امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو با لباس گلبهی
رنگ مو با لباس گلبهی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو با لباس گلبهی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو با لباس گلبهی را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو با لباس گلبهی : و انبوهی از قایقهای سبک و تندرو، که توسط ماهیگیران برهنه جمجمه شده بودند، به دنبال مسافران و محمولههای بار میرفتند. این اولین فرصت من برای مشاهده فیزیک جزیره اوکی بود. و من بسیار تحت تاثیر ظاهر قوی مردان و پسران قرار گرفتم. بزرگسالان به نظر من قد بلندتر و قدرتمندتر از مردان ساحل ایزومو بودند.
رنگ مو : بدون شک این طبیعت عجیب و غریب اولین بار با احساس منحصر به فرد ژاپنی ها از ارزش بی نظمی در دکوراسیون الهام بخشید – راز واحد ترکیب بندی را به آنها آموخت که هنر آنها را از همه هنرهای دیگر متمایز می کند و پروفسور چمبرلین گفته است که این مأموریت ویژه آنهاست که به آنها آموزش دهند. غرب [۶] مسلماً، کسی که یک بار آموخته باشد که زیبایی و اهمیت هنر تزئینی ژاپنی قدیم را احساس کند.
رنگ مو با لباس گلبهی
رنگ مو با لباس گلبهی : راز آن را باید در خطوط خارقالعاده کوهها، در مچاله شدن ناگهانی و ناهمواری رشتهها جستجو کرد. هیچ دو توده ای که شباهت زیادی به یکدیگر داشته باشند، وجود ندارد، هر کدام برای خود ویژگی خارق العاده ای دارند. در جایی که زنجیرها به ارتفاع قابل توجهی می رسند، خطوط متورم ملایم نادر است: مشخصه کلی ناگهانی بودن است و جذابیت، جذابیت بی نظمی است.
پس از آن میتواند لذت کمی از هنر متناظر غرب بیابد. چیزی که او واقعاً آموخته این است که بزرگترین جذابیت طبیعت بی نظمی است. و شاید چیزی کم ارزش نوشته شود که آیا بالاترین جذابیت زندگی و کار انسان نیز بی نظمی نیست؟ ثانیه ۹ از چیبوریمورا به سمت غرب به سمت بندر اوراگو که در جزیره نیشینوشیما است حرکت کردیم. با نزدیک شدن به آن، تاکوهیزان به منظره ای با عظمت رسید.
خیلی دور شکل نرم و زیبایی به نظر می رسید. اما وقتی رنگهای آبی آن تبخیر میشد، جنبهی آن خشن و حتی تیرهتر میشد: یک توده دندانهدار عظیم که همگی پوشیده از سبزههای تیره و تار بود، که از میان آن، مانند از میان پارگیها، صخرههای برهنهای از وحشیترین شکلها از میان آن بیرون زده بود. به یاد دارم که یک تکه، وقتی خورشید کج را بر بی نظمی های قله اش گرفت، جمجمه خاکستری عظیمی به نظر می رسید.
در پایه این کوه و رو به ساحل ناکاشیما، توده سنگی هرمی شکل، پوشیده از زیر درختان نازک، و ارتفاع چند صد فوتی – مونگاکوزان – برآمده است. بر قله متروک آن زیارتگاه کوچکی قرار دارد. «تاکوهیزان» به معنای کوه آتشفشان است – نامی که شاید به خاطر افسانه آتشسوزیهای شبحآلود آن یا برخی خاطرات باستانی دوره آتشفشانی آن باشد. “مونگاکوزان” به معنای کوه مونگاکو است.
رنگ مو با لباس گلبهی : مونگاکو شونین، راهب بزرگ. گفته میشود که مونگاکو شونین به اوکی گریخت و سالها به تنهایی بر فراز آن کوه سکونت داشت و برای گناه مرگبار خود توبه کرد. نمی توانم بگویم که آیا او واقعاً تا به حال اوکی را ملاقات کرده است یا خیر. روایاتی وجود دارد که خلاف آن را اعلام می کند. اما این قله صدها سال است که نام او را یدک می کشد. حال این داستان است.
