امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو ابی اقیانوسی
رنگ مو ابی اقیانوسی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو ابی اقیانوسی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو ابی اقیانوسی را برای شما فراهم کنیم.۲۹ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو ابی اقیانوسی : فقط می تواند چاقوی خود را پنهان کند. او اکنون حتی شدیدتر از قبل به زنجیر بسته شده بود، دو پایش به حلقه سنگینی که در دیوار ثابت شده بود، و حلقه دیگری به دور بدنش بسته شده بود. از این حلقه زنجیری با میله آهنی ضخیم به طول دو پا در پایین آویزان بود و دستان او را به آن بسته بودند.
مو : اما دهقانان به این دو شی بدبخت رحم کردند، به آنها غذا دادند و به آنها پناه دادند تا بتوانند تصمیم بگیرند که چه کاری بهتر است انجام شود. با ناراحتی وصف ناپذیر آنها متوجه شدند که بالاخره تنها هفت مایل با گلاتز فاصله دارند و در شهر همسایه وونشلبورگ، صد سرباز مستقر شده بودند و دستور داده بودند که همه فراریان از قلعه را دستگیر کنند. با این حال، این بار، بخت و اقبال به ترنک بخت برگشته لطف داشت.
رنگ مو ابی اقیانوسی
رنگ مو ابی اقیانوسی : ترنک به آرامی در حالی که دوستش روی پشتش بود شنا کرد و یک قایق را در طرف دیگر پیدا کرد. آنها با این قایق از دشمنان خود فرار کردند و پس از چند ساعت گرسنه و تقریباً یخ زده به کوه رسیدند. در اینجا وحشت جدیدی در انتظار آنها بود. برخی از دهقانانی که به آنها پناه بردند، شل را شناختند و فراریان برای لحظه ای خود را برای گم شدن تسلیم کردند.
و اگرچه او و شل هر دو لباس فرم بودند، در حالی که بقیه مردم در کلیسا بودند، بدون مشاهده در دهکده سوار شدند، و با عبور از وونشلبورگ، از مرز بوهم گذشتند. روز. سپس دوره ای از آرامش نسبی در تاریخ Trenck دنبال می شود. او آزادانه در لهستان، اتریش، روسیه، سوئد، دانمارک و هلند سفر میکرد و حتی گاهی اوقات از مرز به پروس عبور میکرد. به نظر می رسد دوازده سال به این ترتیب گذشت.
تا اینکه در سال ۱۷۵۸، مادرش درگذشت، و ترنک از شورای جنگ اجازه خواست تا به دانتسیچ برود تا خانواده اش را ببیند و امورش را تنظیم کند. به اندازه کافی عجیب، به نظر می رسد که هرگز به ذهن او خطور نکرده است که او یک فراری است، و به همین دلیل ممکن است هر لحظه دستگیر شود. و این همان چیزی بود که در واقع اتفاق افتاد. به دستور پادشاه، ترنک ابتدا به برلین برده شد.
در آنجا از پول و انگشترهای ارزشمندش محروم شد و سپس به ماگدبورگ منتقل شد، جایی که دوک فردیناند برانسویک فرماندار آن مکان بود. اینجا محل اقامتش بدتر از آن چیزی بود که تا به حال آنها را می شناخت. سلول او تنها شش فوت در ده بود و پنجره بلند بود و میلههایی بدون داخل و داخل آن وجود داشت. دیوار ۷ فوت ضخامت داشت.
در آن سوی قصری قرار داشت که نزدیک شدن به پنجره را برای نگهبانان غیرممکن می کرد. از طرف دیگر زندانی را با سه در بسته بودند و غذای او (که نه تنها بد بود، بلکه بسیار ناچیز بود) از دریچه ای به او می دادند. فقط یک چیز به نفع او بود. سلول او فقط یک بار در هفته وارد سلول می شد، بنابراین او می توانست بدون خطر زیادی برای کشف شدن به دنبال هر کاری برای فرار خود باشد.
