امروز
(سه شنبه) ۱۳ / آذر / ۱۴۰۳
مدل رنگ موی زرد طلایی
مدل رنگ موی زرد طلایی | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت مدل رنگ موی زرد طلایی را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با مدل رنگ موی زرد طلایی را برای شما فراهم کنیم.۲۹ فروردین ۱۴۰۳
مدل رنگ موی زرد طلایی : وسط باید واقعاً خیلی سرد باشد.” “بله، می فهمم.” “خب، پروفسور روی این اصل کار کرد. او دمای لبه ها را می دانست و اندازه کیک یخی را می دانست.
مو : آیا خلبان هواپیما کشته شده است؟ تدی سری تکان داد. “یخ زده، پسر بیچاره. او هرگز نمی دانست چه چیزی به او ضربه زده است.” “چه اتفاقی افتاد؟” دوباره خبرنگار پرسید. “به نظر می رسد شما مردم این را به عنوان یک امر طبیعی می دانید و هیچ کس دیگری نمی تواند کاری انجام دهد جز حدس زدن.” تدی توضیح داد: پروفسور بیشتر از هر مرد دیگری در جهان در مورد دمای پایین می داند.
مدل رنگ موی زرد طلایی
مدل رنگ موی زرد طلایی : اما اگر داستان کامل را به من بدهید –” “کاغذت چیه؟” خبرنگار به او گفت. تدی به راحتی گفت: “اشکال ندارد.” “وقتی من به بالا شهر آمدم، آنها با اضافات آن مقاله تماس می گرفتند. پروفسور تئوری موضوع را به شما گفته است؟” ایولین گفت: نه. او داشت شروع می کرد، اما هواپیمای سیاه ظاهر شد و هواپیمای دیگر را ساقط کرد و پدر آنقدر ناراحت بود که نمی توانست وارد جزئیات شود.
این کاملا طبیعی است که او باید نسبتاً از حقایق خود مطمئن باشد. در حالی که پیرمرد یک حرکت تحقیرآمیز انجام داد. به پروفسور لبخند زد. اولین گفت: پدر خیلی ناراحت است. “من فکر می کنم اگر تدی توضیح دهد بهتر است. آیا همه چیز درست می شود؟” تدی با قاطعیت گفت: “فقط، طبق گزارش شما از این موضوع، باید به پروفسور برای کل کار اعتبار داده شود. این کار اوست، و او حق دارد.” استاد اعتراض کرد: نه، نه. “تدی کار بزرگی انجام داد.” اولین بازویش را فشار داد و او مطیعانه ساکت بود. دو جوان به او لبخند زدند.
استاد در تراژدی ساختگی گفت: می بینید که چگونه بر من حکومت می شود. “دخترمن–” ایولین با برق زدن در چشمانش گفت: «میخواهم ببینم کمی استراحت میکنی». “تدی، تو برو و همه چیز را توضیح بده، در حالی که من پدر را بیرون می کشم و او را تنبیه می کنم.” با خنده پیرمرد را برد. تدی لبخند زد. او گفت: “ما به خبرنگاران عادت نداریم، وگرنه فکر می کنم متفاوت عمل کنیم.
خانم هاوکینز یک فیزیکدان توانا است و بی اندازه به پدرش کمک می کند. ما سه نفر آنقدر با هم کار می کنیم که – خب، به آزمایشگاه بیا.» آن دو به پشت در خانه رفتند. در راه آنها از اتاقی طولانی پر از کابینت های شیشه ای عبور کردند که در آن تکه های فلزی عجیب و غریب برق می زد. تدی با تکان دادن سر به این موارد گفت: سرگرمی پروفسور است. “جواهرات عتیقه و کارهای فلزی باستانی. او احتمالاً بهتر از هر کسی که من می شناسم.
مدل رنگ موی زرد طلایی : از دمای پایین مطلع است، اما من واقعاً معتقدم که او در این زمینه نیز به همان اندازه صاحب اختیار است. این فنیک است و یونانی اولیه است. اینها مصری هستند. در این صورت. در کوچکی را باز کرد و آنها در آزمایشگاه بودند.
