امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
رنگ مو موکا تیره
رنگ مو موکا تیره | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت رنگ مو موکا تیره را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با رنگ مو موکا تیره را برای شما فراهم کنیم.۳۱ فروردین ۱۴۰۳
رنگ مو موکا تیره : تعداد آنها به سرعت کاهش یافته است. آنها قبلاً از آن نیمه جزیره که به سمت شرق گردنه زمین بین خلیج سنت سالوادور و برکلی ساوند قرار دارد، تبعید شده اند. در عرض چند سال پس از اینکه این جزایر به طور منظم مستقر شدند، به احتمال زیاد این روباه در زمره دودو قرار خواهد گرفت، به عنوان حیوانی که از روی زمین از بین رفته است. [۶] با این حال، من دلیلی دارم که گمان کنم یک موش صحرایی وجود دارد.
رنگ مو : و آنها چنان قدرت خود را از دست داده اند که برای استفاده از گاوهای وحشی با لازو مناسب نیستند: در نتیجه، باید هزینه زیادی برای واردات اسب های تازه از پلاتا پرداخت. در برخی از دوره های آینده، نیمکره جنوبی احتمالاً نژاد خود را از اسب های فالکلند خواهد داشت، همانطور که نیمکره شمالی دارای نژاد شتلند است. گاوها، بهجای اینکه مانند اسبها منحط شوند.
رنگ مو موکا تیره
رنگ مو موکا تیره : علاوه بر این، اجساد مردههای اسبهای بالغ بیشتر پیدا میشود، انگار بیشتر از گاوها در معرض بیماری یا حوادث هستند. از نرمی زمین، سم آنها اغلب به طور نامنظم تا طول زیادی رشد می کند و این باعث لنگش می شود. رنگهای غالب رنگهای روان و خاکستری آهنی است. همه اسبهایی که در اینجا پرورش داده میشوند، چه اهلی و چه وحشی، جثهای کوچک دارند، اگرچه عموماً در شرایط خوبی هستند.
به نظر میرسد، همانطور که قبلاً گفته شد، اندازه آنها افزایش یافته است. و تعداد آنها از اسب ها بسیار بیشتر است. سروان سولیوان به من اطلاع می دهد که آنها از نظر شکل کلی بدن و شکل شاخشان بسیار کمتر از گاوهای انگلیسی تفاوت دارند. در رنگ آنها بسیار متفاوت است. و این یک شرایط قابل توجه است، که در نقاط مختلف این جزیره کوچک رنگهای متفاوتی غالب است.
کوه اوزبورن گرد، در ارتفاع ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ فوتی از دریا، حدود نیمی از گله ها موشی یا سربی رنگ هستند، رنگی که در سایر نقاط جزیره رایج نیست. در نزدیکی قهوه ای تیره غالب است، در حالی که در جنوب (که تقریباً جزیره را به دو قسمت تقسیم می کند) جانوران سفید با سر و پاهای سیاه رایج ترین هستند: در همه قسمت ها سیاه و برخی از حیوانات خالدار مشاهده می شوند.
سروان سولیوان می گوید که تفاوت در رنگ های غالب به قدری آشکار بود که در جستجوی گله ها در نزدیکی پورت پلیزنت، آنها از فاصله دور مانند لکه های سیاه ظاهر شدند، در حالی که در جنوب مانند لکه های سفید در دامنه تپه ظاهر شدند. . سروان سولیوان فکر می کند که گله ها با هم مخلوط نمی شوند. و این یک واقعیت منحصر به فرد است.
که گاوهای موش رنگ، اگرچه در زمین های مرتفع زندگی می کنند، حدود یک ماه زودتر از سایر جانوران رنگارنگ در زمین های پایین زایمان می کنند. بنابراین جالب است که گاوهای زمانی اهلی شده را پیدا کنیم که به سه رنگ تقسیم می شوند، که اگر گله برای چندین قرن آینده دست نخورده باقی بماند، برخی از آنها به احتمال زیاد یک رنگ در نهایت بر بقیه غالب می شوند.
خرگوش حیوان دیگری است که معرفی شده و بسیار موفق بوده است. به طوری که آنها در بخش های بزرگی از جزیره فراوانند. با این حال، مانند اسب ها، آنها در محدوده خاصی محبوس هستند. زیرا آنها از زنجیره مرکزی تپهها عبور نکردهاند، و حتی تا پایگاه آن نیز گسترش نمییابند، اگر، همانطور که گائوچوها به من اطلاع دادند، مستعمرات کوچک به آنجا منتقل نمیشدند.
