بیشتر
مدل سامبره و بالیاژ : نامه ای به کوچکترین دختر پادشاه و توسط پیرزنی که در آن پروتئین تراپی مو بود برای او فرستاد خانه ای که زندگی می بیبی لایت مو کرد او در نامه تمام اتفاقاتی که برای شاهزاده خانم افتاده پروتئین تراپی مو بود را گفت چون او را در سبد نزد رفقای دروغین خود فرستاده پروتئین تراپی مو بود و به او نیز گفته پروتئین تراپی مو بود که خود او هر دو خائن را در یک جنگ عادلانه کشته رنگ مو است.
رنگ مو : شاهزاده خانم جوان، به محض خواندن نامه، به سرعت نزد پدرش دوید و از او التماس بیبی لایت مو کرد که فلفل را ببخکراتینه مو شد. پادشاه دید که نمی تواند به انصاف او را انکار الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند از آنجا که دو مردی که کشته کراتینه مو شده پروتئین تراپی مو بودند دوست خود را فریب بالیاژ مو داده و ترک بیبی لایت مو کرده پروتئین تراپی مو بودند. بدون شجاعت برتر او هرگز داماد او نمی کراتینه مو شدند.
مدل سامبره و بالیاژ
مدل سامبره و بالیاژ : با دیدن اینکه هر سه شاهزاده خانم، اما برای فلفل، باید در آن باقی مانده باشند دنیای دیگری که حیاط با پیشانی بلند و ریش بلند آنها را در آن جا برده پروتئین تراپی مو بود. پس پادشاه پس از فکر بیبی لایت مو کردن به همه اینها به دخترش گفت که با کمال میل فلفل را بخشید و او را به قصر دعوت بیبی لایت مو کرد.
لینک مفید : بالیاژ مو
این شاهزاده خانم بلافاصله انجام بالیاژ مو داد و خیلی زود بعد از آن، فلفل در مقابل پادشاه ظاهر کراتینه مو شد لباس عالی و بسیار مهربانانه پذیرفته کراتینه مو شد. چندی بعد، ازدواج فلفل کورن با شاهزاده خانم زیبا، شاه دختر کوچکتر، با شادی فراوان جشن گرفته کراتینه مو شد.
مدل سامبره و بالیاژ : پادشاه آنها را ساخت خانه خوبی در نزدیکی قصر او برای زندگی بیبی لایت مو کردن آنجا فلفل کورن و شاهزاده خانمش طولانی و شاد زندگی آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند و او هرگز آرزویی نداشت برای پرسه زدن دوباره در فولاد واقعی روزی روزگاری پادشاهی پروتئین تراپی مو بود که سه پسر و سه دختر داشت. در طول پیری او را فرا گرفت و ساعت مرگ او فرا رسید.
لینک مفید : مدل بالیاژ مو چیست
در حال مرگ او را صدا زد سه پسر و سه دخترش، و به پسرانش گفت که اجازه دهند خواهرانشان با او ازدواج کنند اولین مردانی که به خورنگ مو استگاری آنها آمدند. “این کار را بکن یا از نفرین من بترس!” گفت او، و به زودی پس از منقضی کراتینه مو شد. مدتی پس از مرگ او، یک شب یک ضربه بزرگ در دروازه آمد.
مدل سامبره و بالیاژ : تمام کاخ لرزید و از بیرون صدای بلندی از جیر جیر، آواز و فریاد شنیده کراتینه مو شد. در حالی که رعد و برق در تمام محوطه کاخ می چرخید. مردم در قصر بسیار ترسیده پروتئین تراپی مو بودند، به طوری که از ترس تکان خوردند، وقتی که یک دفعه کسی فریاد زد.
لینک مفید : مدل بالیاژ روی موی مشکی
از بیرون، «ای شاهزادگان! در را باز کن!” پس پسر بزرگ پادشاه گفت: “باز نکن!” پسر دوم افزود: “برای هیچ چیز در دنیا باز نکنید!” ولی پسر کوچکتر گفت: “در را باز می کنم!” و او از جا پرید و در را باز بیبی لایت مو کرد.
[balayage]مدل سامبره و بالیاژ : لحظه ای که در را باز بیبی لایت مو کرد چیزی وارد کراتینه مو شد، اما برادر چیزی را نمی دید به جز نور روشن در یک قسمت از اتاق؛ از این نور این کلمات بیرون آمد: من آمده ام تا از خواهر بزرگت تقاضا کنم[78]همسر، و من او را در این لحظه، بدون هیچ تاخیری می برم. چون منتظر هیچ چیز نیستم نه من برای بار دوم می آیم.
