امروز
(یکشنبه) ۱۸ / آذر / ۱۴۰۳
مدل مو و رنگ سال
مدل مو و رنگ سال | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت مدل مو و رنگ سال را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با مدل مو و رنگ سال را برای شما فراهم کنیم.۳۱ فروردین ۱۴۰۳
مدل مو و رنگ سال : دیگر یک پری نیست و دیگر هرگز بیش از یک فانی صرف نخواهد شد. با این حال، پلی کروم هر جا که بود یک پری بود، و اگر چند قطره شبنم را در زیر نور مهتاب می خورد، هیچ کس هرگز او را ندید که این کار را انجام دهد. همانطور که آنها به سفر سرگردان خود ادامه دادند.
رنگ مو : همه به جز پلی کروم. اگرچه شیرین ترین و شادترین آنها بود، اما بی پرواترین او نیز بود. علاوه بر این، لمس کردن زمین سرد و مرطوب با انگشتان گلگونش حسی غیرعادی بود. قبل از این که بفهمد کمان بلند شده و در آسمان آبی موزون ناپدید شده است، و اینجا پلی کروم بی پناه روی صخره ایستاده بود، پارچه های گنگش مانند تار عنکبوت های درخشان در اطراف او شناور بود و نه یک روح – پری یا فانی – تا به او کمک کند.
مدل مو و رنگ سال
مدل مو و رنگ سال : پلی کروم حال و هوای شادی داشت و از طاق کمان تا زمین رقصید و خواهرانش را جرأت کرد که او را دنبال کنند. آنها نیز با خنده و شادی با پاهای چشمک زن خود زمین را لمس کردند. اما همه دختران رنگین کمان می دانستند که این یک سرگرمی خطرناک است، بنابراین دوباره به سرعت از کمان خود بالا رفتند.
گمشده اش را دوباره به دست آورد. تعظیم! “عزیز من!” او در حالی که اخمی از چهره زیبایش عبور می کرد فریاد زد: “من دوباره گرفتار شدم. این دومین بار است که بی احتیاطی من را روی زمین رها می کند در حالی که خواهرانم به قصرهای آسمانی ما بازگشته اند. اولین بار از چند ماجراجویی دلپذیر لذت بردم، اما این کشوری تنها و متروک است و من بسیار ناراضی خواهم بود.
تا زمانی که رنگین کمان من دوباره بیاید و بتوانم «۶۷»صعود به کشتی اجازه دهید فکر کنم چه کاری بهتر است انجام شود.” روی صخره صاف خم شد، پارچه هایش را روی خود کشید و سرش را خم کرد. در این موقعیت بود که بتسی بابین از جاسوسی کرد که او در امتداد مسیر سنگلاخی می آمد و هنک، شاهزاده خانم و شگی به دنبال او بودند.
مدل مو و رنگ سال : دختر بلافاصله به سمت دختر درخشان رنگین کمان دوید و فریاد زد: “اوه، چه موجود دوست داشتنی و دوست داشتنی!” پلی کروم سر طلایی اش را بالا آورد. اشک در چشمان آبی او حلقه زده بود. “من بدبخت ترین دختر تمام دنیا هستم!” او گریه کرد بقیه دورش جمع شدند. شاهزاده خانم اصرار کرد: “مشکلاتت را به ما بگو ای زیبا.” “من-من کمانم را گم کرده ام!” گریه کرد پلی کروم.
مرد پشمالو با لحنی دلسوزانه گفت: “من را ببر عزیزم.” “من تو را نمی خواهم!” پلی کروم فریاد زد و محکم پایش را کوبید. “من کمان بارانم را می خواهم .” «آه؛ این متفاوت است.» شگی گفت. اما سعی کن فراموشش کنی. وقتی جوان بودم خودم برای رنگین کمان گریه می کردم، اما نمی توانستم آن را داشته باشم. به نظر می رسد که شما نیز نمی توانید آن را داشته باشید.
