امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مش مو روی زمینه مشکی
رنگ مش مو روی زمینه مشکی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مش مو روی زمینه مشکی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مش مو روی زمینه مشکی را برای شما فراهم کنیم.۳۰ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مش مو روی زمینه مشکی : که آشنایی طولانی من با پروسیونرها درباره قدرت مغز آنها به من آموخت. طول راهپیمایی ها بسیار متفاوت است. بهترین کاترپیلار که تا به حال دیدم دوازده یا سی یاردی طول داشت و تعداد آن حدود سیصد کاترپیلار بود که با دقت مطلق در یک خط موج دار ترسیم شده بود.
رنگ مو : که اغلب برای او تازگی دارد. او اگر تنها بود با چاقوی ضعیفش چه می کرد؟ به سختی چیزی. اما صدها و صدها نفر از آنها در کارخانه ریسندگی وجود دارد. و نتیجه کمک های کوچک آنها چیزی است که متعلق به همه است، یک پتوی ضخیم که در زمستان بسیار گرم است. در کار برای خود، هر یک برای دیگران کار می کند. و بقیه برای او کار می کنند. کاترپیلارهای خوش شانسی که از دارایی چیزی نمی دانند.
رنگ مش مو روی زمینه مشکی
رنگ مش مو روی زمینه مشکی : مانند برادرانی که همیشه با هم زندگی کرده اند، لانه را بسازید. همه قبل از رفتن به استراحت مقداری چرخش انجام می دهند، پتو را کمی ضخیم می کنند و سپس در همان خوابگاه بلعیده می شوند. بر اثر حوادثی مانند این، برخی از لانه ها بسیار بزرگ می شوند. هر کدام برای همه و همه برای هر کدام. اینطور می گوید موکب، که هر روز عصر سرمایه اندک ابریشم خود را صرف بزرگ کردن پناهگاهی می کند.
عامل نزاع! صفوف داستانی قدیمی در مورد قوچ وجود دارد که از روی کشتی به آب انداخته شد و پس از آن همه گوسفندها یکی پس از دیگری به دریا پریدند. راوی داستان میگوید: «زیرا طبیعت گوسفند این است که همیشه از اولی پیروی کند، هر کجا که میرود. که باعث می شود ارسطو آنها را به عنوان احمقانه ترین و احمقانه ترین حیوانات جهان علامت گذاری کند.
کاترپیلارهای کاج حتی شبیه گوسفندتر از گوسفند هستند. جایی که اولی می رود، بقیه می روند، در یک رشته منظم، بدون فضای خالی بین آنها. آنها در یک فایل واحد پیش می روند و هر کدام با سر خود قسمت پشتی یکی از جلوی خود را لمس می کنند. مهم نیست که آن جلویی چگونه می پیچد و می چرخد، کل موکب همین کار را می کند. یک چیز عجیب دیگر: همه آنها طناب زنی هستند.
همه آنها یک ریل ابریشمی را دنبال می کنند. کاترپیلار پیشرو نخ خود را در مسیری که میکشد دریبل میکند، کاترپیلار دوم روی آن قدم میگذارد و با نخ خود آن را دو برابر میکند. و بقیه طناب خود را اضافه می کنند، به طوری که پس از گذراندن صفوف، روبان سفید باریکی باقی می ماند که سفیدی خیره کننده آن زیر نور خورشید می درخشد. این یک روش مجلل از جاده سازی است.
رنگ مش مو روی زمینه مشکی : ما جاده های خود را با سنگ های شکسته می پاشیم و آنها را با فشار یک غلتک بخار سنگین تراز می کنیم. آنها یک ریل ساتن نرم روی مسیرهایشان گذاشته اند! “آنها در یک فایل پیش می روند.” فایده این همه تجمل چیست؟ آیا آنها نمی توانند مانند سایر کاترپیلارها بدون آن راه بروند این آماده سازی های پرهزینه؟ من دو دلیل می بینم. شب است که موکبها برای اطعام میروند.
مسیر بسیار پرپیچوخمی را دنبال میکنند. آنها از یک شاخه پایین می روند، از شاخه دیگر بالا می روند، از سوزن به شاخه، از شاخه به شاخه و غیره. وقتی زمان بازگشت به خانه فرا می رسد، اگر نخ ابریشمی که پشت سرشان می گذارند نبود، برای یافتن راه کار سختی داشتند. آدمی را به یاد داستان تسئوس (در «قصههای تانگلوود» یا اسطورههای قدیمی میاندازد.
که اگر سرنخی از نخی که آریادنه به او داده نبود، در هزارتوی کرت گم میشد. گاهی اوقات نیز، آنها سفرهای طولانی تری را در روز انجام می دهند و در صفوف به طول سی یارد یا بیشتر راهپیمایی می کنند. آنها به دنبال غذا نیستند. آنها به سفر می روند، دنیا را می بینند، شاید به دنبال مکانی برای دفن خود بعداً، در مرحله دوم قبل از تبدیل شدن به پروانه می گردند.
در پیاده روی در این فاصله، نخ راهنما بسیار ضروری است. نخ راهنما نیز همه آنها را وقتی جدا میشوند به خانه برمیگرداند و به دنبال غذا در درخت کاج هستند. نخ هایشان را برمی دارند و با عجله از انبوهی از شاخه ها می آیند، از اینجا، از آنجا، از بالا، از پایین، به گروه برمی گردند. بنابراین ابریشم چیزی بیش از یک جاده است: این یک پیوند اجتماعی است.
رنگ مش مو روی زمینه مشکی : که همه اعضای جامعه را متحد نگه می دارد. در رأس هر راهپیمایی، بلند یا کوتاه، اولین کاترپیلار، رهبر می رود. او تنها به طور تصادفی رهبر است. همه چیز بستگی به ترتیبی دارد که آنها در صف قرار می گیرند. اگر فایل بنا به دلایلی باید از هم بپاشد و دوباره شکل بگیرد، ممکن است کاترپیلار دیگری رتبه اول را داشته باشد. اما وظایف موقت رهبر به او احساسی خاص می دهد.
در حالی که دیگران منفعلانه در یک پرونده بسته دنبال می کنند، او، کاپیتان، خود را به اطراف پرت می کند و جلوی بدنش را به این طرف و آن طرف پرت می کند. همانطور که او به جلو حرکت می کند به نظر می رسد به دنبال راه خود است. آیا او واقعاً کشور را کشف می کند؟ آیا او بهترین مکان ها را انتخاب می کند؟ یا تردیدهای او فقط نتیجه نبودن ریسمان راهنما است.
رنگ مش مو روی زمینه مشکی : که بقیه دنبال می شوند؟ چرا نمی توانم آنچه را که از زیر جمجمه سیاه و براق او می گذرد، بخوانم، آنچنان مانند قطره قطره؟ برای قضاوت بر اساس اعمال، او به اندازه کافی عقل دارد که مکان های بسیار ناهموار، سطوح بیش از حد لغزنده، مکان های گرد و غبار، و مهمتر از همه، رشته های باقی مانده از دیگر کاترپیلارها را تشخیص دهد. این تمام یا تقریباً تمام چیزهایی است.