امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو مش در خانه
رنگ مو مش در خانه | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو مش در خانه را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو مش در خانه را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو مش در خانه : یک سارق باهوش، انگل زنبور برگ برنده، صدای شلاق زیر چشمانم را دریافت می کند. او فکر می کرد، مغز پر، که دارد وارد خانه برگ برنده می شود! او به زودی متوجه اشتباه خود می شود. او با مادربزرگ بی ملاقات می کند که او را به شدت مجازات می کند. او با سرعت تمام حرکت می کند.
رنگ مو : یک دروگر از مزرعه برمیگردد، برسهای پاهایش با گرده پودر شده است. اگر در باز باشد، زنبور عسل بلافاصله در زیر زمین شیرجه میزند. او بسیار شلوغ است و وقت خود را در آستانه تلف نمی کند. گاهی اوقات چندین نفر تقریباً در یک لحظه روی صحنه ظاهر می شوند. گذرگاه برای دو نفر بسیار باریک است، به خصوص زمانی که آنها باید از تکان دادن یکدیگر خودداری کنند و بنابراین بار آرد روی زمین بیفتد.
رنگ مو مش در خانه
رنگ مو مش در خانه : از همان در با آرامش میآیند و میروند، سر کارشان میآیند، عبور میکنند و اجازه میدهند بقیه بگذرند. پایین در پایین در گودال، هر زنبور خانه کوچک خود را دارد، گروهی از سلول ها که برای خود کنده است. اینجا او به تنهایی کار می کند. اما راه برای همه خواهران آزاد است. بگذارید آنها را در حالی که به این طرف و آن طرف می روند تماشا کنیم.
نزدیک ترین به دهانه به سرعت وارد می شود. بقیه که به ترتیب ورودشان در آستانه ترسیم شده اند و به حقوق یکدیگر احترام می گذارند، منتظر نوبت خود هستند. به محض اینکه اولی ناپدید می شود، دومی به دنبال او می آید و خودش به سرعت توسط سومی و سپس دیگران، یکی یکی دنبال می شود. گاهی اوقات زنبوری که قصد بیرون آمدن دارد با زنبوری که در شرف ورود است ملاقات می کند.
رنگ مو مش در خانه : سپس زنبور کمی عقب می کشد و راه را برای دیگری باز می کند. هر زنبور در ادب سعی می کند از دیگری پیشی بگیرد. عدهای را میبینم که وقتی میخواهند از گودال بیرون بیایند، دوباره پایین میروند و گذرگاه را برای تازهآمده آزاد میگذارند. به لطف این روحیه سازگاری از سوی همه، تجارت خانه بدون تاخیر پیش می رود. چشمانمان را باز نگه داریم چیزی حتی بهتر از این برای دیدن وجود دارد.
وقتی یک زنبور ظاهر می شود، در بازگشت از دور گلهایش، نوعی در تله میبینیم که خانه را میبندد، ناگهان میافتد و عبور آزاد میدهد. به محض ورود تازه وارد، تله به جای خود، تقریباً همسطح زمین، برمیگردد و دوباره ورودی را میبندد. وقتی حشرات بیرون می روند همین اتفاق می افتد. بنا به درخواستی از درون، تله پایین می آید، در باز می شود و زنبور به پرواز در می آید.
دهانه یکباره بسته می شود. این چی میتونه باشه که مثل پیستون تلمبه کار میکنه و با هر خروج و هر ورود در رو باز و بسته میکنه؟ این زنبور عسل است که دربان مؤسسه شده است. با سر بزرگش بالای راهرو می ایستد. اگر یکی از اعضای خانه بخواهد داخل یا خارج شود، «بند را میکشد»، یعنی به جایی برمیگردد که گالری وسیعتر میشود و برای دو نفر جا میگذارد.
وقتی دیگری گذشت، به دهانه باز می گردد و با بالای سر آن را مسدود می کند. بی حرکت، همیشه مراقب است، پست خود را ترک نمی کند مگر برای راندن بازدیدکنندگان مداوم. وقتی بیرون آمد، اجازه دهید نگاهی به او بیندازیم. ما در او زنبوری شبیه به دیگران می شناسیم با این تفاوت که بالای سرش کچل است و لباسش کدر و نخی است. تمام چرت ها از بین رفته است.
رنگ مو مش در خانه : و به سختی می توان خطوط زیبای قرمز و قهوه ای را که قبلا داشت تشخیص داد. این لباس های پاره شده و فرسوده، همه چیز را برای ما روشن می کند. این زنبوری که نگهبان سوار می شود و کار دربان را انجام می دهد از بقیه بزرگتر است. او در است در واقع بنیانگذار مؤسسه، مادر کارگران واقعی، مادربزرگ گراب کنونی. وقتی جوان بود، سه ماه پیش، خودش را می پوشید.
لانه اش را خودش درست می کرد. اکنون او در حال استراحت است که به خوبی به دست آورده است، اما به سختی استراحت می کند، زیرا او با تمام توان خود به خانواده کمک می کند. بچه مشکوک را در افسانه لافونتن به خاطر می آورید که با نگاه کردن به در، به گرگ گفت: “یک پای سفید به من نشان بده، وگرنه در را باز نمی کنم.” زنبور مادربزرگ هم مشکوک نیست.
او به هر که می آید می گوید: “پای زرد یک زنبور عسل وحشی را به من نشان بده، وگرنه اجازه ورود نخواهی داشت.” هیچ یک در خانه پذیرفته نمی شود مگر اینکه به عنوان عضوی از خانواده شناخته شود. خودتون ببینید نزدیک لانه، مورچه ای می گذرد، یک ماجراجوی بی پروا، که از دانستن معنای عطر عسلی که از ته سرداب بلند می شود.
رنگ مو مش در خانه : پشیمان نمی شود. “خاموش باش، وگرنه آن را خواهی گرفت!” زنبور دربان با حرکت گردنش می گوید. معمولا تهدید کافی است. مورچه فوراً می رود. اگر اصرار کند، مادربزرگ جعبه نگهبانش را رها میکند، خودش را روی مورچهی زشت پرت میکند، او را کتک میزند و میراند. لحظه ای که او مجازات خود را صادر کرد، او به پست خود باز می گردد.
خاموش باش، وگرنه آن را خواهی گرفت!” زنبور دربان می گوید.» نوبت به زنبور برگ برنده می رسد که در هنر نقب زدن مهارتی ندارد و از گالری های قدیمی حفر شده توسط دیگران استفاده می کند. کسانی که از کت و شلوار زنبور عسل او بسیار خوب است، زمانی که Gnat وحشتناک آنها را به دلیل نداشتن وارث خالی گذاشته است.
او به دنبال خانهای است که در آن گلدانهای عسلی با برگ روبینیا را روی هم بگذارد، او اغلب به کلنیهای زنبورهای وحشی من سفر میکند. به نظر می رسد که یک لانه او را جذب می کند. اما قبل از اینکه پایش را روی زمین بگذارد، وزوز او مورد توجه نگهبان قرار می گیرد که ناگهان به بیرون می زند و در آستانه در خانه اش چند حرکت انجام می دهد.
رنگ مو مش در خانه : این همه است. برگ برنده فهمیده است. او حرکت می کند. گاهی اوقات زنبور برگ برنده وقت دارد از زمین بیفتد و سر خود را در دهانه گودال فرو کند. یک لحظه مادربزرگ آنجاست، کمی بالاتر می آید و راه را می بندد. مسابقه نه چندان جدی را دنبال می کند. غریبه به سرعت حقوق اولین ساکن را به رسمیت می شناسد و بدون اصرار به دنبال خانه می رود.