بخش آمبره و ایرتاچ مو
بخش آمبره و ایرتاچ مو
-
رنگ مو آمبره ماهاگونی
رنگ مو آمبره ماهاگونی : اوه پایین، آه پایین، پاپی بگو به مورا-آآآه ، اما مامان امروز بگو، بله – مامان بگو امروز!” کارلایل آهی کشید و برای لحظهای سکوت کرد و به ستارگانی که مانند نورهای قوسی در آسمان گرم چشمک میزنند، نگاه کرد. آواز سیاهپوستان در اثر زمزمهای غمگین از بین رفته بود و به نظر میرسید دقیقه به دقیقه روشنایی و سکوت بزرگ بیشتر میشد. رنگ مو : تا اینکه تقریباً میتوانست صدای توالت نیمه شب پریهای دریایی را بشنود که حلقههای نقرهای خود را زیر ماه شانه میکردند و غیبت میکردند. به یکدیگر از خرابه های…
-
رنگ مو آمبره کوتاه
رنگ مو آمبره کوتاه : که جورابهای ساق بلندش را برای همیشه رها کرده بود – و به راه افتاد. سپس به قایق تفریحی برگشتند، جایی که بیب خستگی ناپذیر ناهار را برای آنها آماده کرده بود. او یک دیدبانی روی صخره مرتفع شمال نصب کرده بود تا دریا را از دو طرف تماشا کند، اگرچه شک داشت که آیا ورودی صخره به طور کلی شناخته شده است. رنگ مو : یا خیر – او حتی نقشه ای را ندیده بود که روی آن جزیره مشخص شده باشد. آردیتا پرسید: «نامش چیست، منظورم جزیره است؟» بیب نیشخندی زد: «بدون اسم…
-
رنگ مو آمبره کاراملی
رنگ مو آمبره کاراملی : کانال درخشان قایق پارویی را پیچیدند و با بستن آن به صخرهای برآمده، شروع به بالا رفتن از صخره کردند. قفسه اول ده فوت بالا بود، عرض داشت و یک سکوی غواصی طبیعی را تجهیز می کرد. در آنجا زیر نور مهتاب نشستند و موج بیوقفهی ضعیف آبها را که اکنون تقریباً آرام شده بود. رنگ مو : تماشا کردند که جزر و مد به سمت دریا میآمد. “شادی؟” ناگهان پرسید. او سرش را تکان داد. او ادامه داد: “همیشه در نزدیکی دریا خوشحالم. می دانید،” او ادامه داد: “تمام روز به این فکر می…
-
رنگ مو آمبره کاراملی دودی
رنگ مو آمبره کاراملی دودی : او شروع کرد: “من نمیخواهم شبیه پولیانا باشم، اما تو هنوز مرا درک نکردهای. شجاعت من ایمان است – ایمان به انعطافپذیری ابدی من – که شادی بازخواهد گشت و امید و خودانگیختگی. و من احساس می کنم که تا زمانی که این کار انجام نشود، باید لب هایم را ببندم و چانه ام را بالا نگه دارم. رنگ مو : و چشمانم را گشاد نگه دارم – نه لزوماً لبخند احمقانه ای. کشنده تر از مرد است.» کارلایل پیشنهاد کرد: “اما فرض کنید که قبل از شادی و امید و همه چیزهایی که…
-
رنگ مو آمبره کهکشانی
رنگ مو آمبره کهکشانی : سپس من می گویم: “گران است؟ من باید بگو نه! و ما به فروشگاه میرفتیم و خیلی زود پلاتینیوم روی مچ دستت میدرخشید.” “این خیلی خوب و مبتذل به نظر می رسد – و سرگرم کننده است. اینطور نیست؟” آردیتا زمزمه کرد. “مگه نه؟ نمی بینی که ما دور و بر می گردیم. رنگ مو : پول هایمان را راست و چپ خرج می کنیم و پسران زنگوله و پیشخدمت او را می پرستند؟ آه، خوشا به حال ثروتمندان ساده که وارث زمین هستند!” من صادقانه می گویم ای کاش اینطور بودیم.» به آرامی گفت:…