من نباید تصور می کردم که این حیوانات، بومیان آفریقای شمالی، می توانستند در آب و هوای مرطوبی مانند این وجود داشته باشند، و از آفتاب آنقدر کم برخوردار باشند که حتی گندم فقط گهگاهی می رسد. ادعا می شود که در سوئد، که هر کسی فکر می کرد آب و هوای مطلوب تری دارد، خرگوش نمی تواند بیرون از خانه زندگی کند.
علاوه بر این، چند جفت اول باید در اینجا با دشمنان از قبل موجود، در روباه و چند شاهین بزرگ مبارزه کنند. طبیعت گرایان فرانسوی گونه سیاه را گونه ای متمایز می دانند و آن را نامیده اند. [۵] آنها تصور می کردند که ماژلان، زمانی که از حیوانی به نام “conejos” در تنگه ماژلان صحبت می کند، به این گونه اشاره می کند.
رنگ مو موکا تیره : اما او به یک حفره کوچک اشاره می کرد که تا به امروز اسپانیایی ها آن را می نامند. گائوچوها به این ایده که نوع سیاه رنگ با خاکستری متفاوت است، خندیدند و گفتند که در همه حال محدوده خود را بیشتر از نوع خاکستری گسترش نداده است. که این دو هرگز جدا از هم یافت نشدند. و اینکه آنها به راحتی با هم زاد و ولد کردند و فرزندان پیبالد تولید کردند.
از دومی من اکنون نمونه ای در اختیار دارم و در مورد سر متفاوت از توصیف خاص فرانسوی علامت گذاری شده است. این شرایط نشان می دهد که طبیعت گرایان تا چه اندازه باید در ساخت گونه ها محتاط باشند. زیرا حتی کوویر، با نگاه کردن به جمجمه یکی از این خرگوش ها، فکر کرد که احتمالاً متمایز است! [۵] جانورشناسی درس سفر کوکیل ، قسمت اول، ص. ۱۶۸. همه مسافرین اولیه، و به ویژه بوگنویل، به طور مشخص بیان می کنند.
که روباه گرگ مانند تنها حیوان بومی جزیره بوده است. تمایز خرگوش به عنوان یک گونه از ویژگی های خز، شکل سر و کوتاهی گوش گرفته شده است. در اینجا می توانم مشاهده کنم که تفاوت بین خرگوش ایرلندی و انگلیسی بر شخصیت های تقریباً مشابهی استوار است که فقط به شدت مشخص شده است. تنها چهارپا بومی جزیره [۶] روباه بزرگ گرگ مانند است که در شرق و غرب فالکلند مشترک است.
من شک ندارم که این یک گونه عجیب و غریب است و محدود به این مجمع الجزایر است. زیرا بسیاری از فوکها، گوچوها و هندیها که از این جزایر دیدن کردهاند، همگی معتقدند که چنین حیوانی در هیچ بخشی از آمریکای جنوبی یافت نمیشود. مولینا، به دلیل شباهت در عادات، فکر می کرد که این موضوع در مورد “کولپئو” او نیز یکسان است. [۷] اما من هر دو را دیده ام و کاملاً متمایز هستند.
این گرگ ها از روایت بایرون در مورد رام بودن و کنجکاوی آنها به خوبی شناخته شده اند، که ملوانان که برای دوری از آنها به آب دویدند، آنها را با خشونت اشتباه گرفتند. آداب و رسوم آنها تا به امروز ثابت مانده است. مشاهده شده است که آنها وارد یک چادر می شوند و در واقع مقداری گوشت را از زیر سر یک دریانورد در خواب بیرون می آورند.
رنگ مو موکا تیره : گائوچوها نیز اغلب در غروب آنها را با دراز کردن یک تکه گوشت در یک دست و در دست دیگر یک چاقوی آماده برای چسباندن آنها می کشتند. تا آنجا که من می دانم، هیچ نمونه دیگری در هیچ نقطه ای از جهان وجود ندارد، از توده ای به این کوچکی از زمین های شکسته، دور از یک قاره، که دارای یک چهارپای بومی اینقدر بزرگ باشد که خاص خودش باشد.