امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
هایلایت پلاتینه
هایلایت پلاتینه | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت هایلایت پلاتینه را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با هایلایت پلاتینه را برای شما فراهم کنیم.۲۰ مهر ۱۴۰۳
هایلایت پلاتینه : از امکان تعدیل علمی عرضه به تقاضا جلوگیری می کند. قبلاً نشان داده شده است. که حدس و گمان دلیلی است که چرا هیچ انطباق علمی عرضه با تقاضا وجود نداشته است و اکنون نمی تواند باشد.
رنگ مو : در تضاد تجارت، افراد باهوش و قدرتمند، کسانی را که از نظر فکری ضعیف هستند، یا رشد فکری آنها از نوع دقیقی نیست که برای تضاد عقل در امر تجارت مناسب باشد، تسخیر و تحت سلطه قرار می دهند. با پیشرفت تمدن و توسعه[صفحه ۶۸]ما دیگر فکر نمی کنیم که قدرت بدنی برتر، حق تسخیر و انقیاد را می دهد. ما از نظر ایده از دوره سلطه فیزیکی فارغ شده ایم.
هایلایت پلاتینه
هایلایت پلاتینه : اما ما هنوز در دوره تسخیر فکری یا غارت هستیم. تاکنون، به عنوان یک گزاره کلی، این سؤال مطرح نشده است که کسی که دارای مواهب فکری برتر از دیگران است، حق دارد که از این طریق به بهای دیگران سود ببرد. تنها در کاربردهای شدید پذیرش، نتیجه گیری هرگز رد می شود. در کل حوزه آنچه که عملیات مشروع تجارت نامیده می شود.
لینک مفید : لایت و هایلایت مو
قانون دیگری به جز «هوشمندی» یا زیرکی نسبی طرفین به رسمیت شناخته نشده است که حداکثر با دستور احساسی ذکر شده در بالا اصلاح شده باشد. نادرستی ذاتی بدیهیات اصلی و عملکرد تجارت موجود در تحلیل قبلی برای هر ذهن بازتابی ظاهر می شود. با این حال، بهتر است قبل از نادیده گرفتن توجه به اصل ارزش، برخی از نتایج خاص آن را با جزئیات بیشتر دنبال کنیم.
این اصل که اساساً نادرست است، همه ثمرات اصل لزوماً زیانبار هستند. از جمله پیامدهای ناشی از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱- باطل و ریا را همراه ضروری تجارت قرار می دهد. در جایی که مقصود ارزان خریدن و گرانفروشی است، طرفین به فریب متقابل علاقه مند می شوند. در تئوری آموزش داده شده است که “صداقت بهترین سیاست است” در دراز مدت. اما در عمل تاجر به سرعت درمییابد که در کوتاهمدت باید از گرسنگی بمیرد.
صداقت زیادی که می توان به آن دست یافت – بهترین سیاست در سیستم تجاری غیرعلمی کنونی نیست . اگر منظور از بهترین سیاست آن چیزی است که به موفقیت در تجارت می انجامد. بازرگانان حرفه ای برای تشخیص سیاست واقعی خود برای این هدف تیزبین هستند و آن را در بیان کامل حقیقت نمی یابند.
بازرگانان باهوش این واقعیت را به خوبی می دانند و بازرگانان وظیفه شناس از آن ابراز تأسف می کنند. اما چاره ای نمی بینند تئوری تجارت که به جوانان بی گناه در خانواده بازنشسته یا مدرسه یکشنبه آموزش داده می شود، هر منشی را، اگر پشت پیشخوان رعایت کند، در عرض دو هفته خراب می کند. از این رو به طور یکنواخت کنار گذاشته می شود.
و نظام اخلاقی جدیدی در لحظه ای که قرار است از دستورالعمل به کار گرفته شود، به دست می آید. افشای صریح تمام مزیت های مخفیانه ای که تاجر در اختیار داشت، شهرت او را از نظر خردمندی به همان اندازه که در میان همکارانش قمار باز می کرد، از بین می برد. تجارت و قمار هر دو به عنوان حرفه، سیستم های استراتژی هستند.
این وظیفه هر دو طرف معامله است که بیش از حد به یکدیگر برسند – واقعیتی که در اصل قانون مشترک (اجازه دهید خریدار مواظب خود باشد) اعلام بینظمی مییابد. II. ثروتمندان را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر می کند. – تجارت، تحت این سیستم، مطابقت فکری با اشغال یک قلع و قمع یا فاتح تحت حاکمیت نیروی فیزیکی است.
در نتیجه قویتر انباشته بیش از سهم خود به قیمت نابودی ضعیفتر – نتیجه اصل این است که شغل تجارت برای کسانی که دارای برتری فکری هستند با سایر شرایط مساعد به آنها امکان می دهد که بیشتر از آنها انباشت کنند.[صفحه ۷۰] سهم ثروت، در حالی که آنهایی را که رشد فکری آنها – از نوع دقیق مورد نیاز برای این نوع رقابت – و شرایط مادی آنها کمتر مساعد است.
به فلاکت و فقر کاهش می دهد. III. این تجارت به خاطر تجارت ایجاد میکند و تعداد غیرتولیدکنندگانی را افزایش میدهد که حمایت آنها بر عهده کارگر است. از آنجایی که تجارت تحت اجرای این اصل، وسوسه سودهای غیرقانونی و ثروت سریع را به زیان دیگران فراهم می کند، تجارت را در جایی ایجاد می کند که نیازی به تجارت نباشد.
هایلایت پلاتینه : نه به عنوان مبادله سودمند کالا بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، بلکه به عنوان یک تجارت. وسیله حدس و گمان از این رو هزاران نفر از تولید واقعی کنار میروند و بیمورد به تجارت مبادله میروند، یکدیگر را با رقابت میبلعند، و معیشت و ثروت خود را از طبقات تولیدکننده میکشند، بدون ارائه هیچ خدماتی معادل. از این رو، دامنه پایان ناپذیر واسطه ها بین تولیدکننده و مصرف کننده.
شکست کامل سازمان و اقتصاد در توزیع محصولات، و بار غیرقابل تحمل طبقات غیرمولد بر نیروی کار، همراه با انبوهی از نتایج وحشتناک فقر گرایی و جنایت به وجود می آید. IV. حیثیت کارگری را تنزل می دهد. از آنجایی که تجارت، بر اساس این اصل، سودآورتر است، یا به هر حال مستلزم آن است. نوید می دهد، و در برخی موارد سود بیشتری از کار مولد دارد.
نتیجه می شود که راه رسیدن به ثروت و اجتماعی. تمایز در آن جهت نهفته است. از این رو، «تجارت پادشاه است»، از این رو، دوباره، کار مولد مستهلک و تحقیر شده است. همین رابطه را با تجارت در این عصر – تحت حاکمیت برتری فکری – دارد.[صفحه ۷۱]این تجارت خود چند نسل از زمان – تحت حاکمیت نیروی فیزیکی – تا دستاوردهای نظامی، شخصی یا موروثی، حفظ شد.
بنابراین، انحطاط کار، و تمام شرارت های بی شماری که در تمدن موجود ما به دنبالش می آیند، علت کارآمد خود را در همین اصل نادرست مبادله محصولات می یابند. مرحله بعدی پیشرفت، افتتاح برابری است – برابری در نتایج هر گونه صنعت بر اساس بارها، و در نتیجه رسیدن نیروی کار به بالاترین رتبه برآورد انسانی. تجارت پس از آن به یک دلالی صرف خواهد رسید.
هایلایت پلاتینه : با دستمزد، مانند هر گونه کار دیگر، با توجه به نفرت آن، زیرا ارتش اکنون به یک نیروی پلیس صرف فرو می رود. به سادهترین و مستقیمترین روشهای مبادله تقلیل مییابد، و صرفاً خدمتگزار تولید میشود، که به نوبهی خود به عنوان اعطای تنها حق امتیاز واقعی اشراف تلقی میشود.