امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ دودی مرواریدی با دکلره
رنگ دودی مرواریدی با دکلره | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ دودی مرواریدی با دکلره را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ دودی مرواریدی با دکلره را برای شما فراهم کنیم.۳۱ فروردین ۱۴۰۳
رنگ دودی مرواریدی با دکلره : راه گسترش فولاد بود، و فکر می کنم این توضیح می دهد که چگونه جزیره بالا و پایین می شود. من در زیرزمین متوجه فولاد بزرگی شدم. ستونی که از کف می گذشت و به سمت بالا امتداد می یافت، شاید انتهای آن در همین اتاق پنهان باشد.
رنگ مو : جادوگر اکنون متوجه شد که طناب به اندازهای بلند است که از بالای گنبد به زمین میرسد، بنابراین او یک صندلی را به یک سر طناب بست و گلیندا را صدا کرد تا روی صندلی بنشیند در حالی که او و برخی از افراد دیگر اسکیزر او را به سنگفرش پایین آورد. به این ترتیب جادوگر به راحتی به زمین رسید و سه آدپت و ارویک به زودی او را دنبال کردند.
رنگ دودی مرواریدی با دکلره
رنگ دودی مرواریدی با دکلره : به طوری که وقتی طناب پایین می آمد، انتهای آن درست جلوی در ورودی کاخ می آمد. چندین اسکیزر به انتهای طناب محکم چسبیدند تا آن را ثابت کنند و جادوگر با خیال راحت به زمین رسید. او ابتدا اوزما و سپس دوروتی را در آغوش گرفت، در حالی که همه اسکیزرها با صدای بلندی که می توانستند تشویق می کردند.
به سرعت سه در را که قبل از اینکه ملکه شریرشان به آنها خیانت کند احترام به آنها را یاد گرفته بودند، شناختند و از آنها به عنوان دوستان استقبال کردند. همه اهالی روستا از زندانی شدن در زیر آب به شدت ترسیده بودند، اما اکنون متوجه شدند که قرار است تلاشی برای نجات آنها انجام شود. گلیندا، جادوگر و آدپت ها به دنبال اوزما و دوروتی وارد قصر شدند و از لیدی اورکس و ارویک خواستند که به آنها بپیوندند.
بعد از اینکه اوزما گفته بود ماجراجویی های او در تلاش برای جلوگیری از جنگ بین فلت هدها و اسکیزرها، و گلیندا همه چیز را در مورد اکسپدیشن نجات و بازسازی سه آدپت به کمک ارویک گفته بود، یک مشورت جدی در مورد چگونگی ساخت جزیره انجام شد. بالا آمدن. اوزما گفت: “من هر راهی را که در توانم بود امتحان کردهام.
از جادوی بسیار غیرعادی استفاده کرد که من آن را درک نمیکنم. به نظر میرسد او جادوگری خود را به گونهای آماده کرده است که یک کلمه گفتاری برای انجام طرح های او ضروری است و این کلمات گفته شده فقط برای خودش شناخته شده است.” آئورا آدپت گفت: “این روشی است که ما به او آموختیم.” اوزما ادامه داد: “من نمی توانم بیشتر از این بکنم، گلیندا.” گلیندا گفت: «اول، پس اجازه دهید از زیرزمین جزیره بازدید کنیم.
جایی که به من گفته شده زیر دهکده است.» پلههای مرمری از یکی از اتاقهای شخصی به زیرزمین منتهی میشد، اما وقتی مهمانی رسید، همه از آنچه دیدند متحیر شدند. در مرکز یک اتاق عریض و کم ارتفاع، تودهای از چرخدندههای بزرگ، زنجیر و قرقرهها قرار داشت که همه در هم قفل شده بودند و به نظر می رسد که یک ماشین بزرگ را تشکیل می دهد.
اما هیچ موتور یا نیروی محرک دیگری برای چرخاندن چرخ ها وجود نداشت. اوزما گفت: “فکر می کنم این وسیله ای است که به وسیله آن جزیره پایین می آید یا بالا می رود، اما کلمه جادویی که برای حرکت ماشین آلات لازم است برای ما ناشناخته است.” سه آدپت با دقت توده چرخ ها را بررسی می کردند و به زودی آن مرد مو طلایی گفت: این چرخها به هیچ وجه جزیره را کنترل نمیکنند.
رنگ دودی مرواریدی با دکلره : برعکس، یک مجموعه از آنها برای باز کردن درها استفاده میشود. از اتاقهای کوچکی که زیردریاییها در آن نگهداری میشوند، همانطور که از زنجیر و قرقرههای استفاده شده مشخص است. هر قایق در یک اتاق کوچک با دو در نگهداری می شود، یکی به اتاق زیرزمینی که اکنون در آن هستیم و دیگری به داخل دریاچه راه می یابد. “وقتی کو ای اوه از قایق استفاده کرد.
که در آن به فلت هدها حمله کرد، ابتدا دستور داد در زیرزمین باز شود و با پیروانش وارد قایق شد و قسمت بالایی را روی آنها بسته شد. سپس درب زیرزمین بسته شد، در بیرونی به آرامی باز شد و اجازه داد آب اتاق را پر کند تا قایق شناور شود و سپس جزیره را ترک کرد و در زیر آب ماند. “اما او چگونه می تواند انتظار داشته باشد.
که دوباره برگردد؟” جادوگر پرسید. “چرا قایق پر از آب وارد اتاق می شد و پس از بسته شدن در بیرونی، یک کلمه دستوری پمپی را راه اندازی می کرد که تمام آب را از اتاق پمپ می کرد. سپس قایق باز می شد و Coo-ee-oh می توانست وارد زیرزمین شود. ” جادوگر گفت: می بینم. “این یک تدبیر هوشمندانه است.
اما کار نمی کند مگر اینکه کلمات جادویی را بداند.” آدپت مو سفید توضیح داد: “بخش دیگری از این ماشین آلات برای گسترش پل از جزیره به سرزمین اصلی استفاده می شود. پل فولادی در اتاقی که تقریباً شبیه اتاقی است که قایق ها در آن نگهداری می شوند و به دستور کو-ای-اوه، مفصل به یکدیگر دست دراز می کرد.
تا جایی که انتهای آن به ساحل دریاچه می رسید. همین دستور جادویی باعث می شود که پل به موقعیت قبلی خود بازگردد. البته پل قابل استفاده نبود مگر اینکه جزیره روی سطح آب باشد.» “اما شما فکر می کنید چگونه Coo-ee-oh توانست جزیره را غرق کند و دوباره آن را بالا ببرد؟” از گلیندا پرسید. این را هنوز نتوانستند توضیح دهند.
به عنوان هیچ از زیرزمین چیزهای بیشتری میتوان آموخت، آنها دوباره پلههای سوئیت خصوصی ملکه را سوار کردند، و اوزما آنها را به اتاق ویژهای نشان داد که در آن کو-ای-او ابزار جادویی خود را نگه میداشت و تمام هنرهای جادوگری خود را اجرا میکرد. فصل ۲۳ کلمات جادویی چیزهای جالب زیادی در اتاق سحر و جادو دیده می شد.
رنگ دودی مرواریدی با دکلره : از جمله چیزهای زیادی که از آدپت ها هنگام تبدیل شدن به ماهی به سرقت رفته بود، اما آنها مجبور بودند اعتراف کنید که یک نابغه نادر در مکانیک داشت و از دانش خود در اختراع دستگاه های مکانیکی زیادی استفاده کرده بود که جادوگران، جادوگران و جادوگران معمولی قادر به درک آن نبودند. همه آنها با دقت این اتاق را بررسی کردند و مراقب بودند که هر مقاله ای را که به آن برخورد می کردند بررسی کنند.
گلیندا متفکرانه گفت: “جزیره بر روی پایه ای از سنگ مرمر قرار گرفته است. هنگامی که در زیر آب قرار می گیرد، همانطور که اکنون است، پایه جزیره در کف دریاچه قرار دارد. چیزی که من را متحیر می کند این است که چگونه چنین وزن بزرگی وجود دارد. می توان آن را بلند کرد و در آب معلق کرد، حتی با جادو. آژا گفت: “الان به یاد دارم که یکی از هنرهایی که کو-ای-اوه آموزش دادیم.