امروز
(یکشنبه) ۰۴ / آذر / ۱۴۰۳
مدل امبره بالیاژ
مدل امبره بالیاژ | شروع گرفتن مشاوره 100% تخصصی صفر تا صد مو خود به واتساپ پیام دهید، لطفا میزان اهمیت مدل امبره بالیاژ را با ۵ ستاره مشخص کنید تا ما سریع تر مطلع شده و موضوعات مرتبط با مدل امبره بالیاژ را برای شما فراهم کنیم.۴ مهر ۱۴۰۳
مدل امبره بالیاژ : پایانی، مثل روز پاییزی که رو به زوال است، بر قلب انسان ها، مثل آسمان، با زیبایی مقدس تر و لطیف تر! به روح فراق، درخشش بهشتی در حال گشایش داده شد! گویی آن نور پاک و مبارک از محراب جاویدان جاری است، در پرواز صعودی خود غسل می کند روح به سوی پرستش خود می رود!
رنگ مو : در چهارم اوت ۱۸۱۰ در چارلستون، S.C متولد شد. پدرش، ویلیام پورویس، اهل شهرستان راس، در نورثامبرلند، انگلستان بود. مادرش زنی آزاد از چارلستون بود. مادربزرگ مادری او مور بود. و پدرش اسرائیلی بود که بارون یهودا نام داشت. رابرت پورویس و دو برادرش توسط والدینشان در سال ۱۸۱۹ به شمال آورده شدند.
مدل امبره بالیاژ
مدل امبره بالیاژ : او در پنسیلوانیا و نیوانگلند تحصیلات مکتبی خود را دریافت کرد و آن را در کالج آمهرست به پایان رساند. از آن زمان خانه او در فیلادلفیا یا در مجاورت آن شهر بوده است. علاقه او به موضوع مبارزه با برده داری در دوران کودکی اش با الهام از کتاب هایی مانند «سندفورد و مرتون» و «پرتره برده داری» دکتر تونی که پدرش در دستانش قرار داد، آغاز شد.
لینک مفید : ایرتاچ
اوه، عاشق هزاران نفر! به گور تو، اندوه دل، برادرانت تو را به دنیا آوردند! مرد فقیر و غلام نجات یافته گریستند وقتی زمین شکسته بر تو بسته شد – و اشکهای شکرگزار مانند باران تابستانی دوباره علفهای در حال مرگش را زنده کرد! از کردار لطیف و گفتار تو یادآور خاطرات شیرین و مقدس! آه، برای مرگ، صالحان می میرند!
پدرش، اگرچه در یک کشور برده نشین زندگی می کرد، هرگز برده داری نبود. اما اصولاً از صمیم قلب طرفدار الغا بود. این خوش شانسی رابرت پورویس بود که قبل از رسیدن به سن بلوغ، با آن پیشگام جدی و فداکار آزادی، بنجامین لوندی آشنا شد. و در ارتباط با او، کارگر اولیه در زمینه ضد برده داری بود.
او عضو کنوانسیونی بود که در سال ۱۸۳۳ در فیلادلفیا برگزار شد و انجمن ضد برده داری آمریکا را تشکیل داد. و در میان امضاهای اعلامیه احساسات، نام رابرت پورویس دیده می شود. رکوردی که ممکن است نسل او تا آخرین نسل به درستی به آن افتخار کند. او در تمام مدت وجود آن انجمن عضو آن بود.
و همچنین یکی از اعضای فعال و افسر انجمن ضد برده داری پنسیلوانیا بود. در راه آزادی برده با تمام وجودش پول، وقت و استعدادش را داد. روحش پر شور، در گفتار فصیح، مهربان ترین، در سکوی جلسات ضد برده داری مورد علاقه بود. او با ذات اخلاقی بالا، به شدت در همه مسائل مربوط به عدالت و صداقت حساس بود.
و در طول درگیری ضد برده داری، او همیشه همانطور که سزاوارش بود، بالاترین اعتماد به نفس و احترام شخصی گرم همکارانش را دریافت می کرد.