رنگ مو ابی اقیانوسی : با وجود پنجره بلند، دیوار ضخیم و قصر – با وجود نیاز مالی او – او به زودی موفق شد مذاکرات را با نگهبانان آغاز کند و با خوشحالی فراوان متوجه شد که سلول بعدی خالی است. اگر او فقط میتوانست راه خود را به آن نقب بزند، میتوانست فرصتش را برای دزدی از در باز تماشا کند. هنگامی که آزاد می شد، می توانست یا البه را شنا کند و به زاکسن، که تقریباً شش مایل دورتر بود، بگذرد.
یا در غیر این صورت با قایق در رودخانه شناور شود تا زمانی که از خطر خارج شود. سلول هر چقدر کوچک بود، حاوی نوعی کمد بود که توسط آهنها روی زمین نصب شده بود و ترنک شروع به کار کرد. پس از زایمان وحشتناک، او سرانجام میخ های سنگینی را که منگنه ها را روی زمین محکم می کردند، بیرون آورد و سرها را شکست (که برای جلوگیری از شناسایی آن ها را برگرداند)، بقیه را برای اهداف خود مد نظر قرار داد.
او به این وسیله ابزارهایی برای بلند کردن آجرها ساخت. در این طرف نیز دیوار هفت فوت ضخامت داشت و از آجر و سنگ تشکیل شده بود. ترنک در حالی که با بیشترین دقت ادامه می داد آنها را شماره گذاری کرد تا سلول ظاهر معمول خود را قبل از ملاقات چهارشنبه نگهبانانش نشان دهد. او برای پنهان کردن اتصالات، مقداری از ملات را تراشید و آن را روی محل پاشید. همانطور که ممکن است تصور شود، همه اینها زمان بسیار زیادی طول کشید.
رنگ مو ابی اقیانوسی : چیزی جز وسایلی که خودش درست کرده بود که البته خیلی خشن بود کار نداشت. اما یک روز نگهبانی دوستانه یک میله آهنی و یک چاقوی کوچک با دسته چوبی به او داد. اینها واقعاً گنج بودند! و با کمک آنها شش ماه در سوراخ خود کار کرد، زیرا در بعضی جاها ملات آنقدر سخت شده بود که باید مانند سنگ کوبیده می شد. در طول این مدت، او شفقت برخی از نگهبانان دیگر را جلب کرد.
آنها نه تنها برای او وضعیت کشوری را توصیف کردند که اگر موفق به رهایی از زندان می شد، باید از آن عبور کند، بلکه به طرف او یک یهودی به نام استر علاقه داشتند. هیمن که پدرش دو سال در ماگدبورگ زندانی بود. به این ترتیب ترنک صاحب یک پرونده، یک چاقو و مقداری کاغذ تحریر شد، زیرا این یهودی دوست پذیرفته بود که نامه هایی را به برخی افراد با نفوذ، هم در وین و برلین، و هم به خواهرش برساند.
اما این اقدام نه تنها ترنک، بلکه چندین تن از افراد مربوطه را به تباهی کشاند، زیرا توسط یک منشی امپراتوری سفارت به نام وینگارتن، که با اسکناس ۲۰۰۰۰ فلورینی وسوسه شده بود، به آنها خیانت کرد. بسیاری از کسانی که ترنک را در این تلاش تازه برای فرار متهم کرده بودند به قتل رسیدند، در حالی که به خواهرش دستور داده شد.
رنگ مو ابی اقیانوسی : که یک زندان جدید برای او در فورت دو اتویل بسازد و خود او قرار بود نه سال دیگر را در زنجیر بگذراند. . علیرغم بند و بندش، ترنک به روشی معجزه آسا توانست به سوراخ خود ادامه دهد، اما کار طولانی او به دلیل این که زندان جدیدش زودتر از آنچه انتظار داشت به پایان رسید، بی فایده شد و او را با عجله به آن منتقل کردند.