداد خانمی که در خیابان اصلی قدم می زنند ملاقات کنید که بسیار شبیه او هستند. رنگ مو : او به هیچ وجه معروف یا خارق العاده نیست. او خانواده خوبی دارد، شرایط متوسطی دارد و در خانه خودش زندگی می کند. من او را یک زن معمولی می نامم…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن آرایش مریم رئوف

    سالن آرایش مریم رئوف : با عجله کلاه و شنلش را پوشید و گفت: حالا بچه های خوبی باشید تا من برگردم.» سپس بیرون رفت، در را قفل کرد و با عجله نزد خانم فلاتر رفت. این همه است. ( هوستون دیلی پست ، صبح یکشنبه، ۱۵ دسامبر ۱۸۹۵.) چگونه او در شنا شد هیچ زوجی شادتر از جورج دبلیو سنت بیبز و همسرش در تمام هوستون وجود نداشت، قبل از اینکه سایه وسوسه کننده از راه آنها عبور کند. رنگ مو : قابل توجه است که چگونه یک وسوسه کننده همیشه بالا می آید تا سایه اش بر سر…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبای مریم رئوف

    سالن زیبای مریم رئوف : آنها در اثر تراشیدن گردن در جهت اشتباه ایجاد می شوند. گاهی اوقات ویسکی باعث می شود آنها به این روش عمل کنند. ویسکی چیز وحشتناکی است. آیا آن را می نوشید؟» مرد پست فقط یک چشم از تمام ویژگی‌هایش با کف پوشانده شده بود و سعی می‌کرد حالت جذابی را که حاکی از نفی بود به این اپتیکال بیافزاید. رنگ مو : اما آرایشگر برای او خیلی سریع عمل کرد و با یک ضربه ماهرانه برس چشم را با صابون پر کرد. آرایشگر ادامه داد: برادرم بیل مشروب می خورد. او می‌توانست بیشتر از…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رئوف نظرات

    سالن زیبایی مریم رئوف نظرات : و جالب‌ترین قسمت آن این است که بعد از اینکه دکتر تمام داروهای دکتر دیگر را از مرده بیرون آورد، چشمانش را باز کرد، روی تخت بلند شد و یک استیک و سیب‌زمینی خواست. این باعث عصبانیت پزشک خانواده شد و او و دکتر با پمپ معده با هم درگیر شدند. رنگ مو : از پله ها افتادند و قفسه کلاه را تکه تکه کردند. “و مرد شما که سم خورده بود چطور؟” مرد پست با ترس پرسید. “به او؟” آرایشگر گفت: “البته چرا او مرد، اما او با یکی از زیباترین اصلاح هایی…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رئوف قیمت

    سالن زیبایی مریم رئوف قیمت : من از شما نمی خواهم که حرف من را قبول کنید. می تونم ثابتش کنم. آیا آن لیوان آبی را روی قفسه، سومی از سمت راست می بینید؟ خب، این لیوانی است که آن روز با خودم حمل کردم. رنگ مو : من حدس می‌زنم که اکنون آن را باور خواهید کرد.» آرایشگر ادامه داد: «صحبت از سرهای طاس»، اگرچه هیچ کس کلمه ای در مورد سرهای کچل نگفته بود، «من را به یاد می آورد که چگونه یک مرد یک بار در هیوستون، روی من بازی کرد. سالن زیبایی مریم رئوف قیمت سالن…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رئوف آدرس

    سالن زیبایی مریم رئوف آدرس : و آقای پلانکت قرار بود شنبه به شهر بیاید و گواهینامه خود را به من بدهد تا روی طفره ها و بخشنامه های تبلیغاتی چاپ کنم که می خواستم با آن کشور را سیل کنم. “من در اتاقی منتظر بودم که حدود ساعت ۱۱ صبح روز شنبه تونیکم را مخلوط کردم که در باز شد و آقای پلانکت وارد شد. او بسیار هیجان زده و بسیار عصبانی بود. رنگ مو : او فریاد زد: «اینجا را نگاه کن، چیزهای جهنمی تو چیست؟» او کلاهش را از سر برداشت و سرش مثل یک تخم مرغ…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما تهران

