بخش رنگ مو
بخش رنگ مو
-
رنگ مو فانتزی سبز یشمی
رنگ مو فانتزی سبز یشمی : آنچه را که می گوید انجام دهد. کمی بعد یکی از آنها پرسید: “اگر ما را بزرگ کنی، آیا همیشه بزرگ می مانیم؟” کاپن بیل پاسخ داد: “من فکر می کنم اینطور است.” مدتی بین خودشان حرف زدند و بعد پرنده ای که اول صحبت کرده بود گفت: برای یکی می روم. دیگری گفت: “من نیز خواهم کرد.” و بعد از مکث سومی گفت: من هم می روم. مو : اما اگر آن را راحت بگیرند و خودشان رفتار کنند، آسیبی نخواهند دید.» دوستان ما همه یک صبحانه خوب از پاپ کورن خوشمزه درست…
-
رنگ مو فانتزی سبز آبی
رنگ مو فانتزی سبز آبی : دود و گازهای نامطلوب از شنها بلند میشد که اگر این قدر در هوا نبودند برای مسافران مرگبار بود. همان طور که بود، تروت کم کم داشت مریض می شد، که نفسی از هوای تازه تر سوراخ های بینی اش را پر کرد و با نگاه کردن به جلو، ابر بزرگی از مه صورتی رنگ را دید. حتی در حالی که او فکر می کرد که چه چیزی می تواند باشد، اورک با جسارت در مه فرو رفت و پرندگان دیگر به دنبال آن رفتند. مو : وقتی تروت از آنها سؤال کرد متوجه…
-
رنگ مو فانتزی سبز لجنی
رنگ مو فانتزی سبز لجنی : هر ذره زمینی که توسط صحرای بزرگ احاطه شده است سرزمین اوز است، همانطور که شما باید به خوبی من بدانید؛ اما متاسفم که بگویم جینکس لند با آن ردیف از بقیه کشور کوادلینگ جدا شده است. مو : و در سرتاسر صحنه گروه هایی از خانه های زیبا و چند قلعه و قصر بزرگ پراکنده بودند. در تمام این منظره لذت بخش – که از ارتفاعات تروت مانند یک تصویر نقاشی شده باشکوه به نظر می رسید – درخششی گلگون بود که گاهی اوقات در غرب هنگام غروب خورشید می بینیم. اما در…
-
رنگ مو فانتزی سفید
رنگ مو فانتزی سفید : روح ملت را همچنان زنده نگه داشت. سه ارتش جدید علیه آلمان ها راه اندازی شد. گامبتا همه جا بود و در هر کاری که انجام می شد شرکت داشت. بی تجربگی او در امور نظامی، همراه با بی حوصلگی او در مشاوره، او را به اشتباهات جدی سوق داد. با این وجود، یکی از ارتش های او عملاً آلمانی ها را در اورلئان شکست داد. مو : که کشور خوبی است. “اگر فقط -” دوباره در اینجا ایستاد، گویی جرات ادامه سخنرانی خود را نداشت. “اگه چی باشه خانم؟” از کاپن بیل پرسید. زن…
-
رنگ مو فانتزی سرمه ای
رنگ مو فانتزی سرمه ای : به او گفت که چرا احساس میکند که آنها هرگز نباید همدیگر را ببینند، خیلی کمتر ازدواج کنند و خوشحال باشند. او دختر یک سرهنگ در ارتش فرانسه بود. مرگ ناگهانی پدرش او را بی پول و تنها گذاشته بود. او در سن هجده سالگی به پاریس آمد و در خانواده یک افسر عالی امپراتوری درس خوانده بود. مو : اگر او موفق به اخراج میزبانان آلمانی نمی شد، به هر حال بیسمارک را از او متنفر می کرد و افتخار فرانسه را حفظ می کرد. در حالی که مجلس ملی در ورسای در…
-
رنگ مو فانتزی سرخابی
رنگ مو فانتزی سرخابی : بیسمارک که جاسوسانش او را به خوبی از اتفاقات پاریس آگاه میکردند، و هیچ علاقهای به گامبتا نداشت، زیرا گامبتا همیشه از او به عنوان «اگر» یاد میکرد. مو : او به گامبتا گفت که اسمش لئونی لئون است. طبق رسم زنان فرانسوی که تنها زندگی می کنند، خود را مادام کرد. این که آیا نامی که او از آن گذشت، همان نامی بود که در هنگام غسل تعمید به او داده شده بود یا خیر، تردید وجود دارد. اما، اگر چنین است، نام واقعی او هرگز فاش نشده است. وقتی او تمام داستان غم…
-
رنگ مو فانتزی سبز