لینک مفید : مدل موی بالیاژ خورشیدی
تا او را بخواهم! بنابراین سریع به من پاسخ دهید-خواهد کراتینه مو شد بهش میدی یا نه؟» برادر بزرگتر گفت: «به او نمی دهم. چطور میتونم بهش بدم وقتی نمیبینم تو، و نمی دانی کیستی و از کجا آمده ای؟ شما برای اولین بار امشب می آیید زمان، و آرزو می کنم او را فورا دور کنید! آیا من نمی دانم.
مدل سامبره و بالیاژ : که در آن من می توانم را ببینید خواهر گاهی اوقات؟» دومی گفت: امشب خواهرم را نمیدهم که ببرند! اما کوچکترین آنها گفت: «اگر نخواهی به او میدهم. آیا شما فراموش بیبی لایت مو کرده اید که ما چیست؟ پدر به ما دستور بالیاژ مو داد؟» و با این سخنان دست خواهرش را گرفت و بالیاژ مو داد.
لینک مفید : رنگ بالیاژ برای پوست سبزه
او را دور بیبی لایت مو کرد و گفت: “ایشان برای شما همسری خوشبخت و صادق باکراتینه مو شد!” وقتی خواهر از آستانه عبور بیبی لایت مو کرد، همه در قصر به زمین افتادند از ترس، رعد و برق و کف زدن رعد و برق بلند پروتئین تراپی مو بود. آسمان به نظر می رسید در آتش باکراتینه مو شد و تمام آسمان غرش الناز نجفی بهترین سالن آرایشگاه زنانه در تهران کند.
مدل سامبره و بالیاژ : به طوری که تمام قصر به لرزه افتاد افتادن. با این حال، همه اینها گذشت، و به زودی پس از طلوع روز. وقتی رکراتینه مو شد بیبی لایت مو کرد به اندازه کافی سبک پروتئین تراپی مو بود، برادران رفتند تا ببینند آیا اثری از این قدرت قدرتمند باقی مانده رنگ مو است که به خواهرشان بالیاژ مو داده پروتئین تراپی مو بودند تا بتوانند جاده را ردیابی کنند.
لینک مفید : مدل مو بالیاژ دودی
که رفته پروتئین تراپی مو بود با این حال، چیزی وجود نداشت که آنها بتوانند ببینند یا بشنوند. شب دوم تقریباً در همان ساعت پروتئین تراپی مو بود[79]دوباره صدای بلندی در سراسر قصر شنیده کراتینه مو شد، گویی ارتشی در حال سوت زدن رنگ مو است خش خش بیبی لایت مو کرد و در نهایت یکی از در فریاد زد: “ای شاهزادگان در را باز کنید!” آنها می ترسیدند.
مدل سامبره و بالیاژ : که نافرمانی کنند و در را باز آمبره و ایرتاچ مو بیبی لایت مو کردند و قدرت وحشتناکی شروع کراتینه مو شد صحبت کن، «دختر، خواهر دومت را اینجا بده! من آمده ام او را مطالبه کنم!» بزرگ ترین برادر پاسخ بالیاژ مو داد: من او را نمی دهم. برادر دوم گفت: «نخواهم بیبی لایت مو کرد خواهرم را به تو بده!» اما کوچکترین آنها گفت: “من به او می دهم!
لینک مفید : بالیاژ برای پوست سفید
یادت رفته چیه پدرمان به ما گفت این کار را بکنیم؟» پس دست خواهرش را گرفت و او را تحویل بالیاژ مو داد و گفت: «او را بگیر! باکراتینه مو شد که او صادق باکراتینه مو شد و برای شما خوشبختی بیاورد!» سپس صداهای ناپیدا رفتند با دختر روز بعد، به محض طلوع آفتاب، هر سه برادر دور آن راه رفتند کاخ، و برای فاصله ای فراتر، همه جا به دنبال ردی از جایی که در آن وجود رنگ مو دارد.
مدل سامبره و بالیاژ : قدرت از بین رفته پروتئین تراپی مو بود، اما چیزی دیده و شنیده نمی کراتینه مو شد. شب سوم، در همان ساعت قبل، دوباره کاخ از همان ابتدا تکان خورد شالوده ها، و غوغایی کراتینه مو شدید در بیرون برپا کراتینه مو شد.
لینک مفید : فرق بین بالیاژ و امبره و سامبره
سپس صدایی فریاد زد: «در را باز کن در، درب!” پسران پادشاه برخرنگ مو استند و در را گنانو کراتین مو شودند و نیروی عظیمی از آنجا گذشت و گفت: آمده ام خواهر کوچکت را بخواهم!
مدل سامبره و بالیاژ : بزرگتر و دومی پسر فریاد زد: «نه! این شب سوم به خواهرمان نمی دهیم! به هر حال ما این کار را خواهیم بیبی لایت مو کرد قبل از رفتن کوچکترین خواهرمان از خانه ما بدانیم.