-
رنگ مو آمبره صورتی
رنگ مو آمبره صورتی : بیب بی صدا سرش را خم کرد و برگشت، و صدای کارلایل در حالی که به سمت آردیتا چرخید تند بود. “بهترین دوستی که تا به حال داشتم وجود دارد. او برای من می میرد و اگر به او اجازه می دادم به او افتخار می کردم.” “تو تسلیم شدی؟” “من چاره ای ندارم. البته همیشه یک راه وجود دارد. رنگ مو : راه مطمئن – اما این می تواند منتظر بماند. من آزمایشم را برای هیچ چیز از دست نمی دهم – این آزمایش جالبی در بدنامی خواهد بود. “خانم فرنام شهادت می دهد…
-
رنگ موی امبره برای عروس
رنگ موی امبره برای عروس : من هرگز نتوانستم به شما بفهمانم اما آنجا بود.” او دوباره به آرامی به او اطمینان داد: “می فهمم.” سالی کارول لبخندی زد و چشمانش را روی نوک دستمالی که از جیب سینهاش بیرون زده بود خشک کرد. “تو احساس افسردگی نمیکنی، نه ای معشوق؟ حتی وقتی گریه میکنم. رنگ مو : اینجا خوشحالم و یه جورایی ازش قدرت میگیرم.” دست در دست هم چرخیدند و به آرامی دور شدند. با پیدا کردن علف های نرم، او را به سمت صندلی کنار خود کشید و پشتشان به بقایای یک دیوار شکسته کم ارتفاع بود.…
-
رنگ مو امبره عروس
رنگ مو امبره عروس : سالی کارول، در ابتدا برای شما ظاهری مبتذل داشت، اما فقط به یاد داشته باشید که اینجا یک شهر سه نسل است. همه پدر دارند و تقریباً نیمی از ما پدربزرگ داریم. زمزمه کرد: البته. “ببینید، پدربزرگهای ما این مکان را تأسیس کردند و بسیاری از آنها مجبور شدند در حین تأسیس کارهای عجیب و غریب انجام دهند. رنگ مو : به عنوان مثال، یک زن وجود دارد که در حال حاضر در مورد مدل اجتماعی شهر است؛ خوب، او پدر اولین مرد خاکستر عمومی بود – چیزهایی از این دست. سالی کارول متحیر گفت:…
-
رنگ مو سامبره ابی
رنگ مو سامبره ابی : می لرزید.” سالی کارول خندید: «فقط تصور من است.» «عادت کردهام همه چیز را در خارج از خانه ساکت کنم، گاهی اوقات به بیرون نگاه میکنم، سیلابی از برف را میبینم و انگار چیزی مرده در حال حرکت است». به نشانه قدردانی سری تکان داد. “تا حالا شمال بودی؟” “دو ژوئیه را در اشویل، کارولینای شمالی گذراند.” “جمعیت خوش قیافه، اینطور نیست؟” پاتون را پیشنهاد کرد، که نشان می دهد کف در حال چرخش است. رنگ مو : سالی کارول شروع کرد. این سخنان هری بود. “مطمئنا! آنها سگ هستند.” “چی؟” او سرخ شد. “متاسفم،…
-
رنگ موی امبره سامبره تیره
رنگ موی امبره سامبره تیره : که همه چیز پوسیده است. . آنها بین تپههای برف انباشته شده و زیر آفتابی که سالی کارول به سختی آن را تشخیص میداد، به سمت خانه راه میرفتند. آنها از کنار دختر کوچکی رد شدند که پشم خاکستری پوشیده شده بود تا اینکه شبیه یک خرس عروسکی کوچک شد. رنگ مو : سالی کارول نتوانست در برابر قدردانی مادرانه خود مقاومت کند. “ببین! هری!” “چی؟” “اون دختر کوچولو – صورتش رو دیدی؟” “بله چرا؟” “مثل یک توت فرنگی کوچک قرمز بود. اوه، او ناز بود!” “چرا، صورت خودت تقریباً به همان اندازه قرمز…