رنگ مو فانتزی سبز : دو نفر از نگهبانان پادشاه مرا گرفتند و در مقابل چشمان گلوریا که خود پادشاه جلوی او را گرفت تا نتواند دخالت کند، مرا به طرز وحشتناکی کتک زدند. “چرا، این پادشاه باید یک هیولا باشد!” تروت فریاد زد. پون با اندوه گفت: «او خیلی بدتر از آن است. کاپن بیل که با دقت به پون گوش داده بود حرفش را قطع کرد: “اما، اینجا را ببینید.” این پادشاه ممکن است چندان مقصر نباشد. مو : جایی که اوزما بر هر پادشاه و هر کس دیگری حکومت می کند. من هرگز نشنیده ام که کسی…
-
رنگ مو فانتزی شانه ای
رنگ مو فانتزی شانه ای : که پیشانی اش کاشی های مرمر را لمس کرد، پاسخ داد: “غریبه ها، آقا.” “غریبه ها، اوه؟ خوب، خوب، چه دیدار غیرمنتظره ای! پیش بروید، غریبه ها، و حساب خود را بدهید. مو : پدر من قبلا پادشاه بود و کرول نخست وزیر او بود. اما یک روز در حالی که در حال شکار بود، پادشاه فیرس – این نام پدرم بود – با کرول دعوا کرد و با بند انگشتان دست بسته اش به آرامی به بینی او زد. این کرول شرور را چنان برانگیخت که پدرم را به عقب انداخت، به طوری…
-
رنگ مو فانتزی شیک
رنگ مو فانتزی شیک : من برای او متاسفم، اگرچه من هرگز او را ندیده ام. اما اگر او به نه بگوید و منظورش را داشته باشد، آنها چه می توانند بکنند؟” کاپن بیل توصیه کرد: “نگذارید نگران یک شاهزاده خانم عجیب باشیم.” “من تصور می کنم که ما خودمان با این پادشاه ظالم چندان ایمن نیستیم.” دو کودک همین احساس را داشتند و هر سه در طول باقی مانده غذا نسبتاً محترمانه بودند. وقتی غذا خوردند، خادمان آنها را تا اتاقشان همراهی کردند. مو : ابتدا با اخم و سپس با کنجکاوی آشکار به دو کودک و ملوان پیر…
-
رنگ مو فانتزی شامپویی
رنگ مو فانتزی شامپویی : پادشاه و گوگلی گو با هم صحبت طولانی کردند و پادشاه گفت: “من نمی توانم گلوریا را همین الان مجبور کنم با تو ازدواج کند، زیرا آن غریبه ها ممکن است دخالت کنند. من گمان می کنم که مرد چوبی دارای قدرت جادویی بزرگی است، وگرنه هرگز نمی توانست خود و آن بچه ها را از صحرای مرگبار عبور دهد.” گوگلی گو پاسخ داد: “من او را دوست ندارم، او خطرناک به نظر می رسد. مو : اما شاید شما در مورد جادوگر بودن او اشتباه می کنید. چرا قدرت او را آزمایش نمی کنید؟”…
-
رنگ مو فانتزی دخترانه بدون دکلره
رنگ مو فانتزی دخترانه بدون دکلره : او توصیه کرد: “بهتر است عقب بایستید، اعلیحضرت، زیرا اگر این پودر روی شما بیفتد ممکن است خودتان متحول شوید.” شاه با عجله تا انتهای اتاق عقب نشینی کرد. در حالی که بلینکی پودر سوم را با بقیه مخلوط می کرد، دستانش را روی آن تکان داد، چند کلمه زمزمه کرد و سپس تا آنجا که می توانست عقب نشینی کرد. کاپن بیل با آرامش در حال خوابیدن بود و همه از آنچه در حال وقوع بود بی خبر بود. مو : خیلی خوب در آن کشور بنابراین چندین جادوگر در جینکسلند بودند…
-
رنگ مو فانتزی دائم
رنگ مو فانتزی دائم : بنابراین آنها بسیار خوشحال شدند که سرانجام به یک کلبه کوچک رسیدند و از یک پنجره آن به داخل نگاه کردند، پون، پسر باغبان را دیدند که در کنار آتشی از شاخه ها نشسته بود. مو : منظورتان از اینکه اینطور با من رفتار می کنید چیست؟ فوراً مرا به جایی که تعلق دارم برگردانید، وگرنه پشیمان خواهید شد!” پادشاه ظالم با شنیدن تهدیدهای ملخ رنگ پریده شد، اما جادوگر شریر فقط به تمسخر خندید. سپس چوب خود را بلند کرد و ضربه ای بد به ملخ زد، اما قبل از اینکه چوب به تخت…
-
رنگ مو فانتزی دخترانه