آراگل گفت:
۱۰۲***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۲۲:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
نیلوفر گفت:
۴۱۵***۰۹۱۴-۵
در ساعت ۱۹:۵۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
یعقوبی گفت:
۲۷۸***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۱۲:۰۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۰۵
شبنم گفت:
۷۵۷***۰۹۱۲-۶
در ساعت ۲۳:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
آیناز گفت:
۶۷۰***۰۹۰۳-۱
در ساعت ۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۸
رویا گفت:
۹۱۱***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۸:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
رضایی گفت:
۵۹۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۶:۰۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
باران گفت:
۱۰۱***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۱۷:۲۷
در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۱۰
توفیقی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۲
در ساعت ۱۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۷
بهار گفت:
۰۹۸***۰۹۱۲-۸
در ساعت ۲۳:۳۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۱۴
پرنیا گفت:
۳۰۳***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۲:۱۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۰
رها گفت:
۶۰۸***۰۹۳۶-۷
در ساعت ۱۵:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۱۴
پانیذ گفت:
۳۷۲***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۱۹:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۰۹
نیکی گفت:
۱۹۴***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۶:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۲۶
پریا گفت:
۵۹۵***۰۹۱۲-۴
در ساعت ۲۱:۰۲
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۸
پرستو گفت:
۸۹۱***۰۹۳۵-۶
در ساعت ۱۹:۴۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۶
تامیلا گفت:
۲۹۵***۰۹۱۲-۷
در ساعت ۱۲:۲۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۰
دریا گفت:
۱۱۱***۰۹۰۲-۲
در ساعت ۱۸:۱۴
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۸
درسا گفت:
۱۴۶***۰۹۳۸-۶
در ساعت ۱۳:۵۸
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۳
نیلوفر گفت:
۸۰۴***۰۹۱۲-۹
در ساعت ۵:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۸
ساحل گفت:
۰۷۸***۰۹۳۵-۷
در ساعت ۲۳:۴۹
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۲
مری گفت:
۷۴۷***۰۹۱۴-۴
در ساعت ۸:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۷
دل آرا گفت:
۶۳۹***۰۹۱۹-۵
در ساعت ۲۰:۴۱
در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۳
مینا گفت:
۸۴۳***۰۹۱۲-۰
در ساعت ۵:۲۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۶
رزا گفت:
۰۰۶***۰۹۳۷-۷
در ساعت ۸:۴۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
سارا گفت:
۶۹۶***۰۹۹۲-۳
در ساعت ۱۲:۵۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
رها گفت:
۲۹۴***۰۹۱۸-۶
در ساعت ۱۶:۳۱
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۹
جواهریان گفت:
۶۱۱***۰۹۱۱-۱
در ساعت ۲:۳۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲
ساناز گفت:
۲۲۰***۰۹۹۰-۲
در ساعت ۱۷:۵۵
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۲۲
شمیم گفت:
۴۱۴***۰۹۳۶-۸
در ساعت ۲:۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۳
شایلی گفت:
۰۳۰***۰۹۳۳-۹
در ساعت ۱۴:۱۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۵
عسل گفت:
۱۳۶***۰۹۹۱-۶
در ساعت ۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۹
نیلی گفت:
۷۲۲***۰۹۱۱-۴
در ساعت ۱۳:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۳۰
غزل گفت:
۲۳۱***۰۹۱۴-۸
در ساعت ۱:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۵
هانیه گفت:
۲۷۸***۰۹۳۰-۴
در ساعت ۱۵:۴۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۱۴
فرگل گفت:
۱۸۰***۰۹۱۵-۹
در ساعت ۱۱:۱۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۸/۳
نیکزاد گفت:
۸۲۱***۰۹۳۹-۸
در ساعت ۱:۱۷
در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۱۰
رژین گفت:
۹۴۵***۰۹۳۹-۰
در ساعت ۲۰:۳۳
در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۱۸
کاترین گفت:
۷۱۰***۰۹۱۷-۲
در ساعت ۱۲:۳۸
در تاریخ ۱۴۰۱/۵/۵
کیانلو گفت:
۲۹۴***۰۹۱۳-۲
در ساعت ۱۴:۳۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱۷
کیمیا گفت:
۹۹۲***۰۹۳۷-۴
در ساعت ۶:۵۴
در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱
گندم گفت:
۶۲۲***۰۹۰۵-۳
در ساعت ۱۲:۲۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۹
مهگل گفت:
۴۵۹***۰۹۳۵-۸
در ساعت ۱۵:۵۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۸
نگین گفت:
۶۷۱***۰۹۱۲-۵
در ساعت ۲۳:۴۰
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۱۶
ویدا گفت:
۴۰۸***۰۹۱۱-۵
در ساعت ۱۱:۶
در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۳
خاطره گفت:
۳۰۵***۰۹۱۲-۳
در ساعت ۱۳:۱۹
در تاریخ ۱۴۰۱/۱/۸