-
رنگ مو امبره نقره ای
رنگ مو امبره نقره ای : بهار او – برای از دست دادنش برای همیشه – با یاسی هایش و شیرینی تنبلی که در دلش می پیچید. او آن بهار را کنار می گذاشت – پس از آن شیرینی را کنار می گذاشت. با اصرار تدریجی طوفان شکست. سالی کارول احساس کرد که لایهای از پوستهها به سرعت روی مژههایش ذوب میشوند. رنگ مو : و هری دستش را روی یک بازوی پشمالو کشید و کلاه فلانل پیچیدهاش را پایین کشید. سپس تکه های کوچک به خط زد و خورد، و اسب گردن خود را با حوصله خم کرد که…
-
رنگ مو دودی نقره ای امبره
رنگ مو دودی نقره ای امبره : ظاهراً بقیه اعضای مهمانی تصمیم گرفته بودند به خانه بروند، قبلاً بیرون جایی در میان برفهای ناخوشایند بودند. مردد شد و بعد به دنبال هری رفت. “هری!” او داد زد. سی فوت پایین تر به نقطه عطفی رسیده بود. او در سمت چپ پاسخی مبهم شنید و با احساس وحشت به سمت آن فرار کرد. رنگ مو : او از پیچ دیگری گذشت، دو کوچه دیگر که خمیازه می کشید. “هری!” بدون پاسخ. او شروع به دویدن مستقیم به جلو کرد و سپس مانند رعد و برق چرخید و با سرعتی که در…
-
رنگ موی امبره مرواریدی
رنگ موی امبره مرواریدی : و بازویش را روی یک صندلی قدیمی پنجره، با خوابآلودگی به گرد و غباری که موجهای گرما برای اولین بار در بهار امسال از آنجا بلند شدند، نگاه کرد. او در حال تماشای یک فورد بسیار باستانی بود که به گوشه ای خطرناک می پیچید و در انتهای پیاده روی با صدای جغجغه و ناله به یک توقف تکان دهنده رسید. رنگ مو : ببین صدایی در نیامد و در عرض یک دقیقه یک سوت تند و تند آشنا هوا را به صدا درآورد. سالی کارول لبخندی زد و پلک زد. “عزیزت خوبه.” یک سر…
-
رنگ مو امبره مشکی
رنگ مو امبره مشکی : زنان به اتاق مردان نمی آمدند و در هیوم مردان فرو نمی رفتند. زنها لباسهای شستهشده آوردند و در ماشین خیابان نشستند و بعداً وقتی به سن بلوغ رسیدند با شما ازدواج کردند. این زن به وضوح از هیوم ظاهر شده بود. کف لباس قهوهای رنگش از بازوی چرمی هیوم بیرون میآمد! رنگ مو : اگر به اندازه کافی نگاه می کرد، هیوم را درست از میان او می دید و دوباره در اتاق تنها می ماند. مشتش را روی چشمانش رد کرد. او واقعاً باید دوباره آن تمرینات ذوزنقه را انجام دهد. “به خاطر…
-
رنگ موی امبره مسی
رنگ موی امبره مسی : من در سیزده سالگی امتحانات دانشگاهی ام را پشت سر گذاشتم، زیرا نمی توانستم آن را انجام دهم. همکاران ارشد من استاد بودند، و از این که می دانستم هوش خوبی دارم بسیار افتخار می کردم، زیرا با وجود اینکه استعداد غیرعادی داشتم، غیرعادی نبودم. زمانی که شانزده سالم بود از یک عجایب خسته شدم. رنگ مو : به این نتیجه رسیدم که یکی اشتباه بدی کرده است. علاقه اصلی من به زندگی مطالعه فلسفه مدرن است. من یک رئالیست مکتب آنتون لوریه هستم – با تزئینات برگسونی – و دو ماه دیگر هجده ساله…