    سالن زیبایی مریم رهنما تهران : باران. رژه خیابانی در ساعت ۱۰ بهترین رژه در هیوستون بود. راهپیمایی نزدیک به بیست دقیقه از نقطه مشخصی گذشت. قفس‌ها جدید بودند و اسب‌ها، مخصوصاً، نمونه‌های باشکوهی در نوع خود بودند. حیواناتی که به نمایش گذاشته شده بودند به طور معمول در شرایط خوبی بودند و برخی از آنها نقش جانوران وحشی خود را به کمال می رساندند. رنگ مو : با این حال، شیرها پیر به نظر می رسیدند و صرفاً شکسته های پادشاه حیوانات بودند. مردی که با آنها در قفس بود و آنها را با چشم عقابی خود پایین می…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما ادرس

    سالن زیبایی مریم رهنما ادرس : سپس پس از تشنج کردن حضار با ایستادن روی پای دیگر، بازنشسته شد. برای آن احساس خستگی، اوتا، تنها دلقک خانم را ببینید. مردی که ظاهراً از خیابان در سمت سالن بالا آمده بود، به نمایش کناری رفت و به نظر مجذوب مرد خالکوبی شده اهل بورنئو بود که طرح‌های زینتی بسیار متنوعی مانند گل رز، مناظر، دختران باله، کشتی‌ها به نمایش گذاشت. رنگ مو : و غیره. او گفت: «خانم ها، آقایان، بیایید این پدیده بزرگ. همیشه می خواستم پیشرهای زنده را ببینم. آنها را در همه جا تنظیم کنید. لذت من.» مرد…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما کجاست

    سالن زیبایی مریم رهنما کجاست : من همچنین یک رئیس بزرگ هستم. ویگوام من آنجا پایین است» (با اشاره ای برازنده به سمت جنوب غربی اشاره می کند) – «من تازه از کشتن قبیله گو-گوها برگشته ام. شاید نشنیده باشید، فرماندار، که گربه برگشته است.» فرماندار کارور دست ماساسویت را گرفت و گفت: “خوش آمدید، سه بار به قاره تازه کشف شده ما خوش آمدید، آقا. سرهنگ وینتروپ، دستت را به آقای ماساسویت بده. رنگ مو : سرهنگ وینتروپ گفت: “من مال خودم را نگه می دارم و اگر برای تو یکسان است، با او معامله دیگری می کنم.” ماساسویت…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما نظرات

    سالن زیبایی مریم رهنما نظرات : زنی سیاه پوش با پسری پنج ساله در گوشه ای می نشیند، دلگیر و تنها. برخی از سرگردان های بی هدف وارد اتاق می شوند و در اتاق پرسه می زنند و دوباره بیرون می روند. در اتاق انتظار مردان زندگی بیشتری وجود دارد. ماموران دپو با لباس فرم با فانوس به سرعت از آنجا عبور می کنند. مسافران روی نیمکت ها غر می زنند. رنگ مو : سیگار می کشند، می خوانند و گپ می زنند. از وزوز صداها می توان تکه هایی از کلمات متصل را گرفت که چیزی شبیه به این…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما

    سالن زیبایی مریم رهنما : فهمیدی پسر پیر؟ از مرد دماغی می پرسد. “مادبزرگت را بگیر!” مرد ترش غرغر می کند. «آن رید همکار، بزرگترین دروغگوی آمریکاست. فلر از مین آن را دریافت کرد. من از این روز به بعد یک پوپولیست هستم. جیمی قیمت یک تادی را گرفتی؟» موتور می ایستد و پف می کند. جمعیت به تدریج پراکنده می شوند، دو تا سه نفر و بزرگتر از درهای اتاق انتظار پراکنده می شوند. رنگ مو : مأموران دپو در میان مردم هجوم می آورند و راه خود را پیش می برند. یک ترمزدار از ماشینش بیرون می‌آید و…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مریم رهنما

    سالن زیبایی مریم رهنما : یک روز عصر در اتاق موسیقی طبقه دوم عمارت بودم و روی دوست‌داشتنی‌ترین آهنگ شوبرت که اوبری دوور وارد شد. اخیراً به دلیل هوس عجیبی، در لباس پوشیدنش دقت بیشتری کرده بود. امروز عصر او پیراهنی پوشیده بود که از جلو باز شده بود و استخوان یقه بزرگ خود را به نمایش می گذاشت و یک ژاکت دودی مخملی مشکی که با قیطان طلایی در طرحی فانتزی تزئین شده بود. رنگ مو : روی دستانش دستکش های بچه گانه سفید بود، و متوجه شدم که پاهایش را که کاملاً از پوشیدن کفش روی آن امتناع…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مونا یزدانی اینستاگرام