رنگ مو فانتزی دخترانه : مگر آنچه در اینجا در کتاب من ثبت شده است.» “کتاب در مورد آن چه می گوید؟” مترسک پرسید. “این توسط یک مرد شرور به نام اداره می شود، اگرچه او حق این عنوان را ندارد. مو : و با چشمان خودم او را دیدم که از قلعه آمد و به سمت کلبه اش رفت. با پادشاه و گوگلی گو بودم، و می ترسیدم که آنها بر روی گلوریا جادو کنند تا او دیگر مرا دوست نداشته باشد، اما شاید جادوگر فقط برای طلسم کردن دوست شما، کپن بیل، به قلعه فراخوانده شده باشد. ”…
-
رنگ مو فانتزی روی دکلره
رنگ مو فانتزی روی دکلره : زیرا مطمئن هستم که آنها قصد دارند به گلوریای عزیزم آسیب برسانند.” “آیا آنها ما را نخواهند دید؟” او با ترس پرسید. او گفت: “ما به آنها اجازه نمی دهیم. من از میان درختان یک برش کوتاه به خانه می دانم. مو : زیرا یکی از آنها به تازگی یک ملوان قدیمی محترم و صادق – یکی از غریبه هایی که به آنجا رسیده است – به ملخ تبدیل کرده است. همین جادوگر، بلینکی به نام، نیز هست. قصد دارد قلب دختر زیبای جینکسلند به نام پرنسس گلوریا را منجمد کند.” “چرا، این کار…
-
رنگ مو فانتزی رنگی
رنگ مو فانتزی رنگی : آشغال دیگری در کتری ریخت و این باعث شد کتری به شدت شروع به حباب زدن و دود کردن کند. جادوگران زیبا یکی پس از دیگری نزدیک شدند تا محتویات کتری را به هم بزنند و طلسم جادویی را زمزمه کنند. حرکات آنها برازنده و موزون بود و جادوگر شرور که آنها را به کمک فرا خوانده بود با پوزخندی شیطانی روی صورت چروکیده اش آنها را تماشا می کرد. بالاخره افسون کامل شد. مو : دود از دودکش بیرون می آمد و هنگامی که نگهبانان گلوریا را به یکی از درها آوردند، جادوگر پیر…
-
رنگ مو فانتزی رنگین کمانی
رنگ مو فانتزی رنگین کمانی : تو فقط پسر باغبانی هستی، و من از اول فکر نمی کردم زیاد سوار شده باشی. من می توانم شاهزاده گلوریا پیر را با قلبی گرم و اخلاق خوب دوست داشته باشم، اما این یکی مرا می لرزاند.” پون گفت: این قلب یخی اوست، همین. تروت اصرار کرد: “این کافی است.” “با دیدن قلب او به اندازه کافی بزرگ نیست که بتوانم روی آن اسکیت بزنم، نمی توانم ببینم که او برای کسی مفید است. به نوبه خود، سعی می کنم. مو : به طوری که ضربان قلب او به وضوح نمایان می شود.…
-
رنگ مو فانتزی روی موی کوتاه
رنگ مو فانتزی روی موی کوتاه : که بلینکی با او برخورد کرد و او را زمین زد، اما او روی بدن کاهی او کوبید و در مسیر کنار او غلت زد. مترسک نشست و گفت: ببخشید! مو : بنابراین او به دنبال دختر کوچک رفت. در مورد پرنسس، او لحظه ای تردید کرد و سپس به همان سمتی که دیگران رفته بودند چرخید، اما بسیار آهسته تر پیش رفت. به زودی صدای قدم هایی را که پشت سرش می نوازند شنید، و گوگلی-گو که کمی از دویدن نفس افتاده بود، بالا آمد. “بس کن گلوریا!” او گریه. آمده ام…
-
رنگ مو فانتزی روی موی مشکی
رنگ مو فانتزی روی موی مشکی : گلوریا برای گوش دادن به صحبتهای آنها به گروه نزدیک شده بود، و به نظر میرسید که علیرغم رفتار سردش، برایش جالب بود. آنها البته می دانستند که شاهزاده خانم بیچاره نمی تواند سرد و محجوب باشد، بنابراین سعی کردند او را سرزنش نکنند. مو : زیرا به داخل گودی کوچکی غلتید و از چشم او دور ماند. از ترس اینکه پون و تروت از او فرار کنند، به سرعت تعقیب و گریز را از سر گرفت و بر فراز یک تپه ناپدید شد و مسیری را که دیده بود آنها را دنبال…
-
رنگ مو فانتزی زمستانی
رنگ مو فانتزی زمستانی : او بلند شد و با عصای طلایی که به همراه داشت شروع به زدن پون بیچاره کرد. پون با هوس زوزه می کشد و اگر دو نفر از سربازان او را نگه نمی داشتند تا زمانی که اعلیحضرت از تنبیه پسر خسته نشده بودند، فرار می کرد. سپس او را رها کردند و او قلعه را ترک کرد و در امتداد جاده بازگشت و در هر قدمی هق هق می کرد. مو : این کار عاقلانه ای به نظر می رسید، بنابراین همه، از جمله گلوریا، روی چمن نشستند، و ملخ روی شانه تروت نشست…