-
رنگ مو امبره معکوس
رنگ مو امبره معکوس : من دوست دارم این کار را انجام دهم.” و سپس هوراس با یک پاس تقلبی بیرون آمد . او به اختصار گفت: “من باید فکر کنم که شما از آن متنفر هستید.” “افراد پشت سر من در مورد سینه شما اظهار نظر می کردند.” مارسیا قرمز آتشین سرخ شد. او به سرعت گفت: “من نمی توانم این کار را انجام دهم.” “رقص برای من فقط نوعی شیرین کاری آکروباتیک است. رنگ مو : پروردگارا، انجام آن به اندازه کافی سخت است! من هر شب یک ساعت کتانی به شانه هایم می مالم.” “آیا در حالی…
-
رنگ مو امبره کرم
رنگ مو امبره کرم : در ردیف اول در حالی که سرش کمی به جلو خم شده بود و چشمان خاکستری اش به او خیره شده بود. و او میدانست که برای او در دنیایی با هم تنها هستند که در آن ردیف بلند چهرههای باله و نالههای انبوه ویولنها مانند پودر روی زهره مرمری غیرقابل درک است. رنگ مو : نافرمانی غریزی در درونش برخاست. “پسر نادان!” با عجله به خود گفت و او را نگرفت. “آنها برای صد در هفته چه انتظاری دارند – حرکت دائمی؟” او در بالها با خودش غر می زد. “مشکل چیست؟ مارسیا؟” “مردی…
-
رنگ موی امبره روی موی کوتاه
رنگ موی امبره روی موی کوتاه : بازویش را وحشیانه دور او گرفت و بقایای یک بوسه را در جایی نزدیک گردنش کاشت. مارسیا با تعجب گفت: “یک چیز سفید در تو وجود دارد، اما خیلی منطقی به نظر نمی رسد.” “اوه، اینقدر منطقی نباش!” مارسیا گفت: “من نمی توانم کمکی به این کار کنم.” “من از این آدم های اسلات متنفرم!” “اما ما–” “آه خفه شو!” و از آنجایی که مارسیا نمی توانست از طریق گوش هایش صحبت کند مجبور شد. رنگ مو : هوراس و مارسیا در اوایل فوریه ازدواج کردند. احساسات در محافل دانشگاهی در دانشگاه ییل…
-
رنگ مو امبره کنفی
رنگ مو امبره کنفی : شما به ژیمناستیک پایبند باشید.” یک شب در اوایل سپتامبر در حالی که او در حال گذر از یکی از انقباضات خود روی حلقه ها در اتاق تقریباً متروک بود، توسط یک مرد چاق مراقبه که متوجه شده بود چندین شب او را تماشا می کرد، مورد خطاب قرار گرفت. “بگو، پسر، آن شیرین کاری را که دیشب انجام می دادی انجام بده.” هوراس از روی صندلی به او پوزخند زد. رنگ مو : او گفت: «من آن را اختراع کردم. “من این ایده را از گزاره چهارم اقلیدس گرفتم.” “او با چه سیرکی؟” “او…
-
رنگ مو امبره قرمز
رنگ مو امبره قرمز : حتی زمانی که او با نفس نفس زدن در وسط تاب شانه های شگفت انگیز و اصلی خود می پیچید. پس از آن اجرا، او به مرد آسانسور خندید و از پلهها به سمت آپارتمان پنج پله بالا رفت و سپس با احتیاط وارد اتاقی ساکت شد. زمزمه کرد: مارسیا. “سلام!” به او لبخندی بیهوده زد. “هوراس، کاری هست که میخواهم انجام دهی. رنگ مو : در کشوی بالای دفترم نگاه کن، یک دسته کاغذ بزرگ پیدا میکنی. این یک کتاب است – یک جورایی – هوراس. من آن را در این سه ماه گذشته…