    سالن زیبایی مونا یزدانی اینستاگرام : او یک تکه تنباکوی دراز را از یک گیرنده کارت نقره ای بیرون کشید و جویدنش را گاز گرفت. “آیا افراط می کنی؟” او با لبخند پرسید. سرم را تکان دادم. “اچ–الان تو اینطور نیستی!” او پاسخ داد. درست در آن زمان اسبی به سمت ایوان – یا به قولی که در تگزاس آن را گالری می نامند – هجوم آورد و شخصی پیاده شد و وارد اتاق شد. رنگ مو : من هرگز اولین نگاهم به را فراموش نمی کنم. او کاملاً هفت فوت قد داشت و صورتش کامل بود. این تصویر مطلق…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مونا یزدانی تهران

    سالن زیبایی مونا یزدانی تهران : علم چیزی شبیه به آن را توصیف نمی کند. من آن را به نام تو خواهم خواند و نام تو به شهرت ابدی خواهد رفت. فقط از طریق میکروسکوپ نگاهی بیندازید.” همسرش یک چشمش را بست و به داخل سیلندر نگاه کرد. “چیزهای گرد کوچک خنده دار، اینطور نیست؟” او گفت. “آیا آنها به سیستم آسیب رسانده اند؟” “مرگ حتمی یکی از آن ها را در مجرای گوارش خود بیاورید و دیگر از بین می روید. رنگ مو : امشب می‌خواهم به لندن لنست و آکادمی علوم نیویورک بنویسم. ما آنها را چه بنامیم،…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی مونا یزدانی غرب تهران

    سالن زیبایی مونا یزدانی غرب تهران : سر و صدای قابل توجهی در جریان بود. به راحتی وارد شدم و به اطراف نگاه کردم. سرمقاله ۵۰ دلاری من در گوشه ای با نیمی از صندلی در دستانش بود و مردانه از خود در برابر نصاب شورای شهر دفاع می کرد. او سه تا از آنها را گذاشته بود و مبارزه بزرگی انجام می داد. رنگ مو : سردبیر شهر روی زمین دراز کشیده بود و چهار مرد روی او نشسته بودند و یک آلمانی درشت هیکل و عصبانی سعی می کرد با یک تکه لوله گاز ویراستار نمایشی را از…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی ملکه شهرک ولیعصر

    سالن زیبایی ملکه شهرک ولیعصر : من سردبیر بودم و قرار بود به کارکنان کارگردانی، انتقاد و راهنمایی کنم. «من نیروهای قدیمی را مرخص کردم و پس از یک ساعت آموزش، کارکنان جدیدم را از وظایف خود رها کردم. اکثر آنها با افتخارات عالی در کالج فارغ التحصیل شده بودند و از خانواده‌های ثروتمندی بودند. رنگ مو : که می‌توانستند برای مزیت فوق‌العاده ورودشان به مدرسه عملی روزنامه‌نگاری بینکلی هزینه خوبی بپردازند. «وقتی کارکنان، مشتاق و مضطرب، برای انجام وظایف متعدد خود پراکنده شدند. من با لبخند رضایت به صندلی چرخان خود تکیه دادم. در اینجا درآمدی معادل ۱۴۰۰ دلار…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی ملکه شهرک گلستان

    سالن زیبایی ملکه شهرک گلستان : اگر فقط بتوان به آن رسید. ( هوستون دیلی پست ، صبح یکشنبه، ۱۹ آوریل ۱۸۹۶.) مدرسه عملی روزنامه نگاری بینکلی بعدازظهر سه‌شنبه گذشته مردی ژنده‌پوش و بدنام در گوشه‌ای از خیابان اصلی دیده شد. چند نفری که فرصت داشتند برای بار دوم از خیابان عبور کنند، او را در بازگشت دیدند که هنوز آنجا ایستاده است. انگار منتظر کسی بود. رنگ مو : سرانجام مرد جوانی از پیاده رو پایین آمد و مرد ژنده پوش بدون اینکه حرفی بزند به سمت او آمد و او را درگیر جنگی شدید کرد. مرد جوان تا…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی ملکه در شهرک گلستان

