امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو مش و رنگ
رنگ مو مش و رنگ | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو مش و رنگ را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو مش و رنگ را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو مش و رنگ : دربان ها خانواده بهاری زنبور گورخر، زمانی که هیچ حادثه ای مانند آنچه که ما توضیح دادیم اتفاق نیفتاده است، از حدود ده زنبور جوان تشکیل شده است که همگی خواهر هستند. آنها با استفاده از خانه مادر، همه آنها با هم، بدون اختلاف در زمان صرفه جویی می کنند.
رنگ مو : زنبور مادر آرد خود را خمیر می کند و کمی عسل با آن مخلوط می کند. خمیر را به شکل یک نان گرد به اندازه یک نخود درست می کند. برخلاف نان های خودمان، این نان دارای پوسته داخل و قسمت نرم بیرون است. وسط نان، غذایی که در آخرین زمان خورده می شود، زمانی که دانه قوت گرفت، تقریباً از چیزی جز گرده خشک تشکیل نمی شود. زنبور نرمترین و زیباترین قسمت را برای بیرون نگه میدارد.
رنگ مو مش و رنگ
رنگ مو مش و رنگ : سپس با چرخش، عسل موجود در محصول خود را روی توده آرد خالی می کند. با انجام این کار، فرد خسته از لانه خارج می شود و پرواز می کند و به سمت گل ها باز می گردد. پس از سفرهای بسیار، او به اندازه کافی آذوقه را در سلول جمع آوری کرده است. اکنون زمان آن است که آنها را در غذا درست کنید یا به قول ما کیک را بپزید.
جایی که چرم ضعیف اولین لقمههایش را میگیرد. اینجا همه خرده های نرم است، یک ساندویچ خوشمزه با مقدار زیادی عسل. او اکنون تخمی را که مانند کمان خم شده، روی توده گرد غذا گذاشته است. اگر مثل اکثر زنبورهای عسل بود، الان خانه را می بست. اما زنبور وحشی گورخر متفاوت است. او سلولها را به داخل حفره رها میکند تا بتواند هر روز به آنها نگاه کند و ببیند که خانوادهاش چگونه هستند.
تصور میکنم که او هر از گاهی غذای بیشتری به غلات میدهد، زیرا نان اصلی در مقایسه با زنبورهای دیگر به نظر من مقدار بسیار کمی دارد. در نهایت گراب ها که از نزدیک تماشا می شوند و به خوبی تغذیه می شوند، موفق شده اند چربی رشد کرده؛ آنها برای مرحله دوم زندگی زنبور عسل آماده هستند. آنها می خواهند لفاف یا پیله های خود را ببافند و به کریسال تغییر دهند.
رنگ مو مش و رنگ : سپس، و نه تا آن زمان، سلول ها بسته می شوند. یک درپوش بزرگ سفالی توسط مادر در دهانه گسترش سلول ها ساخته می شود. از این به بعد مراقبت های او تمام شده است. بقیه خود به خود خواهد آمد. اگر همه چیز خوب پیش برود، خانواده بهاری زنبور گورخر در چند ماه یا بیشتر بزرگ می شوند. آنها در اواخر ژوئن سلول ها را ترک می کنند و به دنبال طراوت بر روی گل ها هستند.
همانطور که مادرشان قبل از آنها انجام داده است. گاهی اوقات همه چیز با خانواده زنبور خوب پیش نمی رود. دزدان در مورد وجود دارد. یکی از آنها یک گنات ناچیز است، که با این وجود، یک دزد جسور زنبور است. Gnat شبیه چه چیزی است؟ او یک مگس است، کمتر از یک پنجم اینچ طول دارد. چشم ها، قرمز تیره؛ صورت، سفید کرسلت، خاکستری مرواریدی، با پنج ردیف نقطه سیاه ریز، که ریشه موهای سفت رو به عقب است.
شکم مایل به خاکستری. پاهای سیاه. این عکس اوست تعداد زیادی از این Gnat ها در کلنی Bees وجود دارد که من در حال تماشای آن هستم. خمیده زیر آفتاب، نزدیک یک لانه، گربه منتظر می ماند. به محض اینکه زنبور از زمان برداشت خود می رسد، پاهایش از گرده زرد شده است، گربه به سمت جلو می رود و او را تعقیب می کند و در تمام چرخش های پرواز متزلزل خود پشت سر می گذارد.
سرانجام زنبور ناگهان در داخل خانه شیرجه میزند. نه کمتر به طور ناگهانی Gnat در تپه مول، کاملا نزدیک به ورودی مستقر می شود. بی حرکت، در حالی که سرش به سمت در خانه چرخیده است، منتظر زنبور است تا کارش را تمام کند. دومی بالاخره دوباره ظاهر می شود و برای چند ثانیه روی آستانه می ایستد و سر و گردنش بیرون از سوراخ است. گربه، در کنار او، تکان نمی خورد.
رنگ مو مش و رنگ : اغلب آنها رو به رو هستند و با فضایی به اندازه یک انگشت از هم جدا می شوند. هیچ کدام از آنها کمترین هیجان را نشان نمی دهند. زنبور، این غول زن دوستداشتنی، میتوانست، اگر دوست داشت، راهزن کوچکی را که خانهاش را ویران میکند، با پنجهاش کند. میتوانست با آروارههایش او را بکوبد، با نیشش او را ببرد. او هیچ کاری از این دست انجام نمی دهد، اما دزد را در آرامش رها می کند.
به نظر می رسد دومی کمترین ترسی ندارد. او در حضور زنبوری که می تواند او را با یک ضربه له کند کاملاً بی حرکت می ماند. زنبور عسل پرواز می کند. یکباره گنات وارد می شود، بدون مراسمی بیشتر از اینکه او وارد مکان خودش شود. او اکنون از میان سلولهای تغذیهشده انتخاب میکند، زیرا همانطور که گفتم همه آنها باز هستند. او به آرامی تخم های خود را در یکی از آنها قرار می دهد.
هیچ کس او را تا بازگشت زنبور مزاحم نمی کند و تا آن زمان او راه افتاده است. در یک نقطه مطلوب، نه چندان دور از نقب، او منتظر فرصتی است تا دوباره همان کار را انجام دهد. چند هفته بعد، بیایید نان های گرده زنبور را حفر کنیم. ما آنها را متلاشی شده، خرد شده خواهیم یافت. دو یا سه کرم کوچک با دهان نوک تیز را خواهیم دید که در آرد زرد رنگی که روی کف سلول پخش شده است حرکت می کنند.
رنگ مو مش و رنگ : اینها بچه های گربه هستند. با آنها گاهی صاحب حلال را می یابیم، کرم خرخاک زنبور، اما از روزه داری کوتاه و لاغر. اصحاب حریص او، بدون اینکه او را آزار دهند، بهترین ها را از او سلب می کنند. موجود بیچاره کم می شود، چروکیده می شود و به زودی از دید ناپدید می شود. کرمهای گربه از جسد او یک لقمه بیشتر میسازند. مادر زنبور عسل، اگرچه آزاد است که هر لحظه از حشرات خود دیدن کند.
اما به نظر نمی رسد که متوجه آنچه در حال وقوع است، باشد. او هرگز حشرات عجیب و غریب را نمی کشد، یا حتی آنها را از در بیرون نمی زند. او سلولهایی را که بچههای گربه در آن جشن گرفتهاند، مهر و موم میکند، به همان دقتی که انگار کپههای خودش در آن است. در این زمان گربه ها ترک کرده اند. سلول ها کاملا خالی هستند.