تدی گفت: “می ترسم مجبور شوم کمی سخنرانی کنم.” “در اینجا این است که چگونه پروفسور عادت داشت آنچه را که در بندر اتفاق می افتد بررسی کند.” او ترکیب پیچیده ای از کره های نقره ای، لوله ها، و نیم دوجین دماسنج را نشان داد. تدی شروع کرد: “می بینید، آب بندر در دمای معینی بود.
در این زمان از سال دمای آن حدود ۵۲ درجه فارنهایت بود. پروفسور این واقعیت را می دانست و سپس این واقعیت را که توده عظیمی از آن وجود داشت، می دانست. وقتی آب را به یخ تبدیل میکنید، باید گرمای زیادی از آن خارج کنید، و وقتی آب به طور معمول در زمستان یخ میزند، این گرما به هوا میرود در این صورت، هوا به طور قابل توجهی گرمتر از یخ بود، و در واقع، بدون شک گرما را به داخل یخ میتابید.
بهجای اینکه حرارتی را که مثلاً باید از ده پوند آب در دمای ۵۲ درجه گرفته شود، به داخل یخ میبرد یخ می زند، اگر در مقدار کمتری آب قرار گیرد، مقدار کمتری از آب را به بخار تبدیل می کند؟ “توده بخار!” خبرنگار فریاد زد. تدی گفت: البته. “ما معمولاً گرما را با کالری اندازه گیری می کنیم. این مقدار گرمایی است که برای بالا بردن یک پوند آب یک درجه فارنهایت لازم است. فرض کنید یک توده آب دارید.
برای یخ زدن آن باید بیست هزار کالری گرما از آن بگیرید. شما باید آن گرما را با آن انجام دهید. ” خبرنگار متفکرانه گفت: “سپس واروس داشت گرما را از یک دسته بزرگ آب می گرفت و داخل یک دسته کوچک می گذاشت و دسته کوچک بخار می شد. درست است؟” “دقیقا.” تدی به پرونده ای روی آورد که تعدادی ورق کاغذ پوشیده از اشکال روی آن آویزان بود. محاسبات پروفسور اینجاست.
مدل رنگ موی زرد طلایی : ما فقط میتوانستیم تقریباً تخمین بزنیم، اما اندازه و عمق کیک یخی، تقریباً دمای آبی که منجمد شده بود را میدانستیم، و طبیعتاً تخمین تعداد کالریها کار سختی نبود. باید از آب بندر خارج می شد تا کیک یخ را بررسی کنیم او متوجه شد که با توجه به اندازه ستون و سایر ابزارهای بررسی حجم آن، به اندازه ده درصد از محاسبه مقدار آبی که در واقع به شکل بخار بیرون ریخته شده است.
رسیده است. “اما – اما این شگفت انگیز است!” خبرنگار گفت. تدی در کمال رضایت گفت: کار خوبی بود. “سپس ما می دانستیم که واروس چه کرده است، و باید بدانیم که او چگونه این کار را انجام داده است. قبلاً چنین اتفاقی نیفتاده بود. او نمی توانست موتوری در آنجا در آب کار کند. پروفسور به سمت خود رفت. دوباره فرض کنید
مدل رنگ موی زرد طلایی : من یک اجاق گاز دارم که در فاصله ۵ فوتی آن را گرم می کند گرمای زیادی خواهم گرفت؟” “نصف به همان اندازه؟” خبرنگار پرسید. تدی گفت: یک چهارم همین مقدار. “یا سه برابر دور، یک نهم می گیرم، یا چهار برابر دور، یک شانزدهم می گیرم. می بینی؟ اگر بخواهم انتهای یک میله آهنی را داغ کنم، و فقط بتوانم گرم کنم. وسط، باید قرمز یا سفید داغ باشد تا انتهای آن یکنواخت شود.