مدل امبره بالیاژ : زحمات وفادارانه او در کمک به بردگان فراری را نمی توان در محدوده این طرح ثبت کرد. در طول آن دوره طولانی خطر برای همه کسانی که جرأت داشتند «کسانی را که در پیوند با آنها هستند به یاد بیاورند»، خانه او ایستگاه معروفی در راه آهن زیرزمینی بود.
اسبها و کالسکههای او و حضور شخصیاش همیشه در خدمت مسافران آن جاده بودند. در آن وظایف خطیر خانواده اش صمیمانه با او همدردی کردند و سهم خود را با شادی انجام دادند. او زندگی کرده است تا شاهد پیروزی هدف بزرگی باشد که جوانی و مردانگی خود را وقف آن کرده است.
برای پیوستن به آهنگ جشن برده آمریکایی; و شکر منسوخین; و شهادت دهد که کار زندگی او یکی بوده است «که ثواب فی نفسه است». جان هان. تقریباً در لانه شیرها، در دید هر روزه دشمن، در ایالت کوچک بردهدار دلاور، جان هون، آزادیخواه، جدی و تمامجانی که کواکر را لغو کرد.
زندگی میکرد و کار میکرد. مقر او در پل کانتول بود، اما، به عنوان مهندس راه آهن زیرزمینی، وظایف او، مانند وظایف همکارش توماس گرت، محدود به آن بخش نبود، بلکه جاهای دیگر را در بر گرفت و با خطرات زیادی انجام شد. مراقبت و هزینه مداوم او برای رنگین پوستان دور و نزدیک شناخته شده بود.
و به ویژه در مورد تجارت مربوط به راه آهن زیرزمینی، به عنوان دوستی که هرگز در هر زمان که نیاز باشد، تا آنجایی که ممکن است در کمک به او کوتاهی نمی کند. از طریق نمایندگی او، بسیاری از زمین و آب راه خود را به سوی آزادی یافتند.
برده داران با سوء ظن فراوان به او می نگریستند و از نزدیک او را زیر نظر داشتند و عادت داشتند گاهی به شدت “تهدید و کشتار” بیرون بیاورند. اما هان آنقدر زرنگ بود که از تهدیدها و تهدیدهای آنها بترسد، و به عنوان یکی از آنها که توسط قدرتی بالاتر مأمور شده بود تا کسانی را که در پیوند با آنها هستند به یاد آورد، به برده وفادار ماند.
مردان، زنان یا کودکانی که به دنبال رها شدن از قید بردگی بودند، نمیتوانستند نارضایتی خود را بدون ابراز همدردی با جان هان به گوش او برسانند. خانه و قلب او همیشه به روی همه اینها باز بود. ظاهراً برده داران به این نتیجه رسیدند که هون دیگر قابل تحمل نیست.
در نتیجه نقشه ای برای دستگیری او به اتهام کمک به زنی با فرزندانش طراحی کردند. [جان هون و توماس گرت به طور مشترک در این پرونده تحت تعقیب قرار گرفتند و در طرح دومی، محاکمه، محکومیت و غیره به قدری به طور کامل اشاره شده است که در اینجا بیش از اشاره به آن لازم نیست.
این متخلفان برجسته راه آهن زیرزمینی که در ماه می ۱۸۴۸ به دادگاه منطقه ای ایالات متحده معرفی شدند، قاضی تانی به ریاست، با حمایت کاملاً طرفدار برده داری، بدیهی است که محکوم کردن آنها امری بسیار آسان و باز هم آسان تر بود. مهم است که آنها را به اندازه هر دلاری که در جهان دارند جریمه کنند.
هزاران دلار در یک لحظه از هون جارو شد و خانواده او کاملاً فقیر شدند. اما او به هیچ وجه تسخیر نشد، زیرا او عمداً در یک سخنرانی مردانه در حالی که ایستاده برای دریافت حکمش ایراد میشد، به دادگاه این موضوع را درک کرد. در همان جا با غلام اظهار همدردی کامل کرد و اعلام کرد.
مدل امبره بالیاژ : که در آینده نیز مانند گذشته به یاری خداوند هرگز در ساعت مصیبت دست یاری را از ستمدیدگان دریغ نخواهد کرد.