قرن ها پیش، در شهر کیوتو، یک کاپیتان پادگان وجود داشت که نامش آندو موریتو بود. او همسر یک سامورایی نجیب را دید و دوست داشت. و هنگامی که او از گوش دادن به خواسته های او امتناع کرد، او عهد کرد که خانواده او را نابود خواهد کرد مگر اینکه او با طرحی که او به او تسلیم کرده بود رضایت دهد. نقشه این بود که در فلان شب به او اجازه دهد که وارد خانه اش شود و شوهرش را بکشد.
پس از آن او قرار بود همسر او شود. اما او که تظاهر به رضایت می کرد، برای حفظ آبروی خود، مکری نجیب اندیشید. زیرا بعد از اینکه شوهرش را متقاعد کرد که از شهر غیبت کند، نامه ای به اندو نوشت و از او خواست که شب معینی به خانه بیاید. و در آن شب جامه شوهرش را پوشید و موی خود را مانند موی مردانه کرد و به جای شوهرش دراز کرد و تظاهر به خواب کرد.
رنگ مو با لباس گلبهی : و اندو در نیمه شب با شمشیر بیرون آمده آمد و با ضربه ای بر سر شخص خوابیده زد و موهای آن را گرفت و بلند کرد و دید که سر زنی است که دوستش داشته و به او ظلم کرده است. . آنگاه پشیمانی شدیدی بر او وارد شد و با شتاب به معبدی مجاور، به گناه خود اعتراف کرد و توبه کرد و موهایش را کوتاه کرد و راهب شد و نام مونگاکو را به خود گرفت.
و پس از سالها او به تقدس بزرگی دست یافت، به طوری که مردم هنوز برای او دعا می کنند و یاد او در سراسر سرزمین گرامی داشته می شود. اکنون در آساکوسا در توکیو، در یکی از خیابانهای کوچک کنجکاو که به معبد بزرگ کوانون مهربان منتهی میشود، همیشه میتوان تصاویر شگفتانگیزی را مشاهده کرد – چهرههایی که زنده به نظر میرسند.
اگرچه فقط از چوب ساخته شدهاند. ژاپن. و در آنجا میتوانی اندو ایستاده را ببینی: در دست راست او شمشیر بدبو. در سمت چپ او سر یک زن زیبا. چهره زنی که ممکن است به زودی فراموش کنید، زیرا فقط زیباست. اما چهره اندو را فراموش نخواهید کرد، زیرا جهنم برهنه است. ثانیه ۱۰ اوراگو یک شهر کوچک عجیب و غریب است.
شاید به بزرگی میونوسکی، و مانند میونوسکی، بر روی طاقچه ای باریک در پایه یک نیم دایره شیب دار از تپه ها ساخته شده است. اما بسیار ابتدایی تر و بی رنگ تر از میونوسکی است. و خانههایش هنوز بین صخرهها و آب تنگتر است، بهطوری که خیابانها، یا بهتر است بگوییم کوچههایش، عریضتر از باندها نیستند. همانطور که لنگر انداختیم.
رنگ مو با لباس گلبهی : ناگهان یک منظره عجیب توجه من را جلب کرد – یک بیابان سفید با اشکال مبهم بلند بال بال، در گورستانی در دامنه تپه شیب دار، که توسط تراس های بلند بالای پشت بام های شهر بالا می رود. گورستان پر از هاکای خاکستری و تصاویر خدایان بود. و بالای هر هاکا یک بنر کاغذی سفید کنجکاو وجود داشت که به یک میله نازک بامبو بسته شده بود.
از طریق یک شیشه میتوان دید که روی این بنرها متون بودایی حک شدهاند کلمات مقدس دیگر. پس از پرس و جو دریافتم که رسم اوراگو این بود که هر سال یک ماه قبل از جشن مردگان، این بنرها را بالای قبرها، همراه با چیزهای تزئینی یا نمادین مختلف دیگر قرار می دادند. آب پر از شناگران برهنه بود که فریاد می زدند با خنده خوش آمد می گوییم.