-
رنگ مو امبره فندقی
رنگ مو امبره فندقی : او با عصبانیت زمزمه کرد: “یک فرانسوی اینجاست.” “من نمی توانم نام او را تلفظ کنم، اما صدای او بسیار عمیق است. شما باید با او فک کنید.” “چه فرانسوی؟” “شما نمی توانید آن را با من ثابت کنید. او یک ساعت پیش با آقای جردن سوار ماشین شد و گفت که می خواهد با ساندرا پپیس و این جور چیزها ملاقات کند.” دو مرد وقتی داخل شدند از روی صندلی بلند شدند. رنگ مو : جردن گفت: سلام تاربکس. “من به تازگی دو چهره مشهور را گرد هم آورده ام. من را با خودم…
-
رنگ مو امبره عسلی
رنگ مو امبره عسلی : آن حالت ناپسند و ناخوشایند را تصور کرد که تقریباً همه زنان موفق چهل ساله در خیابان از آن استفاده میکنند. او فکر میکرد که اگر من جای هارولد پایپر بودم، زمان کمتری را برای کسبوکار و کمی بیشتر در خانه صرف میکردم . یکی از دوستان باید با او صحبت کند. اما اگر خانم فیربولت آن را یک بعدازظهر موفق می دانست. رنگ مو : او با وحشیانه شروع کرد: “من باید تو را می دیدم.” “یادداشتت با من نقش شیطان را بازی کرد. آیا هارولد تو را از این موضوع ترساند؟” سرش را…
-
رنگ مو امبره جدید اینستاگرام
رنگ مو امبره جدید اینستاگرام : صدای باز شدن درب انباری، زد و خورد، جغجغه تابه حلبی را شنید و با ناامیدی وحشیانه وارد آشپزخانه شد و گاز را کشید. بازوی شوهرش به آرامی از گردن گدنی باز شد و او در همان جا ایستاده بود. ابتدا با تعجب، سپس با درد در صورتش. “گل من!” با حیرت گفت و بعد تکرار کرد. رنگ مو : گل من ! او طوری چرخید که انگار می خواهد دوباره به سمت گدنی بپرد، ایستاد، ماهیچه هایش به وضوح شل شدند، و خنده تلخی کرد. “شما مردم — شما مردم –” آغوش اویلین…
-
مدل رنگ امبره روی موی مشکی
مدل رنگ امبره روی موی مشکی : او آن را کج کرد. تکان می خورد یک نگاه خوشحال و علاقه مند در چهره اشک آلود او ظاهر شد. او بو کشید و دوباره آن را تکان داد. “تو عزیز !” اویلین گریه کرد و او را بوسید، اما قبل از خروج از اتاق، اخم دیگری به هیلدا نشاند. بی توجه! این روزها خدمتگزاران. اگر او می توانست یک زن ایرلندی خوب بگیرد. رنگ مو : اما شما دیگر نمی توانید – و این سوئدی ها – ساعت پنج هارولد از راه رسید و به اتاقش آمد و با لحنی شوخآمیز…
-
رنگ موی امبره سامبره چیست
رنگ موی امبره سامبره چیست : اما با اشتیاق که او را علاقه مند دید، شروع به صحبت کرد. آردیتا به سختی به غذای او دست زد و چهره جوان تیره او را تماشا کرد – خوش تیپ، کنایه آمیز و کم اثر. به گفته او، او زندگی را از کودکی فقیر در یکی از شهرهای تنسی آغاز کرد، آنقدر فقیر که مردمش تنها خانواده سفیدپوست در خیابان خود بودند. رنگ مو : او هرگز هیچ بچه سفید پوستی را به یاد نمی آورد – اما به ناچار ده ها پیکانینی در ردپای او جریان داشتند، تحسین کنندگان پرشوری که…