پس لطفا گریه نکن.» پلی کروم با سرزنش به او نگاه کرد. او گفت: “من تو را دوست ندارم.” «۶۸» “نه؟” شگی پاسخ داد و آهنربای عشق را از جیبش بیرون کشید. “نه کمی؟ – فقط یک ذره شبیه؟” “بله بله!” در حالی که به طلسم مسحور نگاه می کرد، گفت: پلی کروم، دستانش را از حالت خلسه در هم گره کرده بود. “دوستت دارم، مرد پشمالو!” او با خونسردی گفت: «البته که می کنی. اما من هیچ اعتباری برای آن قائل نیستم.
این جذابیت قوی آهنربای عشق است. اما تو کاملا تنها و بی دوست به نظر میرسی، رنگین کمان کوچولو. آیا نمیخواهی به حزب ما بپیوندی تا زمانی که دوباره پدر و خواهرت را پیدا کنی؟» “کجا میری؟” او پرسید. بتسی در حالی که دست او را گرفت گفت: «ما فقط این را نمی دانیم. اما ما در حال تلاش برای یافتن برادر گمشده شگی هستیم که توسط پادشاه وحشتناک متال اسیر شده است.
مدل مو و رنگ سال : آیا با ما نمی آیی و به ما کمک نمی کنی؟» پلی کروم از یکی به دیگری از مهمانی عجیب و غریب مسافران نگاه می کرد و ناگهان لبخندی حیرت انگیز صورتش را روشن کرد. یک الاغ، یک خدمتکار فانی، یک شاهزاده خانم رز و یک مرد پشمالو! او فریاد زد. اگر قصد رویارویی با روگدو را دارید، مطمئناً به کمک نیاز دارید. “پس او را می شناسی؟” از بتسی پرسید. “نه، در واقع. غارهای روگدو زیر سطح زمین هستند.
جایی که هیچ رنگین کمانی هرگز نمی تواند به آن نفوذ کند. اما من در مورد پادشاه فلزی شنیده ام. او را پادشاه نوم نیز می نامند، می دانید، و او برای بسیاری دردسر ایجاد کرده است. «۶۹»مردم – فانی و پری – در زمان او، گفت: “پس از او می ترسی؟” پرنسس با نگرانی پرسید. پلی کروم با افتخار گفت: “هیچ کس نمی تواند به دختر رنگین کمان آسیب برساند.” “من یک پری آسمان هستم.” بتسی سریع گفت: «سپس، شما میتوانید راه غار روگدو را به ما بگویید.» پلی کروم با تکان دادن سرش گفت: «نه، این کاری است که من نمی توانم انجام دهم.
اما من با کمال میل با شما همراه خواهم شد و به شما کمک خواهم کرد تا مکان را جستجو کنید.” این وعده همه سرگردانان را خوشحال کرد و پس از اینکه مرد پشمالو دوباره مسیر را پیدا کرد، با روحیه شادتری شروع به حرکت در آن کردند. دختر رنگین کمان به آرامی بر فراز مسیر صخره ای رقصید، دیگر غمگین نبود، اما با چهره های زیبایش که در لبخندها حلقه زده بود.
شگی بعد آمد، پیوسته راه می رفت و گهگاهی از شاهزاده رز حمایت می کرد، که او را دنبال می کرد. بتسی و هنک عقب را بالا آوردند، و اگر از راه رفتن خسته شد. دختر بر پشت هنک نشست و اجازه داد الاغ کوچک تنومند او را برای مدتی حمل کند. شب هنگام به درختانی رسیدند که در کنار نهر کوچکی روییده بودند و در اینجا اردو زدند و تا صبح استراحت کردند.
مدل مو و رنگ سال : سپس به راه افتادند و میوهها و توتها را اینجا و آنجا پیدا کردند که گرسنگی بتسی، شگی و هنک را برطرف میکرد، به طوری که آنها از سهم خود راضی بودند. بتسی را شگفت زده کرد که شاهد مشارکت رز پرنسس از آنها بود «۷۰»غذا، زیرا او را یک پری می دانست. اما هنگامی که او این را به پلی کروم گفت، دختر رنگین کمان توضیح داد که وقتی اوزگا از پادشاهی رز خود بیرون رانده شد.