امروز
(جمعه) ۱۶ / آذر / ۱۴۰۳
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی : کاتایامای پیر، معلم زبان چینی، به عنوان یک شاعر مشهور، به عنوان یک مربی مورد تحسین قرار می گیرد. و از آنجایی که دانشآموزان همگی او را به عنوان یک پدر دوست دارند. اینجا در روز بیست و سوم از دوازدهمین ماه از بیست و چهارمین سال میجی، من، کاتایاما شوکی، معلم جینجو چوگاکو شیمان کن، با اندوه فراوان در مراسم مقدس مردگان شرکت می کنم.
رنگ مو : مانند دانش ناگهانی بزرگتر از چیزهای مرموزتر. پس لبخند می زند، در هنگام غروب بخور در معبد بزرگ توکوجی، چهره طلایی بودا. ثانیه ۲۴ ۲۳ دسامبر ۱۸۹۱. زنگ بزرگ توکوجی برای مراسم یادبود به آرامی و به طور منظم به عنوان یک دقیقه تفنگ در حال رونق است. رعد و برق برنزی غنی آن بر فراز دریاچه می لرزد، بر بام های شهر موج می زند و صدای هق هق های عمیقی در برابر دایره سبز تپه ها می شکند.
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی : از گردن تا پا لباس سفید پوشیده است – برای سفر در سایه اش کمربند سفید پوشیده است – اما با چشمان بسته تقریباً به همان روش ملایم عجیب و غریبی می خندد. به هنگام یادگیری توضیح معماهای ظاهری به زبان انگلیسی دشوارمان در کلاس لبخند بزنیم. فقط، فکر می کنم، لبخند اکنون شیرین تر است.
این یک سرویس تکان دهنده است، با مراسم های عجیب و غریب که اگرچه مدت هاست در بودیسم ژاپنی پذیرفته شده است، اما منشا چینی دارد و زیبا است. همچنین مراسم پرهزینه ای است. و والدین یوکوگی بسیار فقیر هستند. اما تمام هزینه ها با اشتراک داوطلبانه دانش آموزان و معلمان پرداخت شده است. کشیشان از هر معبد بزرگ فرقه ذن در ایزومو در توکوجی گرد هم آمده اند.
همه معلمان شهر و همه دانش آموزان وارد هوندوی معبد عظیم شده اند و در سمت راست و چپ محراب بلند جای خود را گرفته اند – روی زمین مات زانو زده و بر روی پله های عریض طولانی و بدون بیرون رفته اند. ، هزار کفش و صندل. قبل از ورودی اصلی و رو به ضریح مرتفع، بوتسودان جدیدی قرار داده شده است که درهای باز آن ایهای پسر مرده در لاک و تذهیب می درخشد.
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی : و بر روی جایگاه کوچکی قبل از بوتسودان ظرفی عود با دستههایی از میلههای سنکو و نذری از میوهها، شیرینیها، برنج و گلها گذاشتهاند. گلدان های بلند و زیبای گل در هر طرف بوتسودان پر از اسپری های شکوفه دهنده است که به زیبایی چیده شده اند. قبل از سوختن مخروطیهای هونزون در شمعدان عظیمی که ساقههای آن از برنج صیقلی، هیولاهایی در حال پیچش هستند.
اژدها صعودی و اژدها در حال فرود. و بخور از ظروف به شکل گوزن مقدس، مانند لاک پشت نمادین، مانند لک لک مراقبه افسانه بودایی، حلقه می زند. و فراتر از اینها، در گرگ و میش طاقچه وسیع، بودا لبخند آرامش کامل میزند. بین بوتسودان و هونزون میز کوچکی گذاشته شده است. و در دو طرف آن، کاهنان در صفوف، روبه روی یکدیگر زانو زده اند: ردیف هایی از سرهای صیقلی، و زرق و برق ابریشم سرخابی و جلیقه های طلا دوزی شده.
ناقوس بزرگ دیگر به صدا در نمی آید. دعای سگکی، که دعایی است که هنگام تقدیم غذا به ارواح مردگان خوانده می شود. و یک ضربه ناگهانی با صدای بلند، همراه با آوازی گلایه آمیز، سرویس موسیقی را آغاز می کند. ضربه زدن، ضربه زدن موکوگیو است – یک سر ماهی چوبی بزرگ، لاکی و طلاکاری شده، مانند سر دلفین که به طرز عجیبی ایده آل شده است.
که زمان را مشخص می کند. و آواز، سرود فصل کوانون در هوککیو است، با فراخوانی باشکوهش: ای چشمانی که زلال، چشمانی مهربان، چشمانت پر از ترحم و شیرینی، ای دوست داشتنی، با چهره ی زیبا، با چشم زیبای تو، ای پاکیزه ای که درخشندگیت بی نقطه، دانش بی سایه است – ای تو که تا ابد می درخشی مانند آن خورشید که هیچ نیرویی نمی تواند شکوهش را پس بزند.
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی : ای خورشید مانند در مسیر رحمتت، نوری بر جهان بپاشی! و در حالی که صدای رهبران با صدایی واضح و بلند با صدایی پر جنب و جوش، انبوهی از گروه کر کشیش، آیات قدرتمند را با لحن عمیق می خوانند. و صدای تلاوت آنها مانند غرغر موج سواری است. موکوگیو پژواک کسلکنندهاش را متوقف میکند، آواز تأثیرگذار به پایان میرسد، و رهبران برجسته، یکی یکی، کاهنان اعظم معابد مشهور، به آیهای نزدیک میشوند.
هرکدام خم می شود، یک عود را مشتعل می کند و آن را در گلدان کوچک برنزی راست می کند. هرکدام یک آیه شریفه را تلاوت می کنند که صدای اولیه آن صدای حرفی در کایمیو پسر مرده است. و این آیات که به ترتیب کاراکترهای آیهای بیان شده اند، آکروستیک مقدس را تشکیل می دهند که نام آن کلمات عطر است. سپس کاهنان به مکان های خود بازنشسته می شوند. و پس از اندکی سکوت، خواندن سایبون آغاز می شود.
خواندن خطاب به روح مرده. دانشآموزان ابتدا صحبت میکنند—یک نفر از هر کلاس که از طریق انتخابات انتخاب میشود. منتخب برمی خیزد، به میز کوچک جلوی محراب بالا می رود، به هونزون تعظیم می کند، از آغوشش کاغذی می کشد و آن را با آن لحن های خوش آهنگ، آواز و غم انگیزی که متعلق به خواندن متون چینی است، می خواند. پس هر کدام محبت زنده را به مردگان با کلماتی از غم و امید عاشقانه می گوید.
یاسی رنگ موی پوست پیازی صدفی : و آخرین در میان دانشآموزان، دختری ملایم – یکی از شاگردان مدرسه عادی – برمیخیزد تا با لحنی ملایم مثل یک پرنده صحبت کند. با تمام شدن هر سایبون، خواننده کاغذ نوشته شده را روی میز قبل از هونزون می گذارد و تعظیم می کند. و بازنشسته می شود. اکنون نوبت معلمان است. و پیرمردی جای او را پشت میز کوچک می گیرد.