فرمول رنگ موی مشکی آبی

فرمول رنگ موی مشکی آبی : پشت‌های بزرگشان مانند کمان خم شد و نیروی عظیمشان به داخل پرتاب شد تا گاری را از عمیق‌ترین سوراخ و به بالای شیب‌دارترین تپه بالا ببرد. کسانی که در بدترین فرودها در حالت آماده باش بودند و به پشت دراز کشیدند تا واگن را بالا نگه دارند، وقتی ترمزها نمی توانستند کاری انجام دهند.

مو : کار اصول و روابط علت و معلولی آشکارتر است. در مورد ما اینطور بود. برای شما، به عنوان یک مبتدی، مطمئناً روزی فرا می رسد که همه چیز از کنترل خارج می شود و طول شما، که هنگام خرید آن خوب بود، اشتباه می شود: بار خیلی سنگین نیست. تپه نه خیلی شیب دار؛ کار فراتر از آنها نیست زیرا آنها قبلاً همه آن را انجام داده اند. اما به نظر می رسد که اکنون هیچ قدرتی بر روی زمین آنها را با کشش مواجه نخواهد کرد.

فرمول رنگ موی مشکی آبی

فرمول رنگ موی مشکی آبی : یک جهان کامل است و بنابراین یک جهان بزرگ است. زیرا چیزهای کوچک بزرگ می شوند و بزرگ به نظر می رسند، که تقریباً یکسان است: جزیره کروزو برای او یک دنیا بود و او به اندازه اسکندر یا ناپلئون از آن رضایت داشت – احتمالاً خیلی بیشتر. دنیای کوچک پیچیدگی کمتری نسبت به دنیای بزرگ دارد، اما عوامل متفاوت نیستند. و بنابراین ممکن است که هر چه فراخوان ساده تر باشد.

مقداری بازو و عقب کشیدن. برخی از زیر و رانش در سراسر; برخی از آنها برجسته می شوند یا زیر زنجیره منحرف می شوند. برخی دم به جلو می چرخند، نیمی از رگه های پیچ خورده خفه می شوند، گاوهای جلوی فرسوده در سرازیری می چرخند و شارژ می کنند. و همه از هیجان، گیجی یا وحشت نیمه دیوانه هستند. فریادهای مداوم، نبرد با حیوانات نسوز، کار با شلاق، و هرج و مرج و شکست ناامیدکننده، تقریباً شما را خسته کرده است.

و سپس یکی – که می داند – می آید، و چون راه را می بندید که او از آنجا عبور می کند و او می بیند چه چیزی اشتباه است، پیشنهاد می دهد که دست بدهد. با انداختن شلاق، گاوهای جلویی را به جایی می برد که جای پا بهتر است و کشیدن مستقیم امکان پذیر است. سپس چند بار تیم را بالا و پایین می‌رود و با گاوها صحبت می‌کند و آنها را در جای خود قرار می‌دهد.

و با استفاده از دست خود آنها را بدون ترساندن آنها را بالا می‌برد، تا زمانی که آنها شانزده نفر را به همان اندازه سربازان حاضر در رژه بایستند – هیجان آنها آرام شد، آنها اعتماد به نفس به دست آمد و توجه آنها به او معطوف شد. سپس یک کلمه تشویق و یک صدای واضح برای شروع، و شانزده نفر مثل یک به جلو خم می شوند، گاری بلند می شود.

بالا می رود و با جغجغه و شتاب بیرون می رود. در سادگی آن جادویی به نظر می رسد. اما برای توضیح این جادو نیازی به استادی نیست و اگر با خودتان صادق باشید آن شب آن را برمی گردانید و با احساس ناراحتی مبهم همه چیز روشن می شود. ممکن است تحت پوشش تاریکی وسوسه شوید که ترجمه‌ای برای «آن را تماشا کنید» و «به آن بچسبید» بیابید!

بیشتر برازنده شأن و آرزوهای شماست: «مشاهده و استدلال»، «صبر و هدف» بهتر به نظر می رسد. اما احتمالاً از ترس اینکه شما را بخندند، این را به هیچ کس دیگری نخواهید گفت. و هنگامی که دانش تازه یافته مانند مخمر برخاسته و آماده است تا برای پند و اندرز به دیگران کف کند، چیزهای خاصی با صراحت ساده برای شما آورده می شود: که برای مخمر نانی است.

فرمول رنگ موی مشکی آبی : که باید درست کند. که، فقط یک نفر وجود دارد که باید از شما یاد بگیرد – خودتان. و این که ساکت باشی بهتر است، زیرا اگر دانش خود را برای خود نگه داری، نادانی خود را از دیگران دور می کنی. یک دهانه مشخص شده راننده را علامت گذاری می کند. گاو نر امتیازدهی شده ممکن است یک سرکش یا ممکن است یک خشن و سرسخت باشد.

اما این احتمال وجود دارد که او یا بد آموزش دیده باشد یا بیش از حد کار کرده باشد، و شلاق فقط اوضاع را بدتر می کند. مبتدی نمی تواند قضاوت کند و گاوها رنج می برند. در واقع، مبتدی ممکن است در این کار شکست بخورد، زیرا تفاوت‌های زیادی در خلق و خوی و خصوصیات گاوها وجود دارد، همانطور که در حیوانات دیگر یا در انسان‌ها وجود دارد.

یک بار در ماشونلند، وقتی شیرها به یک کرال نفوذ کردند و دو الاغ را از یک قطعه مختلط کشتند و خوردند، روز بعد قاطرها در بیست مایلی دورتر پیدا شدند. برخی از گاوها چندین مایل دویدند و برخی در چند صد متری توقف کردند. دو مرد که از هیاهو برانگیخته شده بودند، در نور مهتاب دیدند که یک گاو نر پیر از شکاف کرال بیرون می‌رود و می‌ایستد تا پشت او را با شاخ بخراشد.

فرمول رنگ موی مشکی آبی : و سه نفر دیگر با رضایت در ده یاردی خرهای نیمه خورده چرت می زدند که صبح زود به کرال رفتیم و متوجه شدیم چه اتفاقی افتاده است. هیچ دوتا شبیه هم نیستن! آنها را عصبی و بی حال، ترسو و جسور، مستقل و اجتماعی، استثنایی و معمولی، مشتاق و عبوس، بی قرار و راضی، سرسخت و ضعیف می یابید.

درست مثل انسان ها. اکنون می توانم برخی از آنها را بسیار بهتر از بسیاری از مردانی که از آن زمان و پس از آن شناخته شده اند به یاد بیاورم: – آخموئد و باکر، گاوهای بزرگی که با رضایت کامل در راهپیمایی حرکت می کردند و از همه کارهای دیگر برای نجات آنها در مواقع اضطراری در امان بودند. که در یک کلام، با هم بالا رفتند.