    سالن زیبایی ملکه در شهرک گلستان : سعادت آرام و مقدسی از چهره‌اش مثل دمی می‌درخشید. دوستش گفت: «به نام بهشت، چه چیزی تو را به اینجا رساند تا خودت را برای همیشه از دنیا دفن کنی. چرا دوستان و خوشی‌هایت را رها کردی تا روزهایت را در این مکان دلخراش بگذرانی؟» راهب گفت: گوش کن و من به تو خواهم گفت. اکنون بسیار خوشحالم و به وجد آمده ام. رنگ مو : من به هدف آرزوهایم رسیده ام. به این لباس نگاه کن.» او با غرور به ردای تیره و شدیدی که در چین‌های زیبا از کمرش به پایین…

  • بهترین سالن زیبایی

    آرایشگاه یگانه آرا خانی آباد نو

    آرایشگاه یگانه آرا خانی آباد نو : می بینید که من اصلاً قرار نیست اینجا باشم. ” گفتم: «البته که نه. “در واقع، من باور نمی کنم که شما اینجا باشید. چنین چیزهایی در زندگی واقعی اتفاق نمی افتد. رنگ مو : پیشنهاد کرد: “خب، اول یک چای دیگر بخور.” صبر کردم تا لیوان را پر کرد و بعد از او سوالی پرسیدم. گفتم: «حالا می‌خواهم حقیقت را به من بگویی». “اگر من با اشتباه وارد اینجا نشده بودم، تا کی قرار بود در جزیره بمانید؟” او یک لحظه تردید کرد. “واقعیت!” محکم تکرار کردم او اعتراف کرد: «سه روز…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی یاس

    سالن زیبایی یاس : او با مهارت و جسارت فوق‌العاده‌ای با کشتی کوچک سه تنی خود را به حرکت درآورد. و با چاشنی کار با قایق‌های کوچک، متوجه شدم در مقابل حریفی قرار می‌گیرم که تحصیلاتش به اندازه تحصیلات من کامل بود. همه چیز بسیار شاد بود، اما فکر می کنم عصرها بهترین بخش بودند. ما همیشه شام ​​را بیرون از کلبه می خوردیم. رنگ مو : که من تقریباً نیمی از محتویات همپرم را به آن منتقل کرده بودم. با کمک اینها و مهارت خیره کننده آستارت با «پریموس»، ما به همان اندازه غواصی مجلل پیش می رفتیم، و…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی یاسمینا در بلوار فردوس

    سالن زیبایی یاسمینا در بلوار فردوس : اگر من فقط مقداری بدهی، هرچند مبهم، داشتم، حداقل می توانستم آن را پیگیری کنم. اما آستارت از من دور شده بود و خودش را مثل همیشه یک راز باقی گذاشت. جدا از شانس محض، به نظر می رسید تنها شانس من برای یافتن او در ردیابی پنگوئن باشد . او به من گفته بود که دومی را استخدام کرده است. رنگ مو : اما مسائلی که من از آنها چیزی نمی دانستم کی و از چه کسی بود. با این حال، قایق یک قایق است، و هر قایق‌باز یا قایق‌بازی که در…

  • بهترین سالن زیبایی

    سالن زیبایی یاسمینا در فلاح

    سالن زیبایی یاسمینا در فلاح : پارکز به من می گوید آنقدر بزرگ و سیاه شده ام که هیچ کس مرا نمی شناسد. پارکس که هنوز کنار در ایستاده بود، نوعی زمزمه ی توهین آمیز کرد و لیدی بولسترود با خنده مرا به آرامی به سمت عقب هل داد و روی صندلی گذاشت. “بنشین!” او گفت. “بشین تا من خوب نگاهت کنم.” سپس رو به پارکز کرد و اضافه کرد. رنگ مو : ویسکی و نوشابه را بیاور اینجا بالا، پارکس، مطمئنم که آقای گای بعد از سفرش یک نوشیدنی می‌خواهد. وقتی پیرمرد بیرون رفت، روفوس، که تا آن زمان…

مشـــاوره / نوبت دهی۰۹۹۳-۹۹۰۰۰-۵۱
+