-
رنگ مو فانتزی زرشکی
رنگ مو فانتزی زرشکی : تو باید بنشینی روی شانه های من و دست هایت را دور گردنم بگذاری. فکر می کنی می توانی از افتادن خودداری کنی؟” باتن برایت گفت: «سعی خواهم کرد. بنابراین اورک چمباتمه زد و پسر روی صندلی خود نشست و محکم نگه داشت. سپس دم موجود لاغر شروع به چرخیدن کرد و آنها به سمت بالا رفتند، بسیار بالاتر از تمام بالای درختان. پس از اینکه ارک یکی دو بار دور خود چرخید. مو : اما من این بار تنها خواهم رفت، زیرا کتک نمی تواند به من صدمه بزند، و همچنین ضربه های نیزه…
-
رنگ مو فانتزی زیبا
رنگ مو فانتزی زیبا : حتی در روز. وقتی همه چیز آماده شد، پادشاه تختش را بیرون آورد تا روی آن بنشیند و از تماشای آن لذت ببرد و سپس سربازانش را فرستاد تا مترسک را بیاورند. اکنون تنها چیزی که در تمام دنیا از آن مرد کاهگلی می ترسید آتش بود. مو : کاپن بیل که روی شانه تروت نشسته بود، پاسخ داد: “چرا، من را نگران می کند.” “من همیشه می ترسم که پا روی پا بگذارم، و طعم علف را دوست ندارم و به نظر نمی رسد به آن عادت کنم. می دانید که طبیعت من این…
-
رنگ مو فانتزی زنانه
رنگ مو فانتزی زنانه : کاملاً از تاج و تخت خود بیرون آمد و به آغوش پون رفت که او را با احتیاط روی صندلی خود جایگزین کرد. گردابی از غبار و خاکستر نیز وجود داشت، و ملخ تنها با پریدن به داخل درخت، خود را از چرخیدن در میان جمعیت نجات داد، جایی که یک سری رازک به زودی او را دوباره به شانه تروت بازگرداند. مو : هنگامی که او را در مقابل جماعت مردم بیرون آوردند، با خونسردی فراوان رو به شاه کرد و گفت: “این عمل شیطانی به قیمت تاج و تخت و رنج فراوان شما…
-
رنگ مو فانتزی زیتونی
رنگ مو فانتزی زیتونی : شاهزاده خانم زیبا را ببینند که سربلند و راست ایستاده بود. سپس قلب او نمایان شد، ابتدا با یخ یخ زده بود، اما به آرامی روشن تر و گرم تر شد تا اینکه تمام یخ زدگی ناپدید شد و مانند هر قلب دیگر آرام و منظم می تپید. مو : تعریف کرد، مردم بسیار خشمگین شدند. در همین حال پنجاه اورکس در سرتاسر سرزمین جینکس که کشور چندان بزرگی نیست پراکنده شده بودند و چشمان تیزبین آنها به هر دره و بیشه و خندق نگاه می کرد. سرانجام یکی از آنها یک جفت کفش پاشنه…
-
رنگ مو شامپویی زنانه
رنگ مو شامپویی زنانه : سپس تاج پر زرق و برق را از روی سر خود برداشت و آن را روی تاج بانوی جوان گذاشت، جایی که به زیبایی در میان فرهای نرم او قرار گرفت. مردم در مقابل ملکه جدید خود زانو زدند و تشویق کردند و فریاد زدند. اما گلوریا خم شد و دست پون را در دستش گرفت و او را روی صندلی کنارش برد. مو : بدون لحظهای درنگ خود را به آغوش پو انداخت و این تلاقی دو قلب عاشق چنان تأثیرگذار بود که مردم روی برگرداندند و چشمان خود را پایین انداختند تا شادی…
-
رنگ موی زنانه شیک جدید
رنگ موی زنانه شیک جدید : اما بازوی او را گرفت و او را به سمت پارک، جایی که بقیه منتظر بودند، کشید. تروت از پشت دوست قدیمی خود، رهبر ارک، بالا رفت و بقیه روی پشت سه پسر عمویش نشستند. به محض اینکه همه قرار گرفتند و به گردن لاغر موجودات چسبیدند، دم های گردان شروع به چرخیدن کردند و چهار ارک هیولا بالا آمدند و به سمت کوه ها حرکت کردند. مو : به خصوص پون، که متوجه شد این مهم ترین لحظه زندگی او بود. تروت و باتن-برایت و کپن ویل همگی به خاطر بردن گلوریا زیبا…