امروز
(شنبه) ۰۳ / آذر / ۱۴۰۳
سالن آرایشگاه های زنانه
سالن آرایشگاه های زنانه | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت سالن آرایشگاه های زنانه را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با سالن آرایشگاه های زنانه را برای شما فراهم کنیم.۲۰ مهر ۱۴۰۳
سالن آرایشگاه های زنانه : من می خواستم (اگر پیدا می شد) این کنجکاوی را با یک تکه طلا کوچک که به گفته خودش از معادن اشکانی آورده به شما منتقل کنم.
رنگ مو : اما کیفیت تولدش، یکپارچگی انعطاف ناپذیری که او در یک ثروت بسیار محدود حفظ کرده است، و بیش از همه، سعادت روزگار شما، که فضیلت آگاهانه را برای ادعای لطف شما تشویق می کند، او را وادار می کند که امیدوارم که او بتواند آن را در نمونه فعلی تجربه کند.
سالن آرایشگاه های زنانه
سالن آرایشگاه های زنانه : نوزدهم – به امپراطور ترایان من به شما و عموم مردم، ای امپراطور عالی، به خاطر پیروزی بزرگ و باشکوهی که به دست آورده اید، تبریک می گویم. بسیار موافق قهرمانی روم باستان است. باشد که خدایان جاودانه همان موفقیت مبارک را به همه طرح های شما عطا کنند.
لینک مفید : سالن آرایشگاه زنانه
تا تحت مدیریت بسیاری از فضایل شاهانه، شکوه و جلال امپراتوری نه تنها در گذشته، بلکه با درخشندگی بیشتری بدرخشد. [۱۰۱۵] XX – به امپراطور ترایان ستوان به نیکومدیا، [۱۰۱۶] آمد و با ورود او، من را به مدت طولانی از اضطراب یک انتظار بسیار ناراحت کننده رها کرد. XXI – به امپراطور ترایان سخاوت شما به من، قربان، فرصتی بود که با قوی ترین پیوندها، مرا با روزیانوس جمینوس متحد کردید. زیرا زمانی که من کنسول بودم، او قائم مقام من بود.
رفتار او با من در طول ادامۀ کارمان بسیار محترمانه بود و از آن زمان به قدری با من رفتار عجیبی داشته است که علاوه بر تعهدات فراوانی که از نظر عمومی به او بدهکارم، قوی ترین تعهدات را نیز مدیون او هستم. دوستی خصوصی پس من از شما می خواهم که به درخواست من برای پیشرفت کسی که (اگر توصیه من وزنی دارد) حتی با لطف خاص خود متمایز شوید، عمل کنید.
و به هر اعتمادی که به او بسپارید، او تلاش خواهد کرد تا خود را مستحق مقامی بالاتر نشان دهد. اما من در ستایش او از او پرهیزتر هستم، زیرا متقاعد شدهام که صداقت، وقار و هوشیاری او برای شما کاملاً شناخته شده است، نه تنها از پستهای بلندی که او در رم در بازرسی فوری شما انجام داده است، بلکه از رفتار او. زمانی که زیر نظر شما در ارتش خدمت کرد.
اما یک چیز این است که علاقه من به او مرا به فکر کردن وا می دارد، هنوز به اندازه کافی انجام نداده ام. و از این رو، قربان، من تذکرات خود را تکرار می کنم که هر چه زودتر به من این سعادت را بدهید که از پیشرفت قائمم خوشحال باشم، یا به عبارت دیگر، از افتخارات خودم در شخص دوست من. XXII – به امپراطور ترایان آسان نیست، قربان، ابراز خوشحالی به من دست داد.
سالن آرایشگاه های زنانه : وقتی شنیدم که شما طبق درخواست مادرشوهرم و من، کولیوس کلمنس را پس از انقضای مأموریت کنسولیاش، سمت کنسولی این استان را اعطا کردهاید. همانطور که از آنجاست من تمام میزان خوبی شما را نسبت به خود می آموزم، که به این ترتیب با مهربانی در تمام خانواده من گسترش می یابد. از آنجایی که جرأت نمیکنم وانمود کنم که به تعهداتی که بهطور عادلانه مدیون شما هستم.
باز پس بگیرم، فقط میتوانم به نذرها متوسل شوم و سخت از خدایان خواهش کنم که شایستگی آن لطفی را که شما مکرراً به من میدهید، نداشته باشم. XXIII – به امپراطور ترایان آقا، از آزادگان شما، لیکورماس، فرستاده ای دریافت کردم که از من می خواهد، اگر سفارتی از بسفر [۱۰۱۷] در راه روم به اینجا بیاید، آن را تا رسیدن او بازداشت خواهم کرد. هنوز هیچ کدام نرسیده اند.
که من اکنون هستم. اما پیکی که از طرف پادشاه سارماتیا از این مکان می گذرد، [۱۰۱۹] من فرصتی را که به طور تصادفی پیش می آید، در آغوش می گیرم، و با او قاصدی را که لیکورماس به اینجا فرستاده است، بفرستم تا با نامه های هر دوی آنها از آنچه، شاید، مطلع شوید. ممکن است به مصلحت باشد که همزمان با آن آشنا شوید.
به امپراطور ترایان با نامه ای از پادشاه سارماتیا به من اطلاع داده شده است که امور خاصی وجود دارد که باید در اسرع وقت از آنها مطلع شوید. از این رو برای تسریع در ارسال هایی که پیک او به شما محول شده بود، دستور استفاده از پست عمومی را به او دادم. [۱۰۲۰] XXV – به امپراطور ترایان سفیر پادشاه سارماتیا که به انتخاب خودش دو روز در نیقیه ماند، من صلاح نمیدانستم که دیگر او را بازداشت کنم.
زیرا در وهله اول، هنوز مشخص نبود که آزادگان شما چه زمانی، لیکورماس از راه می رسید و دوباره برخی از امور ضروری نیاز به حضور من در نقطه ای دیگر از استان دارد. لازم دیدم از این موضوع مطلع شوی، زیرا اخیراً در نامه ای با شما آشنا شدم که لیکورماس خواسته بود، اگر سفارتی از بسفر به این سمت بیاید، تا زمان رسیدن او بازداشت خواهم کرد.
اما من هیچ بهانه قابل قبولی برای نگه داشتن او بیشتر از این ندیدم، به خصوص که اعزام هایی از لیکورماس، که (همانطور که قبلاً اشاره کردم) مایل به بازداشت آنها نبودم، احتمالاً چند روز زودتر از این سفیر به دست شما می رسد. XXVI – به امپراطور ترایان من نامهای دریافت کردم، آقا، از آپولئیوس، مردی نظامی، متعلق به پادگان نیکومدیا، به من اطلاع داد.
سالن آرایشگاه های زنانه : پارت که چندین سال در خدمت آن بود و از آنجا فرار کرد و به نیکومدیا آمد. چون نزد من معاینه شد، این روایت را تأیید کرد، به همین دلیل لازم دیدم او را نزد شما بفرستم. این کار را باید زودتر انجام میدادم، اما سفر او را به تأخیر انداختم تا در مورد حلقه مهری که به گفته او از او گرفته شده بود تحقیق کنم، که روی آن شکل پاکوروس در لباس سلطنتی او حک شده بود.