امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
لایت مو عسلی
لایت مو عسلی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت لایت مو عسلی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با لایت مو عسلی را برای شما فراهم کنیم.۲۰ مهر ۱۴۰۳
لایت مو عسلی : مرد جوان: خب، بعداً میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم، آمادهای بیرون برویم؟ یا هنوز احساس می کنی که اگر همین الان با من بروی همه غیبت می کنند؟ جولی: ( با لبخند ) شایعات! آیا آنها؟ این چیزی فراتر از شایعات خواهد بود – این یک رسوایی معمولی است.
رنگ مو : لوئیس: ( به طعنه ) چقدر جالب! جولی: “عضو زمانی که ما “صابون” بازی می کردیم؟ لوئیس: بله – و ده ساله. من واقعاً از اینکه هنوز آن را بازی نمی کنید بسیار متعجب هستم. جولی: من دارم. من یک دقیقه دیگر می روم. لوئیس: بازی احمقانه. جولی: ( به گرمی ) نه، اینطور نیست. برای اعصاب خوبه شرط می بندم فراموش کرده اید که چگونه آن را بازی کنید.
لایت مو عسلی
لایت مو عسلی : خیلی خوب نگاه کردم من واقعاً در حالت طبیعی خود بسیار ناز هستم. لوئیس: خب تو… جولی: ( با صدای بلند فکر می کنم ) کاش مردم هیچ لباسی نمی پوشیدند. حدس می زنم که باید یک بت پرست یا بومی یا چیزی شبیه به آن می بودم. لوئیس: تو یک جولی: دیشب خواب دیدم که یک روز یکشنبه در کلیسا پسر کوچکی آهنربایی را وارد کرد که پارچه ای را به خود جذب می کرد.
لینک مفید : لایت و هایلایت مو
او لباسهای همه را جذب میکرد. آنها را در وضعیت وحشتناکی قرار دهید. مردم گریه می کردند و فریاد می زدند و طوری ادامه می دادند که انگار برای اولین بار پوست خود را کشف کرده اند. فقط من برام مهم نبود پس من فقط خندیدم من مجبور شدم از صفحه جمع آوری عبور کنم زیرا هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.
لوئیس: ( چه کسی گوشش را نسبت به این سخنرانی کر کرده است ) آیا میخواهی به من بگویی که اگر من نمیآمدم، بیلباس به اتاقت میدویدی؟ جولی: طبیعی بودن خیلی قشنگتره. لوئیس: فرض کنید یکی در اتاق نشیمن بوده است. جولی: هنوز وجود نداشته است. لوئیس: با این حال! غم خوب! چه مدت- جولی: علاوه بر این، من معمولا یک حوله دارم.
لوئیس: ( کاملاً غلبه کردم ) گلی! باید کتک بخوری امیدوارم گرفتار بشی امیدوارم وقتی شما بیرون میآیید، دوجین وزیر در اتاق نشیمن باشند – و همسرانشان و دخترانشان. جولی: در اتاق نشیمن جایی برای آنها وجود نخواهد داشت، کیت پاک از منطقه لباسشویی پاسخ داد. لوئیس: خیلی خب. شما وان حمام را خودتان ساخته اید.
لایت مو عسلی : می توانید در آن دراز بکشید ( لوئیس مصمم به سمت در شروع می کند. ) جولی: ( در حالت هشدار ) هی! سلام! من به k’mono اهمیتی نمی دهم، اما من حوله را می خواهم. من نمی توانم خودم را روی یک تکه صابون و یک پارچه شستشوی مرطوب خشک کنم. لوئیس: ( سرسختانه ) من با چنین موجودی شوخ طبعی نمی کنم.
شما باید خود را به بهترین شکل ممکن خشک کنید. می توانید مانند حیواناتی که هیچ لباسی نمی پوشند روی زمین غلت بزنید. جولی: ( دوباره از خود راضی ) باشه. برو بیرون! لوئیس: ( با غرور ) هه! ( جولی آب سرد را روشن می کند و با انگشتش جریان سهمویی را به سمت لوئیس هدایت می کند . لوئیس به سرعت بازنشسته می شود و در را به دنبال او می کوبد.
جولی می خندد و آب را می بندد ) جولی: (خواندن) وقتی مرد یقه پیکان با دختر D’jer-kis آشنا می شود در Sante Fé بدون دود لبخند پبکو او سبک لوسیل او یک روز دووم دا-دوم- ( او به سوت تغییر می کند و به جلو خم می شود تا شیرها را باز کند، اما از سه صدای کوبیدن بلند در لوله ها مبهوت می شود. برای لحظه ای سکوت – سپس دهانش را در نزدیکی اسپری پایین می گذارد که گویی تلفن است ).
جولی: سلام! ( پاسخی نیست ) آیا شما یک لوله کش هستید؟ ( پاسخی نیست ) آیا شما اداره آب هستید؟ ( یک بنگ بلند و توخالی ) چه می خواهید؟ ( پاسخی نیست ) من معتقدم که شما یک روح هستید. شما هستید؟ ( پاسخی وجود ندارد ) خب، پس از زدن دست بردارید. ( او دستش را دراز می کند و شیر آب گرم را باز می کند. آب جاری نمی شود.
دوباره دهانش را نزدیک لوله می گذارد ) اگر شما لوله کش هستید این حقه بدی است. آن را برای یک همکار روشن کنید. ( دو ضربه بلند و توخالی ) بحث نکنید! من آب می خواهم – آب! اب ! ( سر مرد جوانی در پنجره ظاهر می شود – سر تزئین شده با سبیل های باریک و چشم های دلسوز. این آخرین نگاه ها، و با اینکه نمی توانند چیزی جز ماهیگیران زیادی با تورها و اقیانوس های قرمز رنگ زیادی ببینند.
لایت مو عسلی : تصمیم می گیرند که او صحبت کند ) مرد جوان: یکی بیهوش شد؟ جولی: ( شروع به کار، تمام گوش ها بلافاصله ) گربه های پرش! مرد جوان: ( ممکن است ) آب برای درمان مناسب نیست. جولی: مناسب است! چه کسی در مورد تناسب چیزی گفته است! مرد جوان: در مورد پریدن گربه چیزی گفتی. جولی: ( با قاطعیت ) من این